eitaa logo
ذوق و خرد|استاد جوادی گیلانی
308 دنبال‌کننده
224 عکس
93 ویدیو
76 فایل
کانال رسمی «محمد هادی جوادی گیلانی» از اساتید سطوح عالیه حوزه علمیه قم با رویکرد عقلی و ذوقی و به همت جمعی از شاگردان ایشان فعالیت می کند. کانال دروس: @dorosejavadigilani
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 به مناسبت لطفا منتشر کنید 💻 📌حجم عکس :.151kb 📩Design by: Tarshizi 🖇فرمت: jpG استاد محمد هادی جوادی گیلانی 🇮🇷|ذوق و خرد|👇 ╭─┅═✧✿ঈ🎨ঈ✿✧═┅─╮ 🖌 https://eitaa.com/zoghokheraad ╰─┅═✧✿ঈ🎨ঈ✿✧═┅─╯
گفتگو هایی کوتاه پیرامون مطالب فلسفی، تفسیری، اخلاقی،... در کانال ذوق و خرد شماره ۱: بیان سیره ای از سبک زندگی آیت الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه) 🌄 منتخبی از مباحث عقلی، عرفانی، تفسیری و روایی 📩Design by: Tarshizi 💻گعده های طلاب با استاد محمد هادی جوادی گیلانی در موضوعات مختلف 🎨با ما همراه شوید 📌حجم عکس :125/8kb 📩Design by: Tarshizi 🖇فرمت: jpG 🇮🇷|ذوق و خرد|👇 ╭─┅═✧✿ঈ🎨ঈ✿✧═┅─╮ 🖌 https://eitaa.com/zoghokheraad ╰─┅═✧✿ঈ🎨ঈ✿✧═┅─╯
آیت الله بهجت رضوان الله علیه.MP3
4M
: بیان سیره ای از سبک زندگی آیت الله بهجت(رضوان الله علیه) 🎨با ما همراه شوید ⏰زمان: "4:25 ثانیه 📌حجم فایل صوتی :3/62 🖇فرمت: mp3 استاد محمد هادی جوادی گیلانی 🇮🇷|ذوق و خرد|👇 ╭─┅═✧✿ঈ🎨ঈ✿✧═┅─╮ 🖌 https://eitaa.com/zoghokheraad ╰─┅═✧✿ঈ🎨ঈ✿✧═┅─╯
برو اذن پدرت را بگیر در اوایل طلبگی این توفیق را داشتم که نماز آیت الله بهجت را شرکت کنم، چون مدرسه ما نزدیک مسجد ایشان بود و ما هم شیفته او بودیم... در همان حال و هوای اول طلبگی روزه مستحبی میگرفتم و پدرم بعد از مدتی با علم به اینکه روزه زیاد ممکن است به من فشار بیاورد و آثار بدی برایم داشته باشد فرموده بودند دیگر اگر خواستی روزه مستحبی بگیری باید با اجازه من باشد و من را منع کردند..... مدتی گذشت و من دنبال راه فرار بودم و از طرفی به خاطر اینکه دوست داشتم در راه سلوک وارد شوم تصمیم گرفتم یکسال روزه بگیرم طبعا ایامی که روزه حرام است استثناء بود ولی پدرم کاری کرده بود که می‌دانستم یک روز روزه مستحبی بدون رضایت او بر من حرام است... ما هم داغ بودیم دنبال راه فرار از حکم پدر روزی بعد نماز که با آیت الله بهجت تا در خانه می آمدیم... آنوقت ها خیلی دور ایشان شلوغ نبود.. من از ایشان سوال کردم آیا برای من صلاح می دانید که یک سال روزه بگیرم ایشان در حالیکه سرش پایین بود و ذکر میگفت فرمود من چه میدانم شما را که نمیشناسم تا بگویم برایت خوب است یا نه.... من اما زیر بار این حرف ها نمی رفتم در دلم گفتم باشی و ندانی دوباره سوال کردم ایشان با همان حال که سرشان پایین بود تکرار کردند نمی‌دانم من آن موقع 14 یا 15 سال داشتم گفتم آقا شما یک نگاهی به من بکنید بفرمایید صلاح هست یا نه؟ ایشان سرشان را بالا آوردند و نگاهی به من کردند فرمودند باید بری اذن پدرت را بگیری..... هیچی دیگه همه نقشه های ما به آب رفت https://eitaa.com/zoghokheraad