📜 اگر شیعهایم...
▫️اگر شيعه باشيم، حرفها و جمعهايمان نبايد جز اين نتيجه داشته باشد كه دلى زنده شود و گفتههاى تازه ائمه عليهم السلام بين ما مطرح، و به آنها عمل شود.
▫️ اگر شيعهايم بايد بدانيم كه اهلبيت عليهم السلام فرمودند: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِب نَفْسَهُ»؛«از ما نيست كسى كه به حساب خود رسيدگى نكند!»
▫️انسان بايد حساب كند كه واقعاً چه كرده است؟ پيرامون كار تربيتى، در خانهها، در همسايهها، در فاميلها چه اثرى گذاشته و خودش چه حركتى كرده است؟
▫️مسئلهی خيلى مهم، اين است كه ما مدتهاست در جمعهايمان با يكديگر آشناييم؛ يكى از مواردى كه بايد محاسبه كنيم، همين است كه نتيجه اين آشنايىها چه بوده است؟
▫️هركس براى خودش، چه برنامههايى داشته؟ آيا قرار بود فقط همينطور حرف بزنيم، گويا عشق به حرف زدن داريم و بقيه هم، چون وقت خستهاى دارند و تنوع مىخواهند، دور هم بنشينيم و شبى را با هم به صبح برسانيم؟
▫️ يا جمع ما از تنوعها خستهاند و واقعاً مىخواهند تحركى داشته باشند؟
▫️اينجاست كه قدمها و راهى كه قدمها در آن جارى است، بايد حساب شود. حساب شود كه تا حالا چقدر از مسير طى شده است و چقدر بايد طى شود؟
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۱۶
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
#پَــندانـه
📜 من زندانبان خویشم!
▫️آنكس كه با هر حركت و سكون او بهرهاى و يا خسارتى بار مىآيد، يله و رها نمىرود!
▫️ ما بچه كه بوديم بر تمامى در و ديوار و كتاب و دفتر امضاء مىانداختيم و مىخواستيم امضاء زيباترى داشته باشيم و چقدر كه كتك خورديم و توبيخ شديم.
▫️ ولى امروز كه مىفهميم با هر امضاى ما، مبالغى بر عهدهى ما مىآيد و يا با هر حركت قلم ما، جانى و مالى گرفتار مىشود و يا گرفته مىشود.
▫️حال، ديگر در و ديوار را آلوده نمىكنيم كه دلمشغوليم و گرفتار، چون خدايى داريم مسلط و آيندهاى كه با دستهاى ما ساخته و يا سوخته مىشود و فرصت هم زياد نيست كه بىخيال باشيم.
▫️لحظهاى هستم و لحظهاى ديگر دست مرگ گلويم را گرفته و نفسم را بريده است. با اين همه من در محاصره هستم.
▫️ديوار حساب و بازخواست، مرا در خود گرفته و من در گروِ كارهاى خودم هستم و زندانى و زندانبان خويشم.
▫️بگذر از اينكه من در واقع محدود و محكوم هستم و كارها در دست من نيست و به اختيار من نيست.
▫️اگر با تمامى خوبىها، حساب پس بدهم، تازه سرمايه را آوردهام و كارى نكردهام، پس مىتواند عذابم كند و همين رنجم بس كه دستهاى خالى و طلبكارهاى زياد دارم و اگر بخواهد مىتواند بر انكسار و دلشكستگى من ببخشد و بر من، برابر باكرامتش ببخشايد.
▫️پس من در دارايى و ثروتم تهيدست و فقيرم!
📚 #چهل_حدیث | ص ۶۸
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
#توصیه
📜 تماشاگر نباشیم!
▫️آنهايى كه آمدهاند در اين عالم، آدم ببينند، فقط انتظار نمايشنامهاى را مىكشند كه هنوز ساخته نشده است.
▫️ ما در اين عالم نيامدهايم تا به ما آدم نشان بدهند؛بلكه آمدهايم آدم شويم و آدم بسازيم.
▫️ وقتى معيارمان «آدم ديدن» شد، هنگامى كه همين آدمهايى كه ما را جمع كردند، تو زرد درآمدند، تصميم مىگيريم مسير حق را رها كنيم.
▫️به رها كردن مسير حق نيز قانع نمىشويم، بلكه جلوى حق مىايستيم؛ غافل از اينكه وقتى ديگر آدمها تو زرد از آب درآمدند، تازه بار ما سنگينتر مىشود!
▫️اما وقتى ديديم كه نمىتوانيم رها كنيم، بايد بنيادى را بريزيم. وقتى فردى از جمع، حتى رهبر جمع كه اين مقدار از راه را آمده، خودش آلوده شده، نمىتوانيم طب را رها كنيم؛ بلكه بايد طبيبهاى پاكى را بسازيم.
▫️ اينجاست كه آنچه تا حال برايمان يك استحباب بود، به صورت يك ضرورت درخواهد آمد.
▫️اين است كه اگر الله ما را جمع كرده و او ما را به هم ربط داده باشد، با ديوارها، فاصلهها، فرسنگها و شغلها از همديگر جدا نمىشويم.
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۱۴۳
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
📜 کارهای بیحساب 👇
▫️آتشهاى بزرگ از يك شراره منشأ مىگيرد؛ ولى ما در جمعها به اندازه يك شراره و يك دانه كبريت هم نيستيم. تا به حال چه روشنىاى ايجاد كردهايم؟!
▫️درس ما بىحساب، بحث ما بىحساب، رفتوآمدهاى ما بىحساب و معاشرتهاى ما بىحساب است؛ بعد هم يك ذكرى مىگوييم و تمام مىشود!
▫️ هر بحثى به اين شكل كنيم، همهاش ضايع شده است، يا حداقل بىاستفاده تلمبار مىشود. خيال مىكنيم يك ساعت كار كردهايم!
▫️ درحالىكه يك ساعت غافل بودهايم. اين است كه ذكر ما غفلت است: «أَنَا الْجاهِلُ في عِلْمي فَكَيْفَ لا أَكُونُ جَهُولًا في جَهْلي.» ما درآگاهىهايمان هم نمىدانستيم بايد چقدر عمل كنيم.
▫️اينكه مىگويند اگر بدون ولايت قدم برداريد، حتى طاعاتتان مقبول نيست، دليلش اين است كه درست است كار كردهايم، اما نمىدانستيم كجا و چگونه بايد كار مىكرديم.
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۱۰۳
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
📜 هدفِ شیرین
🔻كسى كه از هدفش بگذرد، همه چارچوبها و مبانىاش به هم مىريزد؛ زيرا مقاصد با مبانى ارتباط دارد.
🔹مبانى و مقاصد، نظام فكرى و نظام رفتارى و دادوستدها را تعيين مىكنند و تغيير و تحول در اين قسمت، همه چيز را متحول خواهد كرد.
🔻اگر هدف براى ما شيرين شد، سختى راه و ملامت همراه، برايمان سبك مىشود و ديگر رنجى نمىبريم.
🔹اگر مبانى محكم بود، اگر ما را دعوت كردند و دعوت را اجابت كرديم، خارِ مغيلان باعث نمىشود كه از راه برگرديم.
🔻قدرت و صلابت اولياى خدا در برخوردها از احاطه و از وعى آنها سرچشمه مىگيرد كه براى همهچيز حساب باز كرده، آماده هستند و در اين فكرند كه چگونه كسانى را كه در كنارشان هستند، بارور كنند و حتى در آخرين لحظه آنها را به حجت برسانند.
📚 #تحلیلی_نو_از_حکومت_دینی | ص ۱۶۰
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #سیاست
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
#نکته_معرفتی
📜 محبّت، کافی نیست...
▫️ اينكه چند هزار ساعت از على و پيامبر سخنرانى كنيم، آيا عشقى از آنها در دلمان مىآيد؟ اگر عشقى هست، در حد جُرج جُرداق و احمد حنبل است يا نه، عشقِ بالاتر است؟
▫️ آنچه مطلوب است، ولايت على است، نه صرف محبت او. محبت على را هر كسى دارد.
كسانى كه در اين هستى عاشق يك بلبل و يك برگ مىشوند، شكوه يك جنگل يا يك منظره آنها را مىگيرد، چگونه شكوه و عظمت على، آنها را به خودش جذب نكند؟!معاويه هم على را دوست داشت.
▫️ مگر كسى مىتواند على را دوست نداشته باشد؟! ولى مسئله، ولايت است؛ يعنى فقط على را دوست داشته باشيم و فقط او را حاكم بگيريم. اين ولايت بهمعناى اولويّت است: «اَلَسْتُ اَولى بِكُمْ مِنْ اَنفُسِكُم» يعنى آنها در ما نسبت به ما حاكمتر و سزاوارتر باشند.
📚 #عوامل_رشد | ص ۱۵۶
#️⃣ #متن #بریده_کتاب
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
#نکته_معرفتی
📜 شوق پرواز
▫️ روحهايى كه گسترده شدهاند، دنيا برايشان تنگ مىشود و شوق پرواز پيدا مىكنند. آنها وطن را جاى ديگرى مىبينند و دنيا را راهى مىدانند كه مىخواهند تا آن منزل اصلى حركت كنند. آنها خود را طاير گلشن قدس و رهروى تا منزل عشق مىدانند و براى رسيدن به آن مقصد و پرواز در آن فضاست، كه شب و روز خود را فراموش مىكنند. عشق معاد در آنها رسوخ و شوق لقاء حق در آنها نفوذ پيدا مىكند.
📚 #حیات_برتر | ص ۲۵
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
☝️☝️☝️
📜 فرزندِ هستی
▫️هر كس افراد تحت اختيارش را براى محيطى كه در نظر دارد، تربيت مىكند. من فرزندم را براى خانهام، استاد شاگردش را براى جامعهى محدودش و يك دانشمند، انسان را حداكثر براى اين زمين و براى هفتاد سال زندگى، تربيت مىكند و بر طبق شرايط موجود، بارور و شكوفايش مىسازد. ولى انسان فرزند خانه و جامعه و حتى دنياى محدود و سرزمين خاكى نيست.
▫️انسان سرمايههاى زيادترى دارد. انسان فرزند تمام هستى است و تا بىنهايت راه در پيش دارد. لذا بايد طورى تربيت شود كه در تمام اين عوالم و در تمام اين مسير بتواند چه بكند و چگونه بماند و چگونه برود.
📚 #مسئولیت_سازندگی | ص ۴۹
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
#نکته_معرفتی ❣️
📜 حکومت، ضرورت و مشروعیت
▫️یک نگاه به استناد روايتِ: «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ»: هر پرچم و هر جريانى را كه در دوران غيبت برافراشته شده و قيام نمايد حتى اگر مقبوليت هم داشته باشد، بدون مشروعيت و طاغوت مىداند.
▫️استاد به اين نگرش اينگونه پاسخ مىدهند: آنجا كه پذيرش جهانى براى حكومت مهدى نيست، نمىتوان از پذيرشهاى مقطعى و منطقهاى چشم پوشيد، بلكه بايد از اين امكان استفاده كرد و به زمينههاى بيشتر و گستردهتر دست يافت.
▫️ آن چه در اين روايت نفى شده اين است كه در اين مرحله به خويشتن دعوت كرد و از معصوم چشم پوشيد، كه دعوت به خويشتن و بالا بردن پرچم و استقلال در حكومت، همان طاغوتتراشى و حمايت و دعوت به طاغوت است.
▫️بنابراين، تلاش براى تشكيل حكومتى كه به معصوم دعوت نموده و زمينهساز حاكميت او باشد ضرورى و مشروع است و آن چه نامشروع مىباشد دعوت به خويش است.
📚 #مشکلات_حکومت_دینی | ص ۱۳
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
#نکته_اخلاقی❣️
📜 چرا معلم شدهاى؟
✍🏻 عینصاد
❞ چرا معلم شدهاى؟ انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟
آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغلها، براى كسب درآمد گزيدهاى؟ آيادر طلبِ يك كار به اصطلاح بىدردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بودهاى؟
اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانىات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى.
تو با «انسانهايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مىآموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مىدهند. بخش عظيمى از شخصيتشان را «حرفها» و «رفتار» «تو» مىسازد.
اگر فاسد باشى، نسلهايى را فاسد كردهاى و اگر صالح باشى، نسلها را اصلاح كردهاى.
📚 #تربیت_کودک | ص ۹
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
📜 استاد و شاگرد
✍🏻 عینصاد
❞ استاد بايد ملاکها را براى محصل مشخص كند و برايش توضيح بدهد كه دادهها ملاک نيست و سودها هم ملاک نيست.
دادهها از خداست و سودها از سرمايهها. نه مقدار سرمايه مهم است و نه مقدار سود، بلكه نسبت سود به سرمايه مهم است.
ده تا آجرى را كه يك پير زن با كم كردن غذاى خود به مسجدى کمک كرده است نمىتوان با ده ميليون تومان کمک تاجرى مقايسه كرد؛ چون تاجر از غذايش كم نشده و نسبت به سرمايهاش كارى نكرده است.
مهم مبلغ سرمايهاش و يا مبلغ كمكش نيست؛ كه سرمايه از ديگرى است و کمک هم مربوط به سرمايه است. آنچه براى اوست مقدار كوششى است كه بر روى سرمايه دارد.
اگر اين ملاکها روشن شود ديگر درسها و علوم بت شاگرد نمىشود و مِراء و رياء بوجود نمىآورد كه هر چقدر بيشتر بيابد بيشتر بايد بكوشد در حالى كه نه به يافتههايش نگاه مىكنند و نه به كوششهايش، بلكه به نسبت اين دو با هم. و مهمتر به جهت اين نسبت، كه براى چه كسى و در چه راهى اين همه كوشش كرده و خود را به زحمت انداخته است.
📚 #استاد_و_درس #روش_آموزش| ص ۶۵
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #دین_شناسی
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
📜 اسیرِ پوچیها
✍🏻 عینصاد
❞ انسان براى مسألهاى بالاتر از شكل گرفتن و تكامل يافتن بايد بكوشد، چون تنها اين كافى نيست كه شكل بگيريم و در ابعاد وسيع ماده و معنا تكامل پيدا كنيم، زيرا با اين تكامل يافتن، مسألهى بنبست و عبث و پوچى زودتر پيش مىآيد و عميقتر، مطرح مىگردد.
كسى كه بهترين ماشين را و شكل گرفتهترين وسيلهها را و تكامل يافتهترين مركبها را با خود دارد مسألهى بنبست و ترافيك و محدوديتها را بيشتر احساس مىكند و عميقتر مىفهمد.
انسانى كه در دو بُعد ماده و اخلاق شكل گرفته و به تكامل رسيده، اما جهت ندارد و راه ندارد، به بنبست و عبث و پوچى عميقترى گرفتار خواهد شد و اين بنبست و عبث و پوچى را ديگر نمىتوان با عرفان شرق هم درمان كرد و با هيپىگرى مداوا نمود، چون اين عرفان، خود يك نوع تكامل براى استعدادهاى عظيمتر انسان است كه پس از شكل گرفتن و تكامل يافتن، بايد به دنبال راهى بزرگتر براى حركت كردن و جهتى برتر براى دويدنش بود.
براى اين انسان مسألهى جهت و صراط و مركبها و رهبرىها و روش حركت و منزلها، مطرح مىشوند و تنها استعدادهاى تكامل يافته در دو بُعد ماده و اخلاق مسألهاى را حل نمىكنند.
... انسان هنگامى آدم مىشود كه به استعدادهاى شكل گرفتهاش جهت بدهد. براى اين انسان، مكتبى، مكتب مىشود، كه جهت حركت و صراط و روش حركت را به او ياد بدهد و بياموزد، بدون آنكه او را مسخ كند و او را در راه بغلطاند و يا بغل بگيرد.
📚 #رشد | ص ۲۱
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫