eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
14.2هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
15.7هزار ویدیو
363 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبادل تبلیغ 🔹 @mahdeyar314
مشاهده در ایتا
دانلود
اندر احوالات مردم آخرالـزمان مبتلا به و خفت...😒 مژدگانی 10میلیونی برای گمشده!🙁😳 ‌‌‌‌‌‌┏━✨⚜ ⚜✨━┓ 🙏 @zoho313or
ما #مردم این جماعت #هنرگند را گنده کرده ایم این ماییم که هرجا این #عوضی ها را دیدیم افتادیم دنبالشان از آنها سلفی و امضا بگیریم! و حالا هرروز یکی از #کثیف های این جماعت به مردم به #شعور به #شرافت به #شهدا ی ما توهین میکنند.. #جمهوری_اسلامی اگر جلو #سگ لقمه انداخته بود، شرفش از بعضی #سلبریتی ها بیشتر بود #ستاره_اسکندری و #امیرحسین_صدیق تف.. #دراویش_داعشی #دراویش #داعشی #بیشرف #سلبریتی_بیشرف
💠 🍃امام کاظم (ع)در مورد برکت در مال فرمود: گوسفند درسال یکبار می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد. سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه. به طور طبیعی شما باید گله های را ببینید که یک یا دو در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها.. 👌چون خداوند را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت . با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می کنند و از گوشت آن استفاده می کنند. علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ، مال اینگونه است. دارد ولی ﷼ندارد.» 📚 الكافي، كلينى، ج5 ،ص125 🍃از اینجاست که پیامبر ص فرمود: بلا بعد از من رواج حرام خواری و رباخواری در امتم است! 🔸نفس مطمئنه http://eitaa.com/joinchat/1868431360C70b0fb3381
#داستان #سید_شفتی و پولدار شدن او 🔺️سید محمد باقر شفتی‌(ره) یکی از علمای بزرگ شیعه بعد از تحصیل در نجف اشرف، در نهایت فقر، به ایران و اصفهان مهاجرت می‌کند 🔸️بعد از چند روز گرسنگی، پولی به دستش می‌رسد و مقداری #جگر خریداری می‌کنند در حال بازگشت، #سگی را با بچه‌هایش می‌بیند که در اثر خشک شدن شیر، توله‌های سگ در حال جان دادن هستند. 🔸️خود #سید_شفتی میگوید: دلم بحال سگ سوخت چون دیدم بچه های او به زیر سینه او چسبیده اند و این سگ براي خوردن جگر، از من سزاوار تراست، زيرا هم خودش و هم بچه هايش گرسنه اند، من آن جگر را قطعه قطعه کردم و به آن سگ دادم تا تمام شد. 🔹️آن سگ سر خود را بطرف آسمان بلند کرد و چند مرتبه صدا زد . یقین کردم در حق من دعا کرد. 🔸️ازاين جريان چندان نگذشت كه يكي از بزرگان ،از زادگاه خودم شفت مبلغ دويست تومان براي من فرستاد و پيام داد كه من راضي نيستم از عين اين پول مصرف كني ،بلكه آن رانزد تاجري بگذار تا با آن تجارت كند و ازسود تجارت، از او بگير و مصرف كن. 🔺️من به همين سفارش عمل كردم، به قدري وضع مالي من خوب شد كه از سود تجارتي آن پول، مبلغ هنگفتي بدستم آمد و با آن حدود #هزار دكان و كاروانسرا خريدم و يك روستا را در اطراف محلمان خريداري نمودم، كه اجاره كشاورزي آن هرسال #نهصدخروار برنج مي شد، و قريب #صدنفر از در خانه من نان مي خوردند، ♻️تمام اين ثروت و مكنت براثر #ترحمي بودكه من به آن #سگ گرسنه نمودم ،و او را برخودم ترجيح دادم. 📚منبع: اقتباس ازكتاب صدويك حكايت ، ص 158 . 🔴 @zoohor59
🌸 داستان آیت الله شفتی و دعای سگ گرسنه نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟ اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود، او بسال 1175 ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشود و بسال 1260درسن 85سالگی در از دنیا رفت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است. وی درمورد نتیجه ترحم، و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که دراینجا می آوریم: حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت. روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت. حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت. خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند. ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن. من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم. منبع: اقتباس ازکتاب صدویک حکایت ص 158 👉 @roshangarii 🚩
☘ داستان آیت الله شفتی و دعای سگ گرسنه نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟ اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود، او بسال 1175 ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشود و بسال 1260درسن 85سالگی در از دنیا رفت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است. وی درمورد نتیجه ترحم، و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که دراینجا می آوریم: حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت. روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت. حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت. خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند. ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن. من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم. 📙 اقتباس ازکتاب صد و یک حکایت ،ص ١۵٨ ☀️ به ما بپیوندید @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چکیده‌ی اظهارات دکتر اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر بهداشت در برنامه‌ی تلویزیونی : ⭕️ «ما (وزارت بهداشت) برای کاهش بی‌سابقه و شگفت‌انگیز جمعیت، (از سازمان بهداشت جهانی) جایزه گرفتیم و پُز دادیم که پدر مردم را درآورده‌ایم و (به این جنایت نابخشودنی در حقّ نسل پاک شیعه) افتخار هم کردیم! دروغ است که بارداری زنان زیر بیست سال و بالای چهل سال، خطر دارد! پخته‌ترین سن برای فرزندآوری بانوان، چهل سالگی است و اصولاً هر خانمی تا زمانی که عادت می‌شود، می‌تواند فرزند بیاورد. بارداری، امری الهی و طبیعی است و غربالگری و سونوگرافی مادران باردار، غلط است! (چرا که مضرّات فراوان برای مادر و جنین دارد.)» @roshangarii 🚩