#حکایت
🔹گدای حقه باز
فردى هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم حماقت وی را دست می انداختند. چرا که دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و دیگری از نقره، اما او همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد! داستان در تمام منطقه پخش شد.
هر روز گروهی زن و مرد به دیدن این گدا می آمدند و دو سکه به او نشان می دادند و او همیشه نقره را انتخاب میکرد، مردم وی را دست می انداختند و به حماقت او می خندیدند.
تا اینکه روحانی مهربانی از راه رسید و از اینکه وی را آن طور دست می انداختند، ناراحت شد. وی گدا را به گوشه اي دنج از میدان کشید و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، تو سکه طلا را بردار. این طوری هم پول بیشتری گیرت میآید و دیگر دستت نمیاندازند.
گدا که یهودی بود و تا آن موقع پنهان میکرد پاسخ داد:
ظاهراً حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آنهایم! شما نمیدانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام!
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #داستان #مشاور #غذا #روزی #قیامت
#مشاوره
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••
🔊📣 به از تبار بهشت بپیوندید؛ 👇
https://eitaa.com/az_tabare_behesht