کمی درباره #امام_زمان صحبت کردند . گفتند : #نیمه_شعبان چه هدیه ای به امام زمان بدهیم ؟ ایده ی یکی از رفقا این بود : ما که آمده ایم سوریه ، کارِ دشمنانِ خدا و اهل بیت رسول هم که یک سره شده است . یک #رزمایش برگزار کنیم برای خوشحالی امام زمان ...
.
یک رزمایش برگزار کنیم و بگوییم : آقا جان ، آمادگی ما را ببین ، روی ما حساب کن ، #بیا و بدان که ما آماده برای فدا کردن جان هستیم ...
.
رزمایش شروع شد ، فدائیان #افغانستانی حضرت زینب(س) به سمت اهداف پیش روی کردند . اهداف یک به یک فتح شد .
.
گروهی از بچه ها جایی متوقف شده بودند . ایستاده بودند به نماز
.
نمی دانم در حال #نماز چه می گفتند . اما احتمالا کمی با شخصِ #هدایتگر سخن گفته اند . شاید گفته اند : ما مگر در حمایت از دینِ خدا شمشیر به دست نگرفته ایم ؟ مگر جان ها را به دست نگرفته و به میدان نیامده ایم ؟ آیا نمی شود روی #بیعت ما حساب کنی ؟ آیا قابل نیستیم که قدم بر چشمان ما بگذاری و دنیای ما را روشن کنی ؟
.
پ ن یک : این عکس را فرستادم تا به اینجا برسم ، اکنون ، عده ای ایستاده اند تا تکفیر و کفر نتواند در منطقه نفس بکشد . گمنام مشغول کار هستند و کسی هم از احوالات آنها خبری ندارد . برای سلامتی این جماعت #گمنام دعا کنید ...
.
پ ن دو : رفقایِ با غیرتِ ما ، در #قنوت نماز ، ما را فراموش نکنید.
.
.
#آقای_تحلیلگر
https://www.instagram.com/p/CNGANfMBMIT/?igshid=14d7zh5m27nl3
@mrtahlilgar1