eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76
مشاهده در ایتا
دانلود
02 Be Vaghte Shaam (1403-06-23) Mashhad Moghadas.mp3
31.42M
🔈 🔰 فصل دوم؛ عرصه‌ی شام، عرضه ماشیح، جلسه دوم * کتاب تلمود؛ کتابی ارزشمندتر از تورات نزد یهودیان [8:34] * محتوای تلمود: استنباط‌ها و تفسیرهای شخصی علمای یهود از تورات [9:43] * شهر اورشلیم در شام: محل ظهور ماشیح در کتاب تلمود [13:33] * مذمت بنی‌اسرائیل حتی در کتاب عهد عتیق! [19:00] * دجّال یا ماشیح دروغین؛ شخصی که در نهایت به دست حضرت عیسی (علیه‌السلام) کشته می‌شود [30:29] * تعبیر یهودیان از جنایات قبل از ظهور: دردِ زایمان ظهور ماشیح [34:55] * ویژگی‌های آخرالزمان در منابع یهودی [35:53] * توصیف دوران ظهور ماشیح در منابع یهودی [39:31] * نکته مهم قرآنی: عهدها و وعده‌های مختلف الهی نسبت به بنی‌اسرائیل واقعی است اما شروطی دارد [45:19] * میثاق‌های بنی‌اسرائیل و مخالفت ایشان در تمام عهدها [50:20] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۰:۱۵ 📆 ۱۴۰۳/۰۶/۲۳ ادامه دارد... 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
03 Be Vaghte Shaam (1403-06-24) Mashhad Moghadas.mp3
26.95M
🔈 🔰 فصل دوم؛ عرصه‌ی شام، عرضه ماشیح، جلسه سوم * اهمیت شناخت تحلیل‌های آخرالزمانی یهودیان [1:23] * رهبانیت مسیحی؛ تایید اولیه این بدعت در قرآن و عدم پایداری مسیحیان در همان مسیر ابداعی خود [7:48] * مارتین لوتر مسیحی: اساساً مسیح و منجی برای نجات یهودیان ظهور خواهد نمود! [11:24] * همراهی مسیحیت با صهیونیست‌ها در زمان حاضر [15:36] * تسلط یهودیان بر اغلب سازمان‌های جهانی [20:53] * ایران؛ بزرگترین مانع یهودیان برای دستیابی به اهداف خود [23:25] * منطقه مگدو در شمال اسرائیل؛ محل وقوع جنگ هسته‌ای آرماگدون [26:13] * کتاب تلمود: ارواح یهودی از دیگران برتر است چرا که جزء خداست! [35:17] * کتاب تلمود: در جنگ آرماگدون باید دو سوم بشر نابود گردد! [42:31] 📚 معرفی کتاب: * دنیا بازیچه یهود، سید محمد شيرازي * چرا ایالات متحده برای اسراییل از منافع خویش می‌گذرد؟، گریس هالسل، ترجمه: قبس زعفرانی ⏰ مدت زمان: ۵۲:۱۲ 📆 ۱۴۰۳/۰۶/۲۴ 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
04 Be Vaghte Shaam (1403-06-25) Mashhad Moghadas.mp3
31.98M
🔈 🔰 فصل دوم؛ عرصه‌ی شام، عرضه ماشیح، جلسه چهارم * سوال: طرح این مباحث چه فایده‌ای دارد؟ [3:05] * توجه صِرف به بُعد فردی؛ منکری که تبدیل به معروف شده! [6:42] * اساساً ظهور امام زمان (علیه‌السلام) برای تشکیل حکومت و یک فرایند تمدنی و سیاسی است [7:19] * وقتی که هدف گم می‌شود! [10:23] * اهمیت شناخت دشمنان امام زمان (علیه‌السلام) در کنار شناخت دوستان ایشان [15:18] * ابن الیهودیة؛ تعبیر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از ابن‌ملجم ملعون [16:59] * وقتی که فرزندان شیعه با برنامه کودک شرکت والت دیزنی یهودی بزرگ می‌شوند! [24:29] * غضب و غیظ کفار؛ نشانه کار فرهنگی مطلوب [30:01] * علامه طباطبایی (ره): مراد از مغضوبٌ علیهم یهود است [30:45] * بررسی آیاتی از سوره مبارکه مائده [35:49] * علامه طباطبایی (ره): منظور از ارتداد تمایل به یهود و نصاری است [40:52] * قرآن کریم: اگر دچار ارتداد شدید شما را با قوم بهتری جایگزین می‌کنم [41:26] * حزب‌الله یا متمایلان به یهود ونصاری؛ دوگانه حقیقی قرآنی [44:32] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۲:۰۹ 📆 ۱۴۰۳/۰۶/۲۵ ادامه دارد... 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
14.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بسیار مهم! سرگذشت قوم بنی اسرائیل و رابطه آن با آخرالزمان 🔺ویدیویی درباره آخرالزمان که نباید از دست بدهید 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مردم در آخرالزمان، ظهور نزدیک است، احادیثی از اوضاع قبل از ظهور (عج) 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
🌱🌱🌱 📗یک داستان یک پند ✍ زمان ازدواج به دیدن دو خواهر رفتم که تقریبا هم‌سن ولی ناتنی بودند.یکی از آن دختران که کمی زیباتر بود به مذاق من چسبید و انتخاب کردم. بعد از مدتی دیدم بر‌خلاف چهره مظلوم‌اش، اخلاق بسیار تند و بدی در پشت سر دارد.خواهر دیگر او بسیار آرام و متین بود، هر چند قیافه زیاد جالبی هم نداشت . زن من از زن اول پدرشوهرم بود که مادرش فوت شده بود .در زمان ازدواج نامادری همسرم به من گفته بود که مریم ، اخلاق تندی دارد، ولی من روی این حساب که نامادری است و حسادت می‌کند، حرفش را قبول نکردم.مادرزنم فهمید من با مریم نمی‌سازم، به من پیشنهاد داد که اگر خواستم او را طلاق دهم (دختر او را بگیرم)تمام دلایل مرا قانع می‌کرد مریم را طلاق دهم، به خصوص اخلاق بدش و خودم را سرزنش می‌کردم که عاشق جمال طرف شدم و کمال طرف یادم رفت. و این طلاق منطقی است.پدر مریم کارگر بود و کار می‌کرد و افسار خودش و زندگی‌اش دست همسرش بود. و میدانستم بعد از مدتی گذشتن از طلاق این کار را می‌کند.اما چون مریم مادر نداشت، عذاب وجدان گرفته بودم. و از طرفی، خواهر ناتنی مریم همیشه به من محبت زیادی می‌کرد و من حس می‌کردم، او هم به دست مادرش توجیه شده است. در این بحران روحی من، یک خواستگار خوبی برای خواهر زنم پیدا شد و او ازدواج کرد. من وقتی به خانه مادرزنم می‌رفتم و خوش‌اخلاقی و مهربانی خواهر‌زنم را با شوهرش می‌دیدم از انتخابم دیوانه می‌شدم. اما می‌دانستم در این صبرم و نوشتن خدا حکمتی است.سال‌ها گذشت و اکنون بعد از 12 سال که من دو پسر زیبای باهوش و شیرین از مریم دارم، هنوز خواهر زنم صاحب اولاد نشده و نازا بودنش قطعی است.اکنون فهمیدم که اگر خودم را به خدا نسپرده بودم و توکل نکرده بودم، و تسلیم سرنوشت نشده بودم، این دو فرزند گل را خدا به من نداده بود و من باید یا زنم را طلاق می‌دادم یا تجدید فراش می‌کردم چون تحمل بداخلاقی مریم را داشتم ولی تحمل اخلاق نیک خواهرش را بدون فرزند‌آوری، نمی‌توانستم بپذیرم. وَ عَسي‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ عَسي‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ 🌙بقره216 و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما بهتر است ، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر است ، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت ... گلی شد .و من بی خیال پی‌اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می‌شود ولی نشد ... بعدها هر چه شستمش پاک نشد ؛حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت !آقایی که توی خشکشویی کار می‌کرد گفت :"این لباس چِرک مرده شده!" گفت :"بعضی لکه‌ها دیر که شود ، می‌میرند ؛ باید تا زنده‌اند پاک شوند !"چرک مُرده شد ...و حسرت دوباره پوشیدنش را به دلم گذاشت ! اشتباه نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید !حواست که نباشد لکه می‌شود وقتی لکه شد اگر پی‌اش را نگیری ، می‌شود چرک ... به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا تازه است ، تا زنده است ، باید شست و پاک کرد" @zibastory
📗حکایت بسیار زیبا و آموزنده؛ عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد: يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم.... فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید. گفت: سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود. خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته ‏هاى او در حضورش بودم. او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه ‏اى روشن می‏شد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود. تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته ‏باشد. در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان! او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ‏ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد... إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ‏ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد. 📗نور ملكوت قرآن(ج‏1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص @zibastory
زندگى مثل يک كامواست از دستت كه در برود، مى شود كلاف سر در گم،گره مى خورد، میپيچد به هم، گره گره مى شود،بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد، جورى كه معلوم نشود " يادمان باشد " گره هاى توى كلاف همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند همان كينه هاى چند ساله بايد يک جايى تمامش كرد سر و تهش را بريد. زندگى به بندى بند استْ به نام "حرمت" كه اگر پاره شودتمام است. @zibastory 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹یا رحمت للعالمین 🍃جبریل مي‌خواند تو را 🌷ای منجي ‌کل بشر 🍃بیرون بیا از این سرا 🌹تو شهریار عالَمي 🍃تا چند در غار حرا 🌷ای یوسف مصر وجود 🍃از چاه تنهایي درآ عیـد مبعث‌ مبـارڪ💐 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مــــــاه فرو ماند از جمال محمد ســـــــرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلڪ را ڪمال و منزلتی نیسٺ در نظـــــر قدر با ڪمال محمد... مبعث پیامبر اکرم مبارک 🎈🎉💐 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الهی در این شب 💫عیـد مبعث 🌸هرچی خوبیه وخوشبختیه 💫خدای مهربون 🌸براتون رقم بزنه 💫کلبه هاتون ازمحبت گرم باشه 🌸و آرامش مهمون همیشگی 💫خونه هاتون باشه شبتون شاد و درپناه خدا.✨🌙 عیـدتـون مبـارک 💐💐 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊