#خاطرات_شهید
💠نان حلال
●یکی از مهم ترین منشهای ایشون وسواس درنون حلال بردنش به خونه بود.شایدهرکی داداشش توبانک بودیه وام روحداقل گرفته بود ولی تو۱۰سالی که من توبانک بودم و ایشان عمرپربرکتش درحیات بودن باتمام مشکلات مالی که میدونستم داره فقط درحداینکه شرایطشو بپرسه بود.
●وقتی پیگیری میکردم میگفت سوال کردم دیدم این وام برای اینکار شبهه داره استفاده شه اصرارمن هم برای نشون دادن راه شرعی کردنش هم بیفایده بود.
●هادی توسن خودش زندگی متوسطی داشت دوست داشت کاری بکنه که سرمایه مادیش هم مثل معنویاتش بالابره ولی نه ازهرراهی عجله هم نداشت یعنی این تلاش بایدپله ای میشد برای معنویات برای وارستگی وبرای زلالی دل شایددنیازده،بااینکه خونش استیجاری بودو مشکلات مالی بسیار اماسال مالیش و داشت وتوپرداخت خمس مقید
واین وسواس وریاضت هاست که انسان سازاست
وهادی ساز میشود.
#شهید_هادی_باغبانی
چند روز که صدایش را نمیشنیدم دلم میگرفت
پر مشغله بود یعنی خودش دورش را شلوغ کرده بود . یک بار از اداره با من تماس گرفته بود صحبتمان به درازا کشید
میشناختمش که وسواس دارد با خودم گفتم که یاد آوری کنم که از اداره زنگ زده است
بهم گفت:« نگران نباش یه صندوق گذاشتم اینجا
تلفن های شخص را حساب میکنم بیشتر از معمولش رو هم تو صندوق میندازم.
#شهید_هادی_باغبانی
چند روز که صدایش را نمیشنیدم دلم میگرفت
پر مشغله بود یعنی خودش دورش را شلوغ کرده بود . یک بار از اداره با من تماس گرفته بود صحبتمان به درازا کشید
میشناختمش که وسواس دارد با خودم گفتم که یاد آوری کنم که از اداره زنگ زده است
بهم گفت:« نگران نباش یه صندوق گذاشتم اینجا
تلفن های شخص را حساب میکنم بیشتر از معمولش رو هم تو صندوق میندازم.
#شهید_هادی_باغبانی
#همراه_شهدا