eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
17.4هزار ویدیو
378 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
✅روایت جناب سلمان از جریان رفتنش به کوه قاف و دیدن سد یاجوج و ماجوج و ظاهر آن قوم و شکل زمین که کروی نیست و... : 👈شيخ حسن بن سليمان در كتاب محتضر مى‌نويسد كه بعضى از علماى شيعه در كتاب منهج التحقيق باسناد خود از سلمان فارسى نقل كرده كه گفت: من با حسن و حسين عليهما السّلام و محمّد بن حنفيه و محمّد بن ابى بكر و عمار ياسر و مقداد بن اسود كندى بودم حضرت امام حسن گفت يا امير المؤمنين سليمان بن داود از خدا سلطنتى را خواست كه شايسته احدى بعد از او نباشد. خداوند باو عطا كرد آيا شما از قدرت سليمان دارى‌؟! فرمود: قسم بآن كسى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد سليمان بن داود از خدا درخواست ملك كرد باو عنايت نمود ولى پدرت قدرتى دارد كه احدى پس از جدّت پيامبر از پيشينيان و نه آنهائى كه خواهند آمد داراى چنين قدرتى نبوده و نخواهند بود. امام حسن گفت: مايليم بما نشان دهى از فضل و مقام خود كه خداوند عنايت كرده. فرمود ان شاء اللّٰه ميدهم. امير المؤمنين از جاى حركت كرده وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و مقدارى دعا كرد كه ما نفهميديم سپس با دست اشاره بطرف مغرب كرد طولى نكشيد كه ابرى آمد و بر روى خانه قرار گرفت و بطرف ديگر خانه ابرى ديگر وجود داشت. امير المؤمنين فرمود: اى ابر پائين بيا باجازه خدا. پائين آمد در حالى كه ميگفت اشهد ان لا اله الاّ اللّٰه و ان محمّدا رسول اللّٰه و انك خليفته و وصيه تو جانشين پيامبر و وصى او هستى هر كس در اين مورد شك كند هلاك مى‌شود و هر كه چنگ بدامن تو زند براه نجات است.گفت ابر بر زمين گسترده شد بطورى كه بصورت سفره‌اى گسترده مينمود امير المؤمنين عليه السّلام فرمود روى ابر بنشينيد، نشستيم و هر كدام جاى خود را گرفتيم اشاره بابر ديگر نمود. او نيز پائين آمد و همان سخنان اوّلى را گفت: امير المؤمنين عليه السّلام تنها بر روى آن نشست و سخنى گفت و اشاره كرد كه بطرف مغرب برود، ناگهان باد وزيد و زير دو ابر زد و بآهستگى آنها را بلند كرد. من توجه بامير المؤمنين عليه السّلام كردم ديدم روى تختى نشسته و نور از صورتش ميدرخشد بطورى كه چشم خيره ميكند. امام حسن گفت يا امير المؤمنين سليمان بن داود بوسيله انگشتر خود حكومت ميكرد شما با چه وسيله فرمانروائى ميكنيد. فرمود عين اللّٰه در زمين و زبان گوياى خدا در ميان مردمم من نور خاموش نشدنى خدايم من درب بسوى خدايم و حجت او بر مردم. سپس فرمود: مايليد بشما انگشتر سليمان را نشان دهم گفتيم آرى دست خود را در گريبان برد و انگشترى از نقره از ياقوت قرمز بيرون آورد كه بر آن نوشته بود محمّد و على. سلمان گفت ما از اين مطلب در شگفت شديم فرمود از چه تعجب ميكنيد از مثل من تعجب نيست من امروز چيزى را بشما نشان ميدهم كه تاكنون نديده‌ايد. امام حسن عليه السّلام عرض كرد مايلم ياجوج و مأجوج و سدّى كه بين ما و آنها است نشان دهى باد كه در زير ابر بود بحركت در آمد و صدائى مانند رعد شنيديم و در هوا بالا رفت امير المؤمنين عليه السّلام جلو ما بود تا رسيديم بكوه بسيار بلندى ناگاه درخت خشكى ديديم كه برگهايش ريخته بود و شاخه‌هايش خشك بود.امام حسن گفت چرا اين درخت خشك شده فرمود از او بپرس او بتو جواب خواهد داد. امام حسن گفت اى درخت ترا چه شده كه چنين خشك‌شده‌اى‌؟ جواب نداد امير المؤمنين عليه السّلام فرمود ترا بحق خود سوگند ميدهم جواب او را بده! راوى گفت: بخدا قسم شنيدم ميگفت لبيك لبيك اى وصى پيامبر و جانشين او سپس گفت اى امام حسن امير المؤمنين هر شب پيش من مى‌آمد هنگام سحر و دو ركعت نماز ميخواند و خدا را تسبيح مى‌كرد زياد وقتى از دعا فارغ ميشد ابرى مى‌آمد سفيد كه از آن بوى مشك مى‌وزيد و بر روى آن تختى قرار داشت بر آن مى‌نشست على عليه السّلام را مى‌برد و من ببركت آن جناب زندگى ميكردم چهل روز است كه از من جدا شده اين مطلب موجب خشكى من شده است. امير المؤمنين از جاى حركت كرد و دو ركعت نماز خواند و دست بر آن ماليد درخت سبز شد و بصورت اول برگشت به باد دستور داد ما را بحركت درآورد. ناگاه ملكى را ديديم كه دستش در مغرب و دست ديگرش در مشرق بود همين كه آن ملك امير المؤمنين را ديد گفت گواهى ميدهم به لا اله الا اللّٰه وحده لا شريك له و محمّد عبده و رسوله خداوند او را براى هدايت و دين حق فرستاده تا دينش را بر تمام اديان پيروز نمايد گر چه مشركان نپسندند و گواهى ميدهم كه تو وصى و خليفه واقعى او هستى. گفتيم يا امير المؤمنين اين كيست كه يك دستش در مغرب و ديگرى در مشرق است فرمود اين فرشته‌ايست كه مامور تاريكى شب و روز است پيوسته تا روز قيامت. و خداوند امر دنيا را بمن سپرده، اعمال مردم هر روز بر من عرضه مى‌شود بعد بجانب خدا بلند مى‌شود. بعد رفتيم تا رسيديم بسدّ ياجوج و مأجوج امير- المؤمنين عليه السّلام بباد فرمود ما را پائين اين كوه پائين بياور با دست اشاره بكوهى بسيار بلند كرد و
آن كوه خضر عليه السّلام بود سدّ را ديديم باندازه يك چشم انداز بلند بود سياه رنگ، همچون شبى تاريك از اطراف آن دود بيرون مى‌آمد امير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى ابا محمّد من صاحب اين امر بر اين بندگان هستم. سلمان گفت من سه دسته ديدم طول قامت هر كدام از آنها صد و بيست ذراع بود و دسته دوم هفتاد ذراع و دسته سوم يك گوش خود را زير خود فرش ميكرد و گوش ديگر را روكش و لحاف خود قرار ميداد .سپس امير المؤمنين بباد دستور داد او بجانب كوه قاف حركت كند بآنجا رسيد ديديم از زمرد سبز است و بر روى آن فرشته‌ايست بصورت عقاب، همين كه فرشته امير المؤمنين عليه السّلام را ديد گفت السّلام عليك يا وصىّ‌ رسول اللّٰه و خليفته اجازه ميدهى من حرف بزنم. امام عليه السّلام جواب سلامش را داد و فرمود: اگر مايلى صحبت كن در صورتى كه بخواهى بتو ميگويم ميخواهى چه سؤال از من بكنى. فرشته گفت: تو بفرما يا امير المؤمنين فرمود: ميخواهى بتو اجازه دهم كه بديدن خضر عليه السّلام بروى گفت درست است فرمود بتو اجازه دادم فرشته با سرعت حركت كرد بعد از اينكه گفت بسم اللّٰه الرحمن الرحيم سپس روى كوه مقدارى راه رفتيم چيزى نگذشت كه فرشته بمكان خود برگشت بعد از زيارت خضر عليه السّلام سلمان گفت گمان ميكنم اين فرشته خضر را زيارت نكرده بود تا شما باو اجازه ندادى. فرمود قسم بآن خدائى كه آسمان را بدون ستون برافراشته اگر يكى از آنها تصميم داشته باشد بقدر يك نفس كشيدن از جاى خود تغيير محل دهد تا من اجازه ندهم نخواهد رفت حال پسرم حسن نيز چنين خواهد شد بعد از او حسين و نه نفر از اولاد حسين كه نهمى آنها قائم ايشان است. عرض كرديم اسم فرشته‌اى كه مامور قاف است چيست. فرمود: ترجائيل گفتيم يا امير- المؤمنين چگونه شما هر شب باينجا مى‌آيى و برمى‌گردى فرمود: همين طور كه شما را آوردم.قسم بآن كسى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد من از ملكوت آسمانها و زمين آنقدر در اختيارم هست كه اگر شما مقدارى از آن مطلع شويد تاب تحملش را نداريد. اسم اعظم خدا هفتاد و دو حرف است در نزد آصف بن برخيا يك حرف بود همان يك حرف را بزبان آورد خداوند فاصله بين او و تخت بلقيس را فرو برد بطورى كه تخت را برداشت بعد زمين بمدت يك چشم بهم زدن بصورت اولى برگشت در نزد ما بخداوند سوگند هفتاد و دو حرف است يك حرف ديگر هست كه خداوند بخود اختصاص داده و در علم غيب است و لا حول و لا قوة الاّ باللّٰه العلى العظيم. هر كه ما را شناخت شناخت و هر كه منكر ما شد منكر شد سپس از جاى حركت كرد، ما هم حركت كرديم ناگاه جوانى را ديديم كه بين دو قبر مشغول نماز خواندن است. گفتيم يا امير المؤمنين اين جوان كيست‌؟ فرمود صالح پيامبر است فرمود اين دو قبر متعلق بمادر و پدر اوست و او خدا را بين اين دو قبر پرستش ميكند، همين كه چشم صالح بعلى عليه السّلام افتاد از گريه نتوانست خوددارى كند با دست اشاره بامير المؤمنين عليه السّلام كرد سپس برگرداند دست خود را بطرف سينه‌اش در حال گريه امير المؤمنين عليه السّلام جلو او ايستاد تا از نماز فارغ شد گفتيم چرا گريه كردى‌؟ گفت امير المؤمنين عليه السّلام هر روز صبح مى‌آمد و مى‌نشست عبادت من با تماشاى رخسار ايشان افزايش مى‌يافت، مدت ده روز است كه اين ديدار من قطع شده بهمين جهت ناراحت شده‌ام ما تعجب كرديم از اين جريان. امير المؤمنين عليه السّلام فرمود مايليد بشما سليمان بن داود را نشان بدهم گفتيم آرى از جاى حركت كرد ما در خدمت آن جناب بوديم تا وارد بستانى شديم كه نيكوتر از آن نديده بوديم در آن باغ انواع مختلف ميوه‌ها و انگور و نهرهاى جارى و پرندگان روى درخت‌ها به نغمه‌سرائى مشغول بودند. همين كه پرنده‌ها آن جناب را مشاهده كردند، آمدند اطراف ايشان پر ميزدند تا بالاخره رسيديم بوسط‍‌ باغ ناگهان جوانى را ديديم كه به پشت خوابيده و دست خود را روى سينه‌اش گذاشته.امير المؤمنين عليه السّلام انگشتر را از گريبان خارج نمود و آن را در انگشت سليمان كرد از جاى حركت كرد و ايستاد و گفت السّلام عليك يا امير المؤمنين و وصى پيامبر خدا، بخدا قسم تو صديق اكبر و فاروق اعظمى هر كه چنگ بدامن تو زد رستگار شد و هر كه از تو كناره گرفت نااميد و زيانكار گرديد من از خداوند بحق شما اهل بيت درخواست نمودم خداوند اين قدرت را بمن داد. سلمان گفت من سخن سليمان بن داود را كه شنيدم نتوانستم خود را نگاهدارم و خود را بر روى پاهاى امير المؤمنين عليه السّلام انداختم و شروع ببوسه نمودم و خداى را سپاسگزارى كردم بر اين نعمت بزرگى كه نصيب من نموده بهدايت يافتن بولايت اهل بيت كه خداوند آنها را از آلودگى پاك و پاكيزه نموده بقيه دوستان من نيز كار مرا انجام دادند. بعد من از امير المؤمنين عليه السّلام پرسيدم پشت قاف چيست‌؟ فرمود: پشت قاف چيزهائى است كه علم شما بآن نميرسد عرض كرديم شما اطلاع داريد؟ فرمود: علم من نسبت به پشت قاف مانند اطلاع من است از اين دنيا و آنچه در
آن است من نگهبان و گواه بر آن هستم پس از پيامبر همچنين اوصياى بعد از من از فرزندانم. سپس فرمود: من براه‌هاى آسمان‌ها آشناتر از راه‌هاى زمين هستم ما اسم مخزون (مكنون) هستيم ما اسماء حسنى هستيم كه وقتى خدا را بآن اسمها بخوانند جواب خواهد داد، ما اسمهاى نوشته شده بر عرش هستيم بواسطه ما خدا آسمان و زمين و عرش و كرسى و بهشت و جهنم را آفريد و از ما آموختند. ملائكه تسبيح و تقديس و توحيد و تهليل و تكبير را ما همان كلماتى هستيم كه آدم از خدا دريافت كرد و خداوند توبه‌اش را پذيرفت.سپس فرمود: مى‌خواهيد چيز شگفت انگيزى بشما نشان دهم‌؟ گفتم چرا. فرمود: چشم خود را ببنديد همين كار را كرديم فرمود: باز كنيد ناگاه خود را در شهرى ديديم كه از آن بزرگتر نديده بوديم بازارها مرتب بود و در آن جا مردمى بودند كه بزرگتر از آنها نديده بوديم بطول درخت خرما گفتيم يا امير المؤمنين اينها كيانند؟ فرمود: باقيمانده قوم عاد هستند كه كافرند و ايمان بخداى عزيز نياورده‌اند خواستم آنها را بشما نشان دهم اين شهر و اهل آن را ميخواهم هلاك كنم در حالى كه اطلاع ندارند. عرض كرديم بدون دليل آنها را مى‌كشى‌؟ فرمود: نه با دليل نزديك ايشان رفت خود را بايشان نشان داد حمله كردند كه آن جناب را بكشند آنها ما را نمى‌ديدند سپس از آنها فاصله گرفت و بما نزديك شد و با دست بر روى سينه و بدنهاى ما كشيد و سخنانى فرمود كه ما نفهميديم باز بطرف آنها براى مرتبه دوم رفت تا مقابل ايشان رسيد و فريادى كشيد سلمان گفت خيال كرديم زمين زير و رو شد و آسمان فرو ريخت و تمام صاعقه‌ها از دهان ايشان خارج شد يك نفر از آنها باقى نماند عرضكردم يا امير المؤمنين خدا با آنها چه خواهد كرد فرمود: هلاكت شدند و بطرف آتش جهنم رهسپار گرديدند. عرضكرديم اين معجزه‌ايست كه مانند آن را نديده و نشنيده‌ايم. فرمود: ميخواهيد عجيب‌تر از ايشان بشما نشان دهم. عرضكرديم ديگر هيچ كدام طاقت تحمل بيشتر از اين را نداريم لعنت خدا و ملائكه و تمام مردم تا روز قيامت بر كسى باد كه ترا دوست ندارد و ايمان بفضل و جلال عظيم تو در نزد خدا نياورده. سپس در خواست كرديم ما را بوطنمان برگرداند فرمود: اين كار را ان شاء اللّٰه انجام ميدهم اشاره بدو ابر نمود بما نزديك شدند فرمود: برويد جاى خود را بگيريد ما روى يك ابر نشستيم امير المؤمنين عليه السّلام روى ابر ديگرى بباد دستور داد ما را حركت داد تا ميان فضا رسيديم زمين را مانند يك سكه نقره ديديم بعد ما را گذاشت در خانه امير المؤمنين عليه السّلام بفاصله كمتر از يك چشم بهم زدن موقع اذان ظهر كه مؤذن اذان ميگفت بمدينه رسيديم موقع برآمدن آفتاب از مدينه خارج شده بوديم گفتيم واقعا شگفت انگيز است در كوه قاف بوديم كه پنج سال راه است و برگشتيم در مدت پنج ساعت از روز.امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر من بخواهم تمام دنيا و آسمانهاى هفتگانه را بگردم و برگردم در فاصله كمتر از يك چشم بهم زدن با اسم اعظمى كه دارم مى‌توانم. عرض كرديم شما بخدا قسم آيت عظماى پروردگار و معجزه حيرت انگيز هستى پس از برادر و پسر عمويت پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله. مجلسى عليه و آله الرحمة ميگويد اين خبر بعيد بنظر ميرسد كه در كتاب‌هاى اصول نديديم و رد هم نميكنيم علم آن را واگذار بخود ائمه عليهم السّلام ميكنيم. منبع : بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۲۷، ص ۳۳
✍این روایت خیلی عجیبه و حاوی نکات مختلفی هست : عظمت آقا امیر المومنین علیه السلام به خوبی در این روایت موج میزنه و خدا رو بینهایت سپاسگزاریم که شیعه و محب ایشان هستیم 👈رفتن به سد یاجوج و ماجوج که کوه سیاهی است و قبل از کوه قاف هست و این کوه طوری هست که از بالا قوم یاجوج و ماجوج (که در روایت دیگری است سالی یکبار از اون گذرگاه میومدن اینطرف و مردم رو اذیت میکردن ) دیده میشدن لذا این کلیپ هایی که در اینترنت هست که میگن سد یاجوج و ماجوجه، واقعی نیست 🔴البته در زمان یکی از خلفای عباسی عده ای به دستور خلیفه برای دیدن سد یاجوج و ماجوج سفر دو سه ساله ای رو شروع کردند و از سد بازدید کردن که ترکی برداشته بود و به زودی با قدرت زیاد که بنظر زلزله هست شکسته خواهد شد و به انسانها حمله خواهند کرد نکته ی دیگه اینکه جناب سلمان میگه تا کوه قاف ۵ سال راهه ببینید کوه قاف دور تا دور زمین تخت رو گرفته و اصلا تصور کوه قاف در زمین کروی ممکن نیست ، جنسش از زمرد سبز هست و پشت کوه قاف دیگه موجودات مختلف دیگه ای در سیاره ها و کواکب مختلف زندگی میکنن تو همین مریخ هم موجودات مختلفی زندگی میکنن که یکی از عرفا هم باهاشون دیدار داشته و این سفینه های فضایی که تو کلیپ های اینترنت میبینید برخیهاشون واقعی هست و در سیستان چند سال پیش اومدن و... کنار کوه قاف چشمه ی حیات هست هر کسی بنوشته دیگه نمیمیره مثل خضر نبی مگر اینکه خدا اراده کنه و با صور اسرافیل شاید هم این افراد از عموم مرگ با صور اسرافیل خارج باشن و مستقیما برن برزخ و بعد هم بهشت که الان هم بهشت و جهنم در آسمانها بالا وجود داره و اهل برزخ رو گاهی اوقات میبرن نگاه کنن همون طور که در کتاب آنسوی مرگ اومده چشمه های حیات در کل زمین پخش هستند و برخیهاشون عمر معینی به شخص میدن مثلا در ایران و کویر لوت و شهر نورستان که با چشم دیده نمیشه چشمه هایی هستند که ۵۰ سال باعث طولانی شدن عمرشان میشه مگر اینکه از دوباره بنوشن خلاصه اسرار هستی خیلی زیاده و ما تو همین زمینش موندیم و نتوانستیم همه جاشو کشف کنیم ان شاءالله به زودی با ظهور حضرت همه چی فهمیده میشه و اون موقع می فهمیم چه خبره یه نکته هم بگم برخی ها احتمال دادن یاجوج و ماجوج در عوالم موازی هستند ببینید در زمین مکانهایی هست که اگر در اون مکانها قرار بگیریم منتقل میشیم به یه عالم دیگه که البته یهودیها و سرویسهای مخفی به شدت دنبال رسیدن به اون شاهراهها هستند که وقتی دیدن آخرالزمان شد و بلا داره نازل میشه سریع برن عوالم دیگه که البته تو فیلمهای سینماییشون هم همین مطالب هست که نشون از مطالعه ی دقیقشون روی روایات اسلامی و ارتباطشان با شیاطین برای پی بردن به این امور هست البته برخی از دروازه های اون علائم طوری هستند که هر کسی نمیتونه بره مگر با اعمال خاص یکی از اساتید میگفتن مثلا در مسجد آیت الله بهجت در یک قسمتیش که اندازش هم خیلی کمه شاید حدود یک متر در یک متر راه ورود به عالم برخی جنیان هست که پشت سر ایشون صفهای نماز طولانی تشکیل میدادن @MOORI82325 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری 👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در پست قبل از عوالم موازی گفتیم در زیر زمین و آسمان عوالم مختلفی هست در روی زمین هم عوالم موازی که برای خودش عالمی هست در این کلیپ قسمت هایی از فیلم نارنیا 1را مشاهده میکنید که لوسی از طریق کمدی مخصوص وارد سرزمین نارنیا می شود نکته : در اطراف جمکران هم یکی از راه های ورود به عوالم معنوی وجود دارد که برای دیدن آن راه ها لازم هست چشم سوم انسان باز باشد @MOORI82325 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری
4_5893187771450788955.mp3
3.44M
🔊 ؛ 📝 ام المصائب 👤 استاد ▪️ ایام شهادت 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @OstadRaefipoor1
🔅 امیرالمؤمنین علیه السلام: ✍️ من تَلَذَّذَ بِمَعاصي اللّه‏ أورَثَهُ اللّه ‏ُذُلاًّ؛ 🔴 هر كه از معصيت‏‌هاى خدا لذّت بَرَد، خداوند او را خوار گرداند. 📚 عیون الحکم والمواعظ، صفحه ۴۳۶ 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @OstadRaefipoor1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ استاد رائفی‌پور 📝 «سانسور خلافت امیرالمومنین (علیه السلام)» 📥 لینک سخنرانی کامل این کلیپ 👇 🌐https://t.me/Masafbox/2631 🍃🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🏅نشر آثار استاد رائفی پور @OstadRaefipoor1
4_5958550546561369593.mp3
22.01M
🔊 استاد 📝 مراسم اعتکاف 📆 تاریخ: ۱۳۹۲/۳/۴ - شیراز 🍃🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🏅نشر آثار استاد رائفی پور @OstadRaefipoor1
🌺ندبه های انتظار🌺 🔴راه عذر بسته مى شود! ✳️امام صادق عليه السلام مى فرمايد: 🔷زن زيبايى را روز قيامت در دادگاه عدل الهى حاضر مى كنند كه بخاطر جمال و زيبايى خود به گناه افتاده است،مى پرسند: 🔹چرا گناه كردى ؟ 🔸در پاسخ مى گويد: خدايا! چون مرا زيبا آفريدى به اين جهت به گناه آلوده شدم . 🌹خداوند دستور مى دهد حضرت مريم را مى آورند، و به آن زن گفته مى شود كه تو زيباتر بودى يا مريم ؟ در حالى كه او را زيبا آفريديم ، اما، او به خاطر جمال خود فريب نخورد. ✅آنگاه مرد صاحب جمالى را در دادگاه حاضر مى كنند كه بخاطر زيبايى خود به گناه آلوده شده است، مى گويد: 🔸پروردگارا! مرا زيبا آفريدى و زنان به سوى من ميل و رغبت پيدا كردند و مرا فريفتند و گرفتار گناه گشتم . 🔷در اين وقت يوسف عليه السلام را مى آورند و به او مى گويند: تو زيباتر بودى يا يوسف ؟ ما به او جمال و زيبایی داديم ولى فريب زنان را نخورد!! 💠سپس صاحب بلا را مى آورند كه به خاطر بلاها و گرفتارى هايش معصيت كرده است‌. او هم مى گويد: خداوندا! بلاها و مصيبت ها را بر من سخت كردى لذا به گناه افتادم . 🌿در اين موقع ايوب عليه السلام را مى آورند و به آن شخص مى گويند: بلاى تو سخت تر بود يا بلاى ايوب ؟ در صورتى كه ما او را به بلاى سخت مبتلا كرديم اما مرتكب گناه نشد! ❌بدين گونه راه عذر و بهانه بر گناهكاران بسته مى شود. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷 📒بحارالانوار،ج 7،ص258
🔰 بحران "تنهایی"در گذر زمان 🔹 طبق آمار تاسال ۱۴۳۰ بی(کم)‌فرزندی عامل تغییرات بحرانی روز پدر در گذر زمان خواهد شد. متأسفانه با این روند مردان ایرانی از پدران دارای فرزندان متعدد به مردانی تنها تبدیل می شوند. آقایون عزیز! نگذارید این سکانس برای شما به نمایش دربیاید. 🎨 هادی زیبایی اندیشه جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students
مکتب زینبی.mp3
5.61M
کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود! ✍ این مصرع ، هم تمام رسالت حضرت زینب را بعنوان "قهرمان جنگ نرم" مشخص می‌کند، و هم تمام وظیفه‌ی ما را در لشکر حضرت صاحب علیه‌السلام.. حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، شاهکارترین الگوست در عصر نبرد رسانه‌ها ! آیا حواسمان به این الگو هست؟ ◾️ویژه‌ی وفات حضرت زینب س ، @Ostad_Shojae
▫️نقش حضرت زینب"س" در واقعه عاشورا و بعد از آن ※ ویژه وفات زینب کبری سلام‌الله‌علیها @Ostad_shojae
4_5890897381355948017.mp3
1.1M
🎙 👤 استاد 📝 ویژگی معتکف... 🍃🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🏅نشر آثار استاد رائفی پور @OstadRaefipoor1
استاد آیت الله وفسی، امیرالمومنین.mp3
5.01M
🌺🌺🌺 🌺🌺 🌺 🔉/ 🌹سخنرانی مختصر آیت الله وفسی به مناسبت ولادت با سعادت اسدالله الغالب حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (سلام الله علیهما) 📆 ۱۳ رجب ۱۴۴۲ 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @OstadRaefipoor1
🌼فضیلت فوق العاده گرفتن در ماه رجب 🌟حضرت امام صادق(علیه السلام) فرموده است: روز رستاخیز سروشى از درون عرش ندا می ‏دهد این الرجبیون؟ (رجبی‏ون کجایند؟) ✅ گروهى برمی ‏خیزند که چهره‏ شان براى مردم محشر می ‏درخشد، بر سرشان تاج پادشاهى آکنده از مروارید و یاقوت است. ✳️ همراه هر یک از ایشان هزار فرشته از سوى راست و هزار فرشته از سوى چپ ایستاده ‏اند و به او می ‏گویند اى بنده خدا! کرامت خداى بر تو گوارا باد! 🌟از عرش هم ندا می ‏آید:  که اى بندگان من! سوگند به عزت و جلال خودم جایگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزیل قرار می دهم و غرفه ‏هایى از بهشت به شما ارزانى می ‏دارم که از زیر آن جوی ‏ها جارى است و جاودانه در آن خواهید بود و پاداش عمل ‏کنندگان چه نیکوست. 🌟شما براى من در ماهى، روزه ‏ی مستحبى گرفتید که حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب کرده ‏ام. اى فرشتگان من! این بندگان و کنیزکان مرا به بهشت درآورید. 🌺امام صادق اضافه فرموده که این پاداش کسى است که چیزى از  را روزه بگیرد، هر چند یک روز از دهه اول یا دوم یا آخر آن باشد. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 ‌ @ale_yaasin 🌱🌱🌱🌱🌷🌺🌷🌱🌱🌱
ارتباط صمیمانه با امام زمان عج الله فرجه_۱۵۵.mp3
4.38M
‌❤️ راه ارتباط صمیمانه با امام زمان عجل الله فرجه ◀️ از زبان مبارک امام حسن عسکری علیهما السلام ... @mahdimontazeremast‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هوالحکیم 💐 ✨ به مناسبت میلاد (ع) ❇️ کعبه نماد است؛ نقطه‌ای که آحاد مؤمنین در هر کجای زمین که باشند باید متوجه آن باشند. هنگام هر آن چه غیر اوست را از دل و دیده منصرف کرده، و تنها و تنها توجه خود را به سوی قبله متمرکز کنند. گویا هر بار که توجه سوی کعبه می‌کنیم در حال تمرین توحید هستیم. 🔶 وقتی فاطمه بنت اسد در آستانه وضع حمل علی (ع) قرار گرفت دیوار کعبه گشوده شد و او را به داخل خانه خدا فراخواند، علی‌(ع) درون کعبه به دنیا آمد. علی (ع) از درون کعبه آغاز کرد و این همراهی و درهم‌تنیدگی با توحید را تا آخر با خود داشت. علی‌شناسی یعنی شناخت این سرشت و مقام توحیدی. شیعه علی بودن یعنی در جست‌وجوی آن « »(1) بودن. ♦️ انیمیشن با القاء جهان‌بینی غیرتوحیدی زمینه شکل‌گیری معرفت توحیدی را در کودکان تخریب می‌کند. منطق دوتایی ین‌و‌یانگ که اساس داستان این انیمیشن است پا را از حد خود فراتر گذاشته و خود را به حوزه اخلاق و انسان‌شناسی و جهان‌شناسی تسری داده است. بدین ترتیب جهان‌بینی توحیدی را نفی می‌کند. این انیمیشن البته نمونه‌ای از آثار متعدد است. | http://yon.ir/y7AaZ ◀️ مشروح این مطلب در جلسه ۴۲ دوره استراتژی برای کودکان تدریس شده در تاریخ ۱۳۹۲/۰۱/۳۱ توسط استاد حسن عباسی مطالعه بفرمایید. مطالب تکمیلی در این مورد را در پست بعدی استفاده کنید. (1) امام خامنه‌ای: عالی‌ترین مقام معنوی امیرالمومنین (ع) مقام معرفت توحیدی است. ——————— 📌 اندیشسرای کودک و نوجوان اندیشکده یقین 🔊 @strategistkids
🔴 برو از پدر و مادرت بگیر! 🌺آیت الله حائری شیرازی: پدر و مادر، واسطۀ روزی انسان در بچگی بودند. خدا این واسطه ها را سبک نمی کند! تا ابد اینها واسطه هستند. 💚 خدا می گوید من تاکنون از راه پدر و مادرت به تو روزی دادم و الآن آنها را سبک نمی کنم. حال که آنها از دنیا رفتند یا فرتوت هستند، باز هم واسطه رزق تو، آنها هستند. ♦️از این جهت در روایت داریم که اگر کسی حاجتی دارد، برود سر قبر مادرش یا پدرش؛ دو رکعت نماز بخواند و حاجتش را بخواهد. خدا هم باز از همین کانال به او روزی می دهد. 🔷 چون قبلاً به مادر می داده تا به فرزند بدهد، حالا هم می گوید من به همان مادر می دهم، برو و از او بگیر. 🌟 رسم خدا این است. کسانی را که یک مدتی به آنها کار و مأموریت داده است و واسطه اش بوده اند، سنگینیشان را حفظ می کند. اینها نقش اولن... @ale_yaasin
🌺مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) : ✍هر گرفتاری و ناراحتی که به سراغ انسان می آید،حتّی درد سر، و یا پای انسان به سنگ می خورد،بر اثر گناهانش هست.(و به این وسیله گناهش پاک میشود) 📕 باده گلگلون ، ص ۱۱۲ @ale_yaasin
🔴 طرح دعا برای فرج در غروب روز جمعه در ساعت استجابت دعا 🔵 حضرت زهرا (س) فرمودند: 🌕 من از پیغمبر شنیدم که فرمودند در روز جمعه ساعتی است که هر کس آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا کند دعایش مستجاب میشود و آن زمانی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد. 📚 معانی الاخبار ص ۳۹۹ 🆔 @emame_zaman
🔺 هرکس عصر روز جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند خداوند به او هزار نسیم از رحمتش را عنایت میفرماید که خیر دنیا و آخرت است. 📚 امالی شیخ صدوق ص ۶۰۶ 🆔 @emame_zaman
👌یک تصمیم زیبا ✍ 🔷پیامبر اکرم(ص) مسلمانان را برای جنگ تبوک فراخواندند، شرایط بسیار مشکل بود، مواد غذایی بسیار کم و تجهیزات لازم وجود نداشت، از این رو عده ای از حضور در جنگ سرباز زدند. 🔸«ابوخیثمه» از جمله مسلمانانی بود که از همراهی با رسول اللَّه تخلف کرد. ده روزی گذشت. در یکی از روزهای گرم، نزد همسران خود رفت که در زیر سایبان‌های خنک بودند، غذا آماده بود و هوا خنک و مطبوع و همسران در خدمت او بودند. 🔹ناگهان برق هدایت بر قلب او تابید و گفت: سبحان اللَّه! پیامبر(ص) با آن موقعیتی که دارد در گرمای سوزان و وزش باد، سلاح بر دوش گیرد و به جنگ برود و «ابوخیثمه» در سایه خنک، با غذای آماده در کنار همسران زیبا به سر برد؟!! این انصاف نیست."😔 آن گاه گفت: "من با شما سخنی نمی گویم و در زیر سایه نمی نشینم تا این که به پیامبر (ص) ملحق گردم." 🔸خود را مجهز کرد و به راه افتاد تا این که لشکریان اسلام او را از راه دور مشاهده کردند. پیامبراکرم(ص) فرمودند: (ابوخیثمه باشی، برای تو بهتر است." وقتی نزدیک شد اصحاب گفتند: یا رسول اللَّه! او ابوخیثمه است. نزدیک شد، شتر خود را بر زمین خواباند و بر پیامبر(ص) سلام کرد و ماجرای خود را برای ایشان بیان کرد و حضرت برای او دعا کرد. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: اُحَبُّ الْعِبادِ اِلَی اللَّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیهِ. [محبوب ترین بندگان نزدخداوند کسی است که از پیامبرش سرمشق گیرد.] ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar