حسن عطایی_۲۰۲۲_۱۲_۰۲_۱۷_۰۱_۳۰_۷۳۳.mp3
4.86M
به هوایی که تـو را مژده دهد، جـان بدهم ..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کربلایی حسن عطایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
💕 ظهور نزدیکه ان شاءالله
#نماز_شب
💠امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔸«اگر انسان دروغ بگوید، از نماز شب خواندن محروم می شود، وقتی هم که از نماز شب محروم شد درهای روزی به روی او بسته می شود و از رزق و روزی هم محروم می گردد».
📚علل الشرایع، ج 2، ص 51.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
4_5793931811679635779.mp3
11.2M
#انسان_شناسی ۲۵
#استاد_شجاعی
آنچه که میبینی،
آنچه که میشنوی،
آنچه که بدان میاندیشی،
آنجا که زندگی میکنی،
آنجا که کار میکنی،
آنجا که سفر میکنی، و ......
🧩 شبیه تکّههای پازل، در حال شاکلهسازی تواَند!
یعنی؛ باطنِ شما درنهایت، محصولِ همهی ارتباطات، افکار و رفتار تو خواهد بود!
👈 حال یک سؤال؛
برگرد و جستجویی کن در سؤالات بالا!
اوضاع باطنِ شما چگونه است؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
3_727126809182809329.mp3
6.67M
🎥 عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه به زائر کربلای معلی...
🔸جهت تعجیل در #فرج ان شاءلله و سلامتی مولایمان #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه صلوات...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
حدیث کساء_مهدی سلحشور.mp3
5.42M
💕 ظهور نزدیکه ان شاءالله
📚 #حدیث_کسا
🎙با نوای حاج مهدی سلحشور
پویش همگانی قرائت حدیث کساء
به نیت تعجیل فرج(#روز_سیزدهم)
#اللهمعجللولیڪالفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
https://eitaa.com/joinchat/2104623196C07139a0285
حرف خاص.mp3
12.33M
#حرف_خاص
※ امیرالمؤمنین خبر دادهاند :
هستند آدمهایی از جنس ما،
همینجا کنار ما ، که خداوند دربرابر ملائک به آنها مباهات میکند!
خودمانی بگوییم؛ " پُزِ شان را میدهد"!
آدمهای عجیب و غریبی نیستند،
فقط یک مشخصه دارند ؛ "حریمِ استفاده از حلالهای خدا را میشناسند"
※ آیا حلالِ خدا هم، حریم دارد؟
#استاد_شجاعی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
1_724314152.mp3
1.52M
⚡سخنرانی بسیار شنیدنی
استاد عالی🎤
♦️مجلس ام الکرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
💕 ظهور نزدیکه ان شاءالله
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
كُلُّ عَيْنٍ باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامةِ إِلّا ثلاتَ أعْيُنٍ: عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ وَ عَيْنٌ غَضَّتْ مِنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَيْنٌ باتَتْ ساهِرَةً فِي سَبيلِ اللهِ.
همه چشمها در قيامت گريانند، جز سه چشم:
چشمي كه در دنيا از خوف خدا بگريد
و چشمي كه از نگاه حرام خودداري كند
و چشمي كه به خاطر نگهباني در راه خدا بيدار بماند.
📚نور الثقلين، ج 3، ص 583
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
💕 ظهور نزدیکه ان شاءالله
🔆امروز 432219 وز از غیبت بهارانسانیت گذشت😔
#نکته_های_ناب_مهدوی
#در_کلام_بزرگان
🔷معرفت مهدوی🔷
🌹ﻭ ﺍﯾﺎﺏ ﺍﻟﺨﻠﻖ ﺍﻟﯿﮑﻢ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﻬﻢ ﻋﻠﯿﮑﻢ🌹
🍃ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﻠﻖ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺏ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
🍃ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺳﺖ ،ﺯﯾﺮﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﻼﮎ ﺣﻖ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺖ.
🍃 ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ علیه السلام می فرمایند:ﻫﺮ ﺍﻣﺘﯽ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﯿﻤﺎ ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﻫﻞ ﺍﻟﺒﯿﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﺟﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
🍃ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﮐﻨﺪ،ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺗﺒﻌﯿﺖ ﺩﺍﺩ،ﺗﺒﻌﯿﺖ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺣﺴﻨﻪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻻ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ.
🍃ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﺎﺑﯽ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ.
🍃ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﻢ ﺭﺟﻮﻉ ﺧﻠﻖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﺑﺮﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻠﻖ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻼﮎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﻣﻠﺖ ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﭼﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﺟﻮﻋﺶ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮﺩ.
#دعای_فرج_راه_رهایی_از_بلایای_آخرالزمان
#تقصیر_ماست_غیبت_طولانی_شما😥
┄┅══✼🌼✼══┅┄
#سلاااام_یابن_الزهرا_مولاجااانم
توراندیدنومردنفقطبهاینمعناست
بهبادرفته
تمامعمـرکوتاهـم . . 😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
AUD-20220104-WA0004.mp3
7.16M
🔳 #ایام_فاطمیه_تسلیت
♨️از فاطمه(سلام الله علیها) بگو
👌سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام علیرضا #پناهیان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #چهاردهم
نمیتوانست باورکند...
_چند باری بابات اومد دنبالت. اما تو دیگه نمیرفتی همراهش. و این شد که پیش ما موندگار شدی.😊
سالهای اوج جنگ و درگیری بود...
عموت محمد، مدام #جبهه میرفت. تا اینکه یه بار، تو بهونه گرفتی که میخای همراهش بری. اونقدر گریه کردی و بهونه گرفتی، تا محمد راضی شد تو رو همراه خودش برد.تازه میرفتی مدرسه.
تو رو برد «پشتیبانی قرارگاه» بهت گفته بود اینجا جبهه س تو هم باور کردی.
تو آشپزخونه کمک حاج حسن میکردی.
یوسف_ حاج حسن؟؟همون که تو شیراز چاپخونه داره؟؟!!😳
خانم بزرگ_ آره مادر..و دوستی محمد و حاج حسن هم از همون زمان جنگ بود. وقتی تو پیش حاج حسن رفتی اونجا بود که اون اتفاق برات افتاد.😢
خانم بزرگ اشکش را پاک کرد و با لحنی که غصه دار بود گفت:
_تو خیلی وروجک بودی. اذیت میکردی. یکجا بند نمیشدی. قرار شد تو یخ ها رو تیکه کنی.یه روز که حاجی داشته کنسروها و وسایل رو جابجا میکرده تو داشتی قالب های یخ رو تیکه میکردی. و اونها رو بلند میکردی بذاری تو کلمن، که به کمد کنار دستت میخوری.کمد با تمام وسایل ها و کنسروها، روی تو می افته.😔😢
حرف خانم بزرگ که به اینجا رسید....
گریه امانش را برید.😭 آقاجلال آرام خودش را به خاتون #رساند.
_#خاتون_جان.....مگه قرار نشد گریه نکنی. براچشمت ضرر داره. اروم باش😒❤️
ناراحت و متحیر از داستان زندگیش، بدون توجه به حرفهای آنها،رو به آقابزرگ گفت:
_خب آقابزرگ بعدش چیشد.!😨
با آرام شدن خاتون، آقاجلال با ناراحتی رو به یوسف گفت:
_وقتی ما رسیدیم به تو، تو رو برده بودن بیمارستان، 🏥بخش مراقبت های ویژه، تا یک هفته کما بودی.!😒
اون روز، تازه پدر و مادرت فهمیدن یه پسری به نام یوسف داشتن. ما رو که تو بیمارستان دیدن،از توهین😔 و تحقیرها😔 به کنار همه این اتفاقات رو اول ما، و بعد محمد رو مقصر میدونستن.
خانم بزرگ_از همون موقع هم شد،که راه بابات با ما جداشد. دیگه ما براشون مهم نبودیم.... بخاطر همین هم از اون موقع تاحالا نه هیچ مهمونی و مراسمی به ما میگن، و نه #احترامی برای ما قائل هستن.
یوسف_خب چرا من هیچی از اینایی که میگین یادم نیس؟!😥😒
آقابزرگ_چون اون موقع با ضربه ای که به سرت خورده بود، فراموشی گرفتی. و دکتر هم گفته بود که ممکنه تا اخر عمر یادت نیاد. ممکنه هم با یه شُک همه رو بخاطر بیاری.😔
خانم بزرگ چای ها را که حالا سرد شده بود به آشپزخانه برد.چای تازه دم ریخت و به پذیرایی برگشت.اقابزرگ بلند شد. قاب عکسی را که روی طاقچه بود آورد.
_اینو ببین. اونجا عکس گرفتین، محمد داد به ما، و هنوز هم حاضر نیست ببره خونشون، چون توی اون اتفاق، خودشو مقصر میدونه.😔
حالا جواب تمام سوالاتش را کم کم پیدا میکرد....
همین بود دلیل اونهمه دوری خانواده عمو محمد با خانواده اش.
دلیل اختلاف خودش و یاشار، خودش و پدرمادرش، و....😧😯
خانم بزرگ_بیا مادر چاییت رو بخور تا سرد نشده😊☕️
نگاه از قاب کند.
به چهره خانم بزرگ و آقابزرگ نگاهی عمیق کرد. چقدر آنها را دوست میداشت.
_تا کی من پیش شما بودم؟😟
آقابزرگ استکان کمرباریک چایش را برداشت چند قلپی خورد و گفت:
_کلاس هفتم بود فکر کنم باباجان.
دیگه بابات وسایل زندگیشو آورد دوباره اینجا. یه خونه اجاره کرد. همینجا موندگار شد.ولی تو هیچی از خاطرات گذشتت چیزی نمیدونستی. خانواده ت هم هیچی برات نمی گفتن، تا امروز که خودت اومدی اینجا😒
_جالبه..!! چرا نمیخواستن من از گذشتم خبر دار بشم؟؟!!😐🙁
خانم بزرگ_چون برات برنامه ها دارن!!..
ادامه دارد...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah
enc_16710552357336664511038.mp3
4.35M
🏴قدم قدم تا فاطمیه ۱۸
آروم جونم تب کردی خانم خونم
🎙کربلایی حسن عطایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تا_نیایی_گره_از_کار_بشر_وا_نشود
@zohoor_nazdike_enshaallah