eitaa logo
🌷ܝ̇‌ࡅ࡙ܝ‌ -ܥ݆ࡅ߳ܝ‌-ܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ‌ء -ܥ‌‌ܝ‌-ߊ‌ܩߊ‌ࡅ߭ࡅ࡙ܩܢ 🌷
779 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
24 فایل
بسم‌رب‌الشہداء والصدیقین 💫‌ نام کانال: زیر چتر شهدا🌹 ‌‌شروع‌خادمی:1401/11/05🇮🇷 پایان خادمی:انشاءالله‌شہادٺ♥️ شهید دعوتت کرده پس بمون😉🍃 ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید🙏 لینک کانال: @zirechatreshohada1401 مدیر کانال: @razmandegan1400
مشاهده در ایتا
دانلود
اگہ‌تروریست‌بودن‌اینجوریه، من‌میخوام‌تروریست‌باشم🖐🏿
سید علی دهه نودی هاشو فراخوانده.. ماشاا... به جونت
دختر میکائیل یک ماه بعد از شهادت پدرش به‌‌ دنیا آمد 🔹شهید میکائیل هاشمی، پس از شناسایی شکارچیان متخلف به‌صورت قانونی وارد عملیات شده و آنها را تعقیب می‌کند. شکارچیان با کشاندن محیط‌بانان به راه فرعی آنان را غافلگیر کرده و منجر به شهادتش می‌شوند. 🔹میکائیل هاشمی، چشم‌هایش نگران آهوهای دشت فیله خاصه بود و از طریق بی‌سیم به همکاران خود در پاسگاه اطلاع می‌دهد ولی پس از دقایقی ارتباطش با پاسگاه قطع می‌شود. 🔹وی با ۲۰ سال سابقه کار در سازمان حفاظت محیط زیست یک پسر ۶ ساله به نام پارسا داشت و دختری که بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شخصیت شهید ابراهیم‌ هادی🌷 به قدری جاذبه دارد که آدم‌ را مثل مغناطیسی به خودش جذب میکند!! سلام روزتون شهدایی
📩 بخاطر حرکت ارزشمند ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ به ملت ایران اظهار تعظیم میکنم/ بنده حالا خودم را شایسته‌ی این نمیدانم که من تشکر کنم، خدا باید تشکر کند؛ شکراللّه سعیکم ملت ایران 🔻 لازم میدانم به ملت ایران اظهار تعظیم کنم به خاطر این حرکت ارزشمندی که در بیست و دوم بهمن امسال نشان دادند. امسال این شنبه‌ای که گذشت، شنبه‌ی بیست و دوم بهمن یک شنبه‌ی تاریخی، یک بیست و دوم بهمن تاریخی بود. در سرتاسر کشور مردم به معنای واقعی کلمه حماسه آفریدند. این همه تبلیغات مخالف، این مشکلاتی که مردم با همه‌ی وجودشان، با جسم و جانشان حس میکنند، تحریکات دشمنان، هوای سرد، در بعضی نقاط کشور هوای زیر صفر، همه‌ی اینها تحت تأثیر گرمای ایمان و بصیرت مردم ایران نادیده گرفته شد، مردم آمدند با این عظمت، این آمدن مردم حقایق زیادی را بیان کرد. اظهار ارادت به ملت ایران در همه جا؛ از منتها الیه شرق کشور تا منتها الیه غرب کشور، از شمال تا جنوب کشور، در شهرهای دوردست، در مراکز، در شهرهای بزرگ مثل تبریز، اصفهان، مشهد و جاهای دیگر تا روستاها؛ همه با هم صدا بلند کردند ملت ایران، خیلی ارزشمند است اینها. شکراللّه سعیکم ملت ایران! البته بنده حالا خودم را شایسته‌ی این نمیدانم که من تشکر کنم، خدا باید تشکر کند.
بسم رب الشهدا و الصدیقین شهید ابراهیم همت🌹 مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می‌کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان‌ها بیرون ببرد، ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند، زیرا نه آن را می‌شناختند و نه برایش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند، ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد. چه زیباست خادمی کردن برای این شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ فرازۍ از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم 🌷 پشت سر ولایت فقیه باشید.. حجاب‌ها بوۍ حضرت زهرا (س) نمی‌دهد؛ آن را زهرایے کنید.. .•🌱•. شادۍروح‌مطھرشھداصلوات اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفره موسی بن جعفر علیه‌السلام 🏴نماهنگ به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) با صدای صابر خراسانی و محمدحسین پویانفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدی که محل خاکسپاری همرزم گمنامش را نشان داد پدر و مادر شهید بعد از 21 سال چشم انتظاری و بی‌خبری از عزت‌الله، هر لحظه منتظر خبری بودند، تا اینکه شهید حسینی، همرزم فرزندشان دو بار به خواب پدر شهید می‌آید و می‌گوید: «عزت‌الله به عنوان شهید گمنام در مهریز یزد به خاک سپرده شده است».  مرداد ماه سال 80 بود که خبر رسید شهید گمنامی در شهر مهریز یزد تشییع می شود. در آن زمان شهید گمنام وارد یزد شد و در فرودگاه مورد استقبال مردم قرار گرفت.شهید گمنام در نهایت روز بعد در میان استقبال مردم روستای گردکوه مهریز یزد تشییع و تدفین شد و پس از آن در کشاکش زندگی شهری و دغدغه هایش گمنام ماند. اما داستان شهید گمنام روستای گردکوه همین جا تمام نشد، در شهر علی آباد کتول استان گلستان خانواده شهید 25 ساله عزت الله کیخواه نژاد که سال ها قبل فرزندشان به جبهه رفته بود و دیگر بازنگشته بود روزگاری دگر داشتند.اینکه چگونه شهید گمنام دورترین روستای مهریز یزد به خانواده اش در شهر علی آباد کتول می رسد شنیدنی است. حمزه کیخواه نژاد پسر عموی شهید عزت الله کیخواه نژاد ماجرای نمایان شدن قبر شهید عزت الله کیخواه نژاد را اینگونه بر زبان آورد: در سال 66 قبل از شروع عملیات شهید عزت الله به اتفاق عمو و برادرم محمد عازم مناطق جنگی می شوند که درانتهای عملیات شهید عزت الله در منطقه ماهوت عراق مفقودالاثر می شود. پس از آن سال ها عمو حسین پدر شهید چشم انتظار فرزندش به معراج شهدای تهران و اهواز مراجعه می کند 26 مرداد 69 بود که آزادگان وارد ایران شدند .....
ادامه... ما به همراه دوستان و آشنایان و پدر شهید به استقبال شان رفتیم تا خبری از عزت الله و یا خودش را بیابیم با وجود همه امید و تسلایی که ما به عمو حسین می دادیم ولی او با اطمینان می گفت عزت الله شهید شده است. حمزه کیخواه نژاد پسر عموی شهید در بین آزادگان یکی از دوست های خاص و صمیمی عزت الله را دیدیم و از او جویای حال عزت الله شدیم که گفت روزی که در محاصره دشمن قرار گرفتیم عزت الله روی پای من شهید شد و من اسیر شدم .سال 85 عمو حسین خواب می بیند که شهید سید حسین حسینی همرزم شهید و دوست مشترک پدر شهید و عزت الله که چند سال پیش دار فانی را وداع گفته بوده به خواب پدر می آید. حسین کیخواه نژاد پدر شهید عمو حسین تعریف می کرد در عالم خواب از شهید حسینی سراغ عزت الله را گرفتم وی به من گفت که عزت الله در شهرستان مهریز مدفون است .قبل از این نیز برادر شهید عزت الله (شهید اکبر کیخا) در عملیات بیت المقدس به شهادت می رسد که خبر این شهادت توسط همرزم ایشان «شهید سید حسین حسینی» به پدر شهید داده می شود.روز بعد عمو حسین پدر شهید خواب را برای برادرم محمد تعریف می کند و از آنجایی که محمد در نیروی زمینی سپاه بوده پیگیر ماجرا می شود اما چیز تازه ای به دست نمی آورد. چند ماه بعد دوباره عمو حسین خواب می بیند اما این بار شهید سید حسین حسینی به حالت گلایه به خواب عمو حسین می آید و می گوید که چرا پیش عزت الله نمی آیی عمو هم در جوابش می گوید من نمی دانم که عزت الله کجاست .شهید حسینی هم در جواب عمو می گوید می خواهی تو را ببرم به جایی که عزت الله می باشد عمو هم استقبال می کند و در عالم رویا سر خاک فرزندش می رود که شهید حسینی بالای سکویی را اشاره می کند و می گوید عزت الله آنجاست. عمو تعریف می کرد: به محض اینکه وارد گلزار شهدا شدم شروع به سلام گفتن کردم " اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَنْصارَ رَسُولِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَنْصارَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَنْصارَ فاطِمَةَ " به اینجا که رسیدم از خواب بیدار شدم و بدنم شروع به لرزیدن کرد انگار مسیر طولانی را پیموده بودم. صبح زود به برادرم محمد زنگ می زند و محمد پیگیر این موضوع می شود تا اینکه محمد از دنیا می رود. برای برگزاری هفتمین روز درگذشت محمد وارد زاهدان شدیم پس از اتمام مراسم عمو گفت برای تمام شدن ماجرا به شهرستان یزد برویم که به اتفاق پدر ، مادر ،همسر و خواهر شهید راهی مهریز یزد شدیم. ساعت 10 شب به مسجد ابوالفضل (ع) مهریز رسیدیم و شب را همان جا ماندیم صبح 15 کیلومتر از مسجد دور نشده بودیم که در نزدیکی یک روستا ماشین دیگر حرکت نمی کرد عمو حسین که با دیدن تابلوی روستا دگرگون شده بود گفت حس غریب به این روستا دارم هر چه است همینجاست که بعدا فهمیدیم جایی که ماشین خراب شده بود همان روستای گردکوه محل دفن عزت الله است. وی ادامه داد: به بنیاد شهید یزد مراجعه کردیم که بسیار مورد استقبالشان قرار گرفتیم و پس از شنیدن ماجرا به اتفاق رییس بنیاد شهید راهی گلزار های شهدای گمنام شهرستان شدیم .پس از آن از چند منطقه که در آن ها شهید گمنام وجود داشت دیدن کردیم ولی گمشده ی خود را نیافتیم تا اینکه رییس بنیاد شهید گفت: تنها یک شهید گمنام دیگر در مهریز است که آن هم در 15 کیلومتری مهریز در روستای گردکوه است .به سمت روستا که به راه افتادیم متوجه شدیم همان جایی که ماشینمان خراب شده بود ورودی روستایی است که مزار عزت الله در آن است. به مزار شهدای گمنام که رسیدیم 11 شهید در آنجا دفن شده بود که تنها یک شهید گمنام بالای سکو در وسط این یازده شهید قرار گرفته بود و دو درب داشت یک درب غربی و یک درب شرقی، که درب شرقی این گلزار بسته بود و ما از درب غربی وارد گلزار شهدای روستای گردکوه شدیم.عمو حسین به محض ورود به گلزار شهدا گفت من همین جا بودم اینجا همان جایگاهی است که سید حسین در عالم خواب به من نشان داد.در این هنگام خواهر شهید با دیدن تصویر دو گل لاله روی مزار شهید به یاد رویای خود می افتد که در خواب دیده بود برادرش را تشییع جنازه و دفن می کنند در حالیکه دو گل لاله روی مزار ایشان روییده اند. آری لحظه لحظه جنگ و دفاع مقدس ملت سلحشور ما لبریز از امداد های غیبی بود و شهیدان این دفاع مقدس به واسطه فیض الهی در جای جای این سرزمین کرامت های خارق العاده ای را در برابر چشمان حیرت زده ی این خاکیان به تماشا گذاشتند که شرح آن خارج از وسعت این نوشته است. حمزه کیخواه نژاد پسر عموی شهید ادامه داد: بنیاد شهید یزد مراسمی را در محل گلزار شهدای روستای گردکوه مهریز برگزار کرد در حین برگزاری مراسم بودیم که زنی سمت مادر شهید آمد و پرچم ایران را به دستش داد و گفت این پرچم را از روی تابوت پسرتان برداشتم می دانستم روزی یکی برای بردنش به اینجا می آید. وی ادامه داد: حتی یک بار خانواده شهید می خواست بدون
اطلاع به گلزار شهدای روستا بروند تا مزاحم مردم این منطقه نشوند که یکی از اهالی روستا خواب می بیند که یکی در عالم خواب به او می گوید قرار است برای شهید میهمان بیاید به استقبالشان بروید که صبح پس از ورود خانواده شهید مشاهده می کنند اهالی روستا در گلزار شهدا چشم انتظارشان نشسته اند. شهید عزت الله کیخواه نژاد در علی آباد کتول گرگان به دنیا آمد و در کانون خانواده ای متدین و آگاه و انقلابی پرورش یافت. خانواده والامقامی که دو شهید را تقدیم آرمان های انقلاب و امام کرده است. پدر والامقام و عارف شهیدان می گوید در بدو تولد فرزندان شهیدم دست های هر دو را لمس کردم و اینچنین دعا کردم" خدایا دستان فرزندانم را با سلاح آشنا ساز تا در راه آرمان های امام زمان به قیام و مبارزه برخیزند." فرازی از وصیت نامه شهید: این عبد ناچیز خداوند برای رضای او و اطاعت از امر او و اولیاء عظام و ائمه معصومین (ع) به دیار عبادالله الصالحین شتافته ام تا بلکه کسب فیض کنم و اینک قطرات خونم به دریای خروشان خون شهدا پیونده خورده است و روحم به ملکوت پیوسته است. وعده های خداند را به روشنی دریافته ام. ارزشمند ترین لحظات عمر انسان همان لحظاتی است که در جهت رضای خداوند گام بر می دارد پدر عزیزم همسرم را به صبر و استقامت توصیه نمائید و فرزندانم را الهی تربیت کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | گریه بی امان شهید حاج قاسم سلیمانی هنگام تشییع جنازه حسین آقای لشکر ثارالله (شهید حسین یوسف الهی عارف لشکر) 🔺نشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین یوسف اللهی
◽️ از حدود ٧ هزار شهید زن کشور بیش از ۵٠٠ تاش از بوده، با در نظر گرفتن نسبت جمعیت میشه یک چهارم شهدای زن! ◽️ فقط یک موردش شهادت زیر شکنجه ناهید فاتحی، سمیه کردستان ◽️حالا باز افتخار کنید که ریشه "زن زندگی آزادی" گروهک‌های کُردیه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨🍃سلام زهرایی ترین یوسف، مهدی جان 🍃یعقوب وار چشم براهتان هستم ... پر از استیصال، رنج آلود، اما امیدوار ... 🍃ای کاش کسی از مصر حضورتان خبری برایم می آورد ... بوی پیراهنی حتی ... 🍃ای کاش قاصدک ها، پروانه ها ... ای کاش کبوترها، چلچله ها ... 🍃ای کاش نسیمی از سر کویتان می وزید و جانم می بخشید ... 🍃بیقرارتان هستم ..... 🍃✨اللهم عجل لولیک الفرج
●هنگامی که خبر شهادتم را شنیدید، به یاد سنگر خالی من و اسلحه بر زمین افتاده‌ام باشید و برای پر کردن سنگر و برداشتن سلاحم کمر همت بندید و روانه جبهه‌ها گردید و تنور جنگ را گرم نگه دارید، زیرا که به قول امام عزیز جنگ برایمان یک نعمت است. ●سپاه را خانه خویش می‌دانم و افتخار می‌کنم که در این لباس درآمده ام و با جان و دل در آن برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه‌ هستم و شهادت در این لباس مقدس را افتخاری برای خویش می‌دانم، زیرا به قول امام علی (ع) لباس سربازی جامه فاخر است که در دنیا لباس عافیت و در آخرت خرید بهشت خواهد بود انشا الله. ●اصغر در روز عروسی‌اش حتی یک دست لباس نو هم نخرید. کاپشنی هم که پوشیده بود، برای رفیقش بود. کفشش هم اصلاً معلوم نبود برای کی بود. به هیچ وجه لباس نو نمی‌پوشید. ●اگر یک پیراهن نو می‌خرید، می‌داد به خواهرش بپوشه و یکبار بشوره تا لباس دست دوم بشه و بپوشه. اصغر همیشه بچه‌ها و برادر کوچکش را روی پای خودش می‌گذاشت و این دعا را می‌خوند: «یا دائم الفضل الی البر...» ✍️به روایت مادربزرگوارشهید 🌷
شعار مردم ترکیه: کاش ماهم از این تروریستا داشتیم...
کتاب حسین پسر غلامحسین، زندگی نامه و شهادت شهید محمدحسین یوسف الهی را روایت می کند و در خلال معرفی او، به رابطه اش با سردار حاج قاسم سلیمانی می پردازد. بنا بر وصیت سردار سلیمانی، ایشان را در کنار مزار شهید محمدحسین یوسف الهی به خاک سپرده‌اند. شاید این جمله را شنیده باشید که؛ شهدا را شهدا تربیت می کنند. شهید یوسف الهی در زمان دفاع مقدس به عنوان یکی از نیروهای زیرمجموعه شهید سردار سلیمانی فعالیت می‌کرده است. اما خاطراتی که سردار سلیمانی از این شهید بزرگوار نقل می‌کند و البته وصیتش برای دفن در کنار این شهید نشان از تاثیرات عمیقی دارد که شهید سلیمانی از این شهید عالی مقام گرفته است. در چندین نقل در کتاب حسین پسر غلامحسین پی به عارف مسلک بودن شهید یوسف الهی می‌بریم، از جمله آنجا که شهید به سردار سلیمانی با خنده همیشگی خود در تایید پیشگویی که می‌کند را با این ادبیات می‌گوید: من حسین پسر غلامحسین این را به تو می گویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا