eitaa logo
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
459 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
بِسمَ‌رب‌المَہدے🌱 کپی ازمطالب‌کاناݪ‌آزاכہ
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوی من انشاالله همیشه مثل الماس در قلب همسرت بدرخشی..... 🗒 موفقیت همسرداری ملانصرالدین😊 را گفتند: چگونه چهل بهار بدون مرافعه و جدال با عیال سر کردی؟ در پاسخ جماعت گفت: ما با هم در شب زفاف عهدی بستیم (و آن اینکه) آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام یک امری نیکو (به جای جدل) به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد..... رگ غضب او متورم شد، من به طویله روم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیفتد. من شکر خدا چهل سال است که بیشتر عمر را در زندگی می کنم!
دانشجویان گرامی! یک داستان را برای شما بگویم شاید شنیده باشید.... اما یک بارم من می گم... ✍ برای خرید پاپوش نو راهی شهر شد. در راستهء ڪفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها وجود داشت که او می توانست هر کدام را ڪه می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملا آزادی بیشتری برای تهیه ڪفش دلخواهش داشته باشد. ملا یڪی یکی ڪفش ها را امتحان کرد؛ اما هیچ کدام را باب میلش نیافت. هر ڪدام را که می پوشید ایرادی بر آن وارد می کرد! بیش از ده جفت ڪفش دور و بر ملا چیده شده بود و فرشنده با صبر و حوصلهء تمام به کار خود ادامه می داد. دیگر داشت از خریدن ڪفش ناامید می شد ناگهان متوجهء یک جفت کفش زیبا شد! را پوشید. دید ڪفش ها درست اندازهء پایش هستند. قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. تصمیم خود را گرفت. دانست که باید این کفشها را بخرد. فروشنده پرسید: قیمت این یک جفت ڪفش چقدر است؟! جواب داد: این ڪفش ها، قیمتی ندارند! ملاگفت: چه طور چنین چیزی ممکن است؟! مسخره می کنی؟! فروشنده گفت: ابدا، این کفش ها قیمتی ندارند؛ چون کفش های خودت است که هنگام # وارد شدن به مغازه به پا داشتی...! 💞 من !این داستان زندگی اڪثر ما انسان هاست...! نگاه مان به دنیای بیرون است! آل ها و زیبایی ها را در دنیای جست و جو می ڪنیم...! و آرامش را از دیگران می خواهیم! می کنیم مرغ همسایه غاز است...! 💦 شماچیست؟ خوشحالم میڪنید نظرتون بیان ڪنید...‌