1.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب النور⚘
#تـوبیا "عِیــد" من و حال پریشانـمـ باش
#من نثارِ قَدمَت جان را به "قُربان" میکنم🌸🌱
#عیدسعیدقربان برشما خوبان فرخنده باد🌸🌱
بسم رب النور⚘
↩️آیا برخی پدر و مادرهای امروز را می شناسید؟
⏪ آموزش موسیقی از ۵ سالگی
⏪ زبان انگلیسی از ۶ سالگی
⏪ نقاشی ۵ سالگی
⏪ رانندگی ۱۳ سالگی
⏪ خلبانی پهباد ۷ سالگی
⏪ ریاضی ۶ سالگی
❌ آموزش همه چیز قبل از موعد
♨️حالا همین پدر و مادر های امروز :
⬅️حجاب ،هنوز بچه است زوده
⬅️روزه ،هوا گرمه اذیت میشه
⬅️نماز، حالا چند سال دیرتر چیزی نمیشه
⬅️حیا و عفت، هنوز بچه است چیزی نیست که!
⭕️کلا پای دین که وسط میاد یعنی همون چیزی که انسان را تبدیل به
⬅️ یک آدم قوی و قدرتمند و با اراده میکنه هنوز بچه است
❇️ #نبی_الله به برخی از کودکان نگاه کردند و فرمودند: وای بر اولاد آخر الزمان از دست پدرانشان!
سؤال شد یا رسول الله: آیا از پدران مشرک آنان؟
🔸#فرمودند: خیر
#از دست پدران مؤمن آنها، چون واجبات دین را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر اولاد آنها بخواهند، بیاموزند، آنان را منع می کنند.
و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند.
#من از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزارند.
یاحق⚘
@zibaandish
دم اذان
#الهی هارب منک الیک؛
من از تو به سوی تو فرار کردم!
چطور میشه آدم از خدا به خدا فرار کنه؟!
#من از عدل تو به سوی فضل تو فرار کردم!
@zibaandish
بسم رب الحسین⚘
💠اربعین چیست؟
#اربعین قیام برای انتقام خون حسین(ع) است.
در #زیارت_عاشورا دومرتبه شما یاد امامزمان(عج) میکنید.
#اےزائران اربعین!
شما خودتان را ناصر رسولخدا(ص) و #مصداق آیه «عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ» بدانید.
#شمابراےیارے رسولخدا(ص)، فرزندان او و مهدی او امامزمان(عج) میروید.
#شمامےخواهید حرمت حسین(ع) را حفظ کنید.
#نگهداشتن حرمت مقدمۀ نصرت است.
در زیارت اربعین میگویے «و نُصرَتی لَکُم مَعَدَّة» #من آمدم شما را ڪمک ڪنم!
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدوعجل فرجهم
@zibaandish
🔷#شهیدسیدمرتضےآوینے:
هر آن كه مےخواهد در بهشت لقاءالله منزل گیرد، #باماراهےكربلا شود
🔺#حضرت_سیدالشهدا حسین بن علے(ع) شب پیش از هجرت به سوی كربلا در پایان خطبهاے بلند فرمودند:
«آگاه باشید، هر آن كه مےخواهد خونش را در راه ما اهل بیت، كه راه حق است، نثار كند و خود در بهشت لقاءالله منزل گیرد، با ما راهی كربلا شود.
#من فردا صبح انشاءالله به راه مےافتم.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدوعجل
#فرجهم...
@zibaandish
بسم رب النور⚘
💠#تربیت نسل علوی وفاطمی!
🔕 #یکی از بدترین و اشتباه ترین
و آسیب زننده ترین حرف ها
که ما می توانیم
در ارتباط با همسر یا فرزندمان
به کار ببریم
جمله « #من که بهت گفته بودم » است.
❌ این حرف را به هیچ کس نگویید!!!!
#مخصوصاً به فرزندتان
#وقتی به کسی می گویید
" من که بهت گفته بودم "
یعنی :
#تواحمقی
#نمی فهمی
و این منم که از تو بیشتر می فهمم
از این به بعد
#اگر به حرف من گوش کنی
اشتباه نخواهی داشت
#حالا هم خوشحالم که
به حرف من رسیدی
#وحقت است که
این بلا بر سرت آمد
و به دردسر افتادی
⛔ این برخورد
به مرور زمان
فرد را دچارِ #احساسِ_گناه
#وسرخوردگی
#وخشمِ فرو خورده
#وتنفر از شما می کند.
👈 در حالی که
پیام ما باید این باشد:
#همه اشتباه می کنند
#هراتفاقی که بیفتد
#من در کنار تو هستم
#وکمکت خواهم کرد
#نگران نباش
همه آدم ها شکست می خورند
#واشتباه می کنند
✔ و با این حرف ها
این پیام به او القا نمی شود که
#تونمیفهمی
#یاتوانسانِ بدی هستی.
یاحق⚘
@zibaandish
بسم رب النور⚘
🔹ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود.
در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
🔹#پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
#بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه.
من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت.
#هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت.
🔹#دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
🔹برای یک لحظه خشکم زد! آخه ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند.
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت میکرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم.
🔹خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید.
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید.
#پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟
#گفت: خب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردامون هم درست کردم.
گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نشده؟
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
🔹#پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم.
#میخوای نون ها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم.
#پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
#وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
#مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
#خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
🔹#پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
#راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
#آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم.
#یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
#واقعاچهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد.
#حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
🔹 #چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد!
همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که:
نون خوب خیلی مهمه.
#من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم،
#اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
#اما دیگه چه اهمیتی دارد؟
#چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی.
👈🏻«زمخت نباشیم»😊
#زمختی یعنی:
#ندانستن قدر لحظه ها!
#یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها!
#یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها...
@zibaandish
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
بسم رب النور⚘ 💠#قسمت_دوم_همسرداری 💠#آیاحڪومت ڪردن بر دل شوهرجان را دوست دارید!!! 😊#شاه_بانوجان_می
بسم الله النور⚘
سلام به بانوان دوست داشتنی که عاشق همسرانشان هستند
🔷#قسمت_سوم_همسرداری
🔴#ادامه داستان علی آقا که خوابش می آمد......
✍# منم قبول ڪردم و صرف نظر ڪردم از درخواستم
#رفتم براش بالش بیارم.
#درهمین حال تلفن زنگ زد....
#گوشی را برداشتم ...
#سلام #نرگس خانم شمایی؟
#آقارضا چطورن؟
#باعلی آقای ما کار داری؟
#گوشی
خدمتتون...
📞 #بیا علی، نرگس خانم، خانم آقا رضای همکارتون....
#علی ،گوشی راگرفت.
#بله ده دقیقه دیگه من انجام.
#بله ...
😏#من میگم بریم خونه مامانم...
#جون نداری ، داری از بیخوابی می میری، حالا کجا به این عجله...
#الان نرگس خانم زنگ زد به جون اومدی!😏
😞 #خانم دڪتر دیدید زنهای مردم را به من ترجیح میدهد؟
#گفتم نه ترجیح نمی دهد........
#پس علت ڪجاست⁉️
#نرگس خانم از این جمله ها می گوید
#فقط_تو از این جمله ها نمی گویی.....
#نرگس خانم چی خواسته بود .....
گفته بود: #آقا رضا نیست، #بچه تب دارد من شماره و آدرس یه درمانگاه رو میخواهم.🤒🏥
#علت چیست؟
‼️ #علی آقا میگوید امدم.....
🔷#اولاًاز علی آقا درخواست ڪه نشده...
🔷#ثانیا، چون اگر الان برود و بیاد
به #اوج_شکوه_تامین میرسد!
#نرگس_خانم می گوید:
◾علی آقا ،شما را خدا رسانده
◾خیر ببینید از جوانی تون....
◾دست به خاک میزنید طلا بشه
◾هرچی می خواهین خدا به تون بده...
🔷ثانیا#نرگس_خانم هر جا ڪه بشیند
می گوید:
#خدا علی آقا رسانده!
#خدا عمرش بده علی آقا!
#اگر نبود علی اقاچه اتفاقی می افتد!...
🤔 #حالا شما به عنوان خانمش چی می گفتید؟...
#میگفتید#وظیفته...
😃#گفتم تو باشی چی میگوید؟
#گفت میگم: بدو ،بدو علی این بچه از تب داره می میره
😃 #شکوه تامین بهش میدی!
😃#شیرینی تامین بهش میدی!
#میگه نه...
💠#شکوه مرد در تامین ڪردن زنِ....
#متاسفانه خانم ها صاف پا گذاشتن روی همین #شکوه_مرد....
↩#به جای بالابردن شکوه مرد، تبدیلش ڪردن به وظیفه ی مرد....
#بعداًخانم میخواهند این مرد ، عاشقشان باشد!!!!!
🤔#حالا به نظر شمابانو" قلب_خانه" ؟؟
#این مرد انگیزه دارد؟
#میتواند عنایت بخشی و تامین این زن را داشته باشد؟☹️
#چون خانم نمیداند و خبرِ و اثرش را ندارد
#ڪلیدش را گم کرده، دارد هی میزند به این در..........
#گیرم در شکست !
#داخل هم اومدی !
#دیگر این در که زندگی نمیشه برات.... #زندانه......
😍#ادامه داردبه قید حیات وقوت جان به یاری حق....
#مانابمانیدبه_مهر⚘
@zibaandish
عطـــ🌺ـࢪنـࢪگس
سَلامـ بࢪڪسانۍڪه در اعماقِ قلبِ ما زندگۍمۍڪنند بۍآنڪه بدانند... «آرزومندم حالتون عالۍباشد»..!!
بسم الله النور⚘
سلام ودرودی بیکران به بانوان دوست داشتنی !
🔷#قسمت_چهارم_همسرداری
✍#مادری آمد ڪَفت :خانم دڪتر،پسر منو چیزخورش ڪردند!
#عقلش دزدیدند!
#پسرم انقدر به بڪر بودن دختر حساس بود ڪه میگفت جایی ڪه برای خواستگاری میریم خواستگار قبلی نداشته باشد
#خانم_دڪتر ، پسرم ،حالا یڪ خانمی را اصرار دارد برایش بگیریم
🔺ڪه پنج سال از خودش بزرگتر، دو تا بچه دارد، شوهر قبلیش هم معتاد بوده و مطلقه هم هست.
#پسرم میگه یا این خانم یا مرگ!
#اگرشما هم نگیرید از این خانه می رم، خودم می گیرم
#خانم دڪتر من وپدرش داریم دیوانه می شویم.....
🔺نمی دانید من وپدرش ، چقدر زحمت ڪشیدیم تا بزرگش کردیم....
#خانم دڪتر ،خب اینو چیز خورش ڪردن دیگه،
#من هم گفتم: راست میگی چیز خورش ڪردند
#ولی نه با اون چیزی ڪه گمان میڪنی.
#با جمله و صحبت، میدانی چطوری و چرا؟
#این خانم به این پسر جوان چی گفته بود⁉️
✔️گفته بود: من با اون شڪستی ڪه تو زندگی قبلیم خوردم همه چیزو از دست داده بودم،
🔴 #اما از اون موقعی ڪه تو پیدا شدی، دوباره احساس زنده بودن دارم .
🔴#دارم تازه معنی زندگی کردن می فهمم
🔴#خداوند ،تورا ازمن نگیره...
🔴#چقدر تو خوبی.....
#پسر با تامین ڪردن #نیاز_زن به شڪوه میرسید ...
#حالا با این موقعیت چی؟
#به چه مقامی رسیده؟
↩#ناجی!
↩#احیاڪننده!
😊#وجداناً شما بگویید:
🤔 این مورد را بذارد برود در خانه ی اون دختر خانم هایی ڪه هزارتا شرط و شروط دارند و میگویند:
اما
◾#مهریهی من ...
◾#شرایط من!!
#مگه از نظر عقلی ڪم دارد ؟
#پس پسرتون مطمئنا همینجا و را همین مورد می ماند
#همین!!
《#شڪوه مرد در تامین کردن زنه》...!!
#متاسفانه بانوان عزیز !
پا گذاشتن روی همین شکوه واقتدار مردشان
و تبدیلش کردن به #وظیفه
#وظیفه ات ڪه ڪار ڪنی !
وظیفه ات ڪه خرج ڪنی!
وظیفه ات ڪه بیرون ببری!
اگر نداشتی نباید زن می گرفتی..
#ادامه داردبه قید حیات وقوت جان به یاری حق😊....
#مانابمانیدبه_مهر⚘
@zibaandish
سلام ودرود به دانشجویان عزیز!
مخصوصا دانشجوی ارشد ودکتری که درحال نوشتن مقاله ورساله هستند...
خداقوت بزرگواران...
خودتان می دانید موفقیت وسربلندی شما عزیزان آرزوی من است
رساله و مقاله ریزه کاریهای کثیری دارد ونیاز به وقت بیشتری دارد متاسفانه من هم فرصت نمی کنم در همه مراحل کنار شما باشم...
#من خودم تعداد دانشجویان پایان نامه وپروژه ام خیلی زیاد هستند😄
😊#چون این درس با من ندارید با #دیگراساتید محترم وعزیز دارید بهترین کار راهنمایی گرفتن از خود انهاست...
#ولی اگر می بینید اساتید به دلیل دغدغه هایی که دارند فرصت کمی برای شما می زارند.....
😊#یکی از دوستان عزیزمن که یکی از تخصص هاش نوشتن مقاله وپایان نامه ارشد ودکتری است می توانم معرفی کنم
#عزیزانی که تمایل دارند در پی وی اطلاع بدهند.
#سپاس از همراهی تمام عزیزان⚘
پاینده به مهر بمانید⚘
یا حق⚘
بسمه تعالی🌱
ســــــــــــــــــــلام و روز بخیر مھربون ترین خلق خدا ❤️
حال و احوال چطوره؟
دم بنــــــــــده هاے زرنگ خدا گرم 🌱
🌸#من و شاگردان استاد تصمیم گرفتیم تابهتر شدن حال استاد عزیز ودوست داشتنی مون، باتوکل به خدای متعال ، چراغ کانال عطر نرگس با حضور صمیمانه شما روشن نگه داریم
↩من ودوستانم از مطالب خود #استادگرانقدرمان در گروههای مختلف درسی که قبلا گذاشته اند
#هر_روز به نوبت در این کانال بار گذاری کنیم حضور شما باعث دلگرمی ماست. 🌱
ممنون که هستید🌸
#اَللّٰهُمَّالْعَنْاَعْدٰاءَفٰاطِمَةَالزَّهْرٰا