eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76
مشاهده در ایتا
دانلود
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@zibastory 🎬 "عملکرد مغز و فواید گرفتن" از جمله اثرات روانی روزه داری و پرهیز... استاد رائفی‌پور
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@zibastory 🎥داستان بسیار زیبای تشرف خدمت عجل الله تعالی فرجه الشریف
🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋 @zibastory 🔆تخت فولاد ايشان فرمودند: يك عده از شاگردان مرحوم آخوند قصد مى كنند كه يك مقدار سر بسر آخوند بگذارند. خُب مرحوم آخوند يك آدم فوق العاده و خيلى مرتب ومنظم و دقيق و مقرراتى بود. كسى هم حق تصرف در امور ايشان را نداشت و اجازه هم نمى داد كسى مداخله كند. شاگردها قصد مى كنند كه ايشان را اذيت كنند. يك روز پنج شنبه بعد از ظهربه ايشان مى گويند: استاد مى خواهيد برويم تخت فولاد؟ مى گويد: اشكالى ندارد، تخت فولاد قديم اطاق اطاق و حجره حجره بود و يك عده عصر پنج شنبه تا عصر جمعه اقامت مى كردند در آنجا مى خوابيدند . مرحوم آخوند رسمش اين بود كه بعد از نماز مغرب و عشاء مى خوابيد كه نصف شب بيدار شود. در آن روز مرحوم آخوند به اين نكته الطفات نداشت . كه مرحوم آشيخ مرتضى ريزى كه دراصفهان مشهوربوده درآن موقعها دعاى كميل مى خوانده ، و در اصفهان بين پيرمردها معروف بود كه ايشان هر وقت در تخت فولاد ، دعاى كميل مى خواند و به الهى العفو، مى رسيد همه باهم دسته جمعى الهى العفو و يانور و يا قدوس مى گفتند. صدايشان تا اصفهان مى رسيد و شنيده مى شد، جمعيّت عجيب وغريبى شركت مى كردند. شاگردها، آخوند را مى برند آنجايى كه سر و صدا زياد بود، توى اطاق مى گذارند و مى روند و مى گويند: آخر شب آخوند از خواب بيدار مى شود، مرحوم حاج شيخ مرتضى هم طبق روال هميشه شروع مى كند به مناجات كردن و الهى العفو گفتن . صبح كه مى شود شاگردهابر مى گردند كه براى مرحوم آخوند بساط صبحانه راه بيندازند و براى جناب آخوند چاى بريزند حالاشاگردها مى دانستند آخوند ديشب نخوابيده ودعاى كميل آشيخ مرتضى طول مى كشيده وروال آخوند را هم بهم زده اند مى گويند: استاد ديشب خوب خوابيديد يانه ؟ مرحوم آخوند هم دوسه تا فحش وافاضات ملكوتى نثارشان مى كند و مى گويد: اين فلان فلان شده هم خلاصه با اين الهى العفوها و يا نور و يا قدوسش بلا خره ما را هم سرحال آورد. 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨ @zibastory 🔆روش امام در انتقاد شقرانى در عصر حضرت صادق عليه السلام زندگى ميكرد. او با آنكه خود را از دوستان و پيروان آن اهل بيت عليهم السلام ميدانست شراب ميخورد و به اين گناه بزرگ آلوده بود. روزى امام عليه السلام در رهگذر تنها با وى برخورد كرد: براى آنكه از عملش انتقاد كند و از شراب خمرش بازدارد آهسته به او فرمود: ان الحسن من كل احد حسن و انه منك احسن لمكانك منا و ان القبيح من كل احد قبيح انه منك اقبح عمل خوب از هر كس كه باشد خوب است و از تو خوبتر زيرا وابسته بمائى و عمل بد را هر كس انجام دهد بد است و از تو بدتر و ناپسندتر. 📚بحار، جلد 11، صفحه 209
🌳بهشت فروشی (ماجرای خریدن خانه زبیده و هارون الرشید از بهلول) @zibastory ✍زبیده زن هارون الرشید در راه عبور خویش، بهلول را دید که داشت با بچه‌های روی زمین خط می‌کشیدند . به بهلول گفت چه می‌کنی . بهلول گفت دارم خانه درست می‌کنم. زبیده گفت خیلی زیباست آن را می‌فروشی؟ بهلول گفت هزار دینار می‌فروشم. زبیده گفت خریدام. بهلول هم آن پول ها را گرفت و بین فقراء تقسیم کرد. شب آن روز هارون الرشید خوابی دید که وارد بهشتی شده که در آن قصر مجللی است و او را به داخل آن راه نمی‌دهند و می‌گفتند مال زبیده است. فردا به زبیده گفت چنین خوابی دیدم. زبیده ماجرای خانه خریدن از بهلول را به هارون گفت. هارون هم رفت تا بهلول را ببیند اورا دید که با بچه‌ها روی زمین خط می‌کشد. گفت ای بهلول چه می‌کنی؟ گفت مگر نمی‌بینی دارم خانه می‌سازم. هارون گفت خانه ای را که تو درست می‌کنی به شکوه و جلال خانه پادشاهان نیست ولی آن را می‌خرم. بهلول گفت قیمتش خیلی گران است. هارون گفت هرچه را بخواهم می‌توانم بدست آورم. بهلول گفت هزاران کسیه پر زر و باغها و بوستانهای وسیع و اموال فراوان و ... 👑هارون گفت پس چرا به زبیده هزار دینار فروختی. بهلول گفت: زبیده ندیده آن را هزار دینار خرید ولی تو دیده‌ای و می‌خواهی بخری!
🌷 🌷 @zibastory !!! 🌷ما بعد از اولین گروهان از گردان موسی بن جعفر(ع) وارد جزیره ام الرصاص شدیم. رضاعلی پشت سر من حرکت می‌کرد. او پیک گردان بود. سنگر تیربار کمین عراقی‌ها در نوک ام الرصاص بود. این سنگر غیرقابل نفوذ و محکم بود. هرچه با آر.پی.جی آن را هدف قرار دادیم، نتیجه نداد. مجبور شدیم که درخواست خمپاره شصت کنیم تا از بالا آن را تخریب کنیم. تیربارچی تا آخرین تیرش را شلیک کرد. در همان تاریکی و بحرانی که داشتیم، رضاعلی چند بار گفت: مردان بزرگ ایستاده می‌میرند. 🌷داشتیم جلو می‌رفتیم که بی‌سیم مرا صدا کرد. وقتی برگشتم، دیدم گلوله ضدهوایی که علیه نفرات استفاده می‌کردند از جلو به سرش اصابت کرد. او همچنان سرپا ایستاده بود. لحظاتی بعد یک‌باره به زمین افتاد. چشمش را بستم و راهش را ادامه دادم. متأسفانه جنازه‌اش کشف نشد و تنها نمادی از یک قبر برای او در روستای دلازیان سمنان ساخته شده است. روحش شاد و یادش گرامی. 🌹خاطره ای به یاد شهید جاویدالاثر رضاعلی اعرابیان : رزمنده دلاور مهدی صفاییان منبع: سایت نوید شاهد @zibastory
@zibastory حسادت می کنند حرص می خورند به جایی می رسد که چشم دیدنت را هم ندارند ... اشتباه نکن ، این بخاطر بد بودنِ تو نیست ! مردم به چیزها و آدم های بد ، که حسودی نمی کنند !! حتما خوب بوده ای ... حتما کارت درست بوده ... آنقدر خوب .. و آنقدر درست .. که خودشان را در حدّ رقابت با تو ندیده اند ... رسم آدم ها همین است !! برای حل و تجزیه و تحلیل که کم آوردند ؛ صورت مسئله را پاک می کنند ... به خودت ببال ... همیشه دور از دسترس ترین ‌و سخت ترین معادله ی زندگیشان باش ... بگذار یاد بگیرند "لیاقت" ، هرگز با "زور" به دست نمی آید ... خریدنی هم نیست ... ! لیاقتِ هرکس ، درونِ قلب و مغزش جای دارد ! تو درست رفته ای ... آدم های اشتباه ؛ تابِ دیدن موفقیت دیگران را ندارند ... راهت را ادامه بده ... باور کن ؛ موردِ حسادت واقع شدن خیلی خوب است
@zibastory در کوچه ای وارد میشدم پیری از کوچه درآمد پیر گفت: نرو بن بست است گوش نکردم رفتم بن بست بود، برگشتم سرکوچه که رسیدم پیر شده بودم ! قدر تجربه های بزرگترهارو بدونید... @zibastory
💥لطفا لطفا لطفا... ♨️با دقت بخونید! ⚠️‏خواهش می کنم اگه در حین کشیدن سیگار یا قلیون هستی😔 و یک بچه دیدت و درخواست کرد ❌نگو این که برای بچه ها نیست ✅بگو این چیز خوبی نیست و من گرفتارش شدم 💔این روزا بچه ها فک می کنن با سیگار و قلیون بزرگ میشن. @zibastory
🟩کاهی را در چشم من می‌بیند و کوهی را در چشم خود نمی‌بیند @zibastory 🔹️وقتی شخصی عیوب خود را نمی‌بیند و سعی می‌کند عیب دیگران را به ایشان گوشزد کند و به رخشان بکشد و یا از دیگران ایراد بگیرد، از این عبارت استفاده می‌شود. مانند: 🔸️کور خود است و بینای دیگران
🌸🍂خیاطی میگفت: @zibastory اگر شبها جیبهای لباسها رو خالی کنین، لباسها زیباتر میمونن و بیشتر عمر میکنن.🌸🍂 خالی کردن ذهن هم همینه ! تو طول روز مجموعه ای از آزردگی، پشیمونی و اضطراب رو جمع میکنیم.🌸🍂 انباشته شدن اینها، ذهن رو سنگین میکنه ...! پس ذهنمون رو پاک کنیم تا دنیای زیباتری بسازیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory این قافله عمر عجب می گذرد   دریاب دمی که با    طرب می گذرد        ساقی غم فردای          حریفان چه خوری         پیش آر پیاله را            که شب می گذرد شب خوش یاران همراه          شبتون در پناه خدا 💎