🔹🔸
#أقدمگروهان
اسفند ماه سال ۶۲ بود،روزها وشبهای پر تب وتاب عملیات خیبر.ازنیروهای تیپ ۲۰ زرهی رمضان بودیم،گردان سیدالشهداء،گروهان یاسر.
شب قراربود اعزام شیم به خط،ازصبح مشغول تجهیزتانکها ورسیدگی به ادوات بودیم.کم کم غروب میشد وبرای رفتن آماده میشدیم.
طبق معمول همهی عملیاتها،بادوستان خداحافظی میکردیم وحلالیت میطلبیدیم.درهمین حال واحوال،سرباز وظیفه أقدم،ازمادرخواستی کرد؛ گفت همه بایدشهادت بدید به خوبی من ،همه گفتن باشه شهادت میدیم،گفت نه، شهادت زبانی نه،همه بایدبنویسید وامضاء کنید،قبول کردیم،پیراهن خاکی رنگش را از تن درآورد،داخل پیراهن نوشتیم،گواهی دادیم وامضاء کردیم.همهی گروهان،۲۰،۳۰ تاامضاءشد.
انصافا هم جوان خوب وسادهای بود،اهل یکی از روستاهای آذربایجان.قدنسبتا بلندی داشت،موها وریش بور.شوخ طبع بود وخوشرو.
فردای آن شب خبرآوردند که اقدم شهید شده؛تیربارچی تانک بود و حین عملیات گلولهی دشمن به سرش اصابت کرده وبه خیل شهدا پیوسته بود؛ باپیراهنی پراز امضاء،امضای گروهان یاسر،که به مهرتائید سیدالشهداء ختم شد.
♦️به روایت جانبازورامینی،
حاج اسماعیل تاجیک
🔹🔸
@zeynabian