*️⃣ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنِي مَؤُونَةَ الِاكْتِسَابِ ، وَ ارْزُقْنِي مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ
*️⃣ جمله ى و اكفنى موونه الاكتساب دعاى حضرت زين العابدين عليه السلام، ناظر به كسب و كار امام (ع) به منظور تامين معاش و به دست آوردن رزق و روزى براى خود و خانواده ى خويشتن است،
و جمله ى و ارزقنى من غير احتساب درخواست «رزق من حيث لايحتسب» است
امام سجاد علیه السلام عرضه می دارند :
بار الها! طبق وظيفه، از پى كسب رزق و طلب روزى مىروم،
ولى از تو مىخواهم كه شدايد و سختيهاى آن را از من كفايت فرمايى،
و از جايى كه گمان نمىبرم به من روزى رسانی.
🆔 @sahife2
طرح #برداشت_من هفته 127
از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه
👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه
✳️ قسمت 3 عبارت زیر
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
1_ وَ اكْفِنِى مَئُونَةَ الاكْتِسَابِ،
2️⃣ و ارْزُقْنِى مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ،
3️⃣ فلا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِكَ بِالطَّلَبِ،
4️⃣ و لا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَكْسَبِ🔹
https://eitaa.com/sahife2/5536
دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
#دعا_بیستم_24
👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، در این قسمت بارگذاری میشود
◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید
👌 ادمین 👇
@yas2463
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
26.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏺دروغ میگوید کسی که دوستدار #امام_زمان است اما سرباز ؛ #ولایت_فقیه نیست!!!
امام سجاد (ع) به پيشگاه الهى عرض مىكند:
فلا اشتغل عن عبادتك بالطلب.
بار الها! درخواستم در كفايت مشقت كسب روزى ( وَ اكْفِنِى مَئُونَةَ الاكْتِسَابِ، )
و رساندن رزق از جايى كه اميد ندارم، ( و ارْزُقْنِى مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ )
نه براى راحت طلبى است،
بلكه بدين منظور است كه
وقتم در طلب معاش كمتر صرف شود تا از بندگى و عبوديت بازنمانم.
این فراز نتیجه برهانی دو عبارت قبل است
یعنی «رنج بدست آوردن روزی را از دوش من بردار»و«روزی من غیر حساب عطا فرما»«تافقط به عبادت تو مشغول شوم و بهدست آوردن روزی مرا از عبادات باز ندارد»
توضیح؛هدف خلقت عبادت است.
براساس روایات،هر کار که رضایت خداوند در آن باشد،عبادت است.
نتیجه این است؛رضایت خداوند در پرتو عبادت صورت می گیرد و رضایت خداوند راه رشد انسان را هموار می سازد به عبارت دیگر هدف خلقت،رشد انسان است و راه رسیدن به رشد عبادت خداوند است .
پس هدف خلقت،رشد انسان در سایه عبادت است.
این قیاس منطقی و برهان آشکار هدف خلقت است که هر عقل سلیم می پذیرد.
مومنين واقعى و مسلمانان دينشناس مىدانند كه اسلام آيينى است بر وفق فطرت و نظام آفرينش،
هماهنگى با فطرت ايجاب مىكند كه آدمى جنبه ى مادى و معنوى خود را به موازات يكديگر مورد توجه قرار دهد و عملا هر دو را اقناع نمايد،
نه ماديات را فداى معنويات كند
و نه معنويات را فداى ماديات نمايد،
امام صادق (ع) فرمود: ليس منا من ترك دنياه لاخرته
و لا آخرته لدنياه.
پيرو مكتب ما نيست آن كس كه دنياى خود را براى آخرت ترك گويد
يا آخرت خويش را براى دنيا ترك نمايد.
****گروه اول :
كسانى هستند كه علايق دنيوى و امور مادى آنچنان سرگرم و مجذوبشان ساخته كه آخرت را به كلى از ياد برده و كان لم يكن تلقى نمودهاند.
هدف اصلى و ديدگاه اساسى در زندگى آنان فقط دنياست.
*على (ع) اين گروه را فاقد بينش و بصيرت خوانده و فرموده است:
انما الدنيا منتهى بصر الاعمى، لايبصر مما وراءها شيئا.
دنيا چشم انداز نهايى كوردلان است و از پى دنيا، عالم ديگرى را نمىبينند.
*قرآن شريف درباره ى اين گروه فرموده:
يعلمون ظاهرا من الحيوه الدنيا و هم عن الاخره هم غافلون.
اينان از ظواهر فريبندهى دنيا آگاهى دارند، اما از عالم آخرت بكلى غافل و بىخبرند.
**قسمت اعظم عمر اين گروه مصروف امور مادى و جلب لذايذ دنيوى است.
اين راه را مىپيمايند تا بميرند.
البته بر اثر سعى و مجاهده در راه دنيا بهره و نصيبى عايدشان مىگردد،
ولى در روز جزا فاقد ذخاير اخروى هستند و مصداق اين آيهى شريفهاند:
و من كان يريد حرث الدنيا نوته منها و ماله فى الاخره من نصيب.
آن كس كه ارادهاش كشت و زرع دنياست، ما به وى بهرهاى مىدهيم، اما در آخرت تهيدست و بىنصيب خواهد بود.
*روايت شده كه على (ع) وارد بازار بصره شد. ديد مردم مشغول خريد و فروشاند. حضرت بشدت گريست، همانند پدر مهربانى كه بر بدبختى فرزند خود گريه كند. سپس فرمود:
يا عبيد الدنيا و عمال اهلها! اذا كنتم بالنهار تحلفون و بالليل فى فراشكم
اى بندگان دنيا و خدمتگزاران اهل دنيا! شما كه روزها سرگرم معامله نمودن و قسم خوردنيد و شبها در بستر به خواب مىرويد و در بين كارهاى خود از آخرت غافليد، پس چه وقت براى عالم ديگر توشه مهيا مىكنيد و براى قيامت مىانديشيد؟
****گروه دوم:
كسانى هستند كه دنيا را ترك گفته، از فعاليتهاى تجارى و اقتصادى دست كشيده و تمام توجه خويش را به عبادت و امور اخروى معطوف ساخته اند.
عمل اين گروه نيز مرضى خداوند و اولياى گرامى اسلام نيست
*على بن عبدالعزيز مىگويد: امام صادق (ع) به من فرمود: عمر ابنمسلم چه كرد؟ گفتم: فدايت شوم، به عبادت روى آورد و تجارت را ترك گفت. حضرت فرمود:
ويحه، اما علم ان تارك الطلب لايستجاب له؟
واى بر او، مگر نمىداند كسى كه از طلب روزى دست بكشد، دعاى او مستجاب نمىشود؟
****گروه سوم :
كسانى هستند كه مطيع اوامر الهى و مجرى برنامه هاى اسلام اند.
اين گروه، جمع بين دنيا و آخرت مىنمايند:
از يك طرف قسمتى از وقت خود را صرف كسب و كار و تامين معاش مىنمايند
و از طرف ديگر قسمتى از اوقات خود را در كمال خلوص براى بندگى خداوند و اطاعت از او مصروف مىدارند.
قرآن شريف دربارهى اين گروه مىفرمايد:
رجال لاتلهيهم تجاره و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوه و ايتاء الزكوه يخافون يوما تتقلب فيه القلوب و الابصار.
مردانى هستند كه تجارت و داد و ستد، آنان را از ياد خداوند و اقامهى نماز و اداى زكوه غافل نمىنمايد و از روزى كه دلها و ديدهها در اضطراباند، ترسان و خائفاند.
بين اين گروه سعادتمند، بعضى از افراد يافت مىشوند كه بر اثر كسب و كار دنيوى به عالىترين نعمتها و لذايذ مادى دست يافته و بر اثر ايمان و تقوى در آخرت نيز از عالىترين درجات بهرهمند خواهند بود.
**على (ع) درباره ى اينان چنين فرموده است:
و اعلموا عباد الله ان المتقين ذهبوا بعاجل الدنيا و آجل الاخره فشاركوا اهل الدنيا فى دنياهم و لم يشاركهم اهل الدنيا فى آخرتهم. سكنوا الدنيا بافضل ما سكنت و اكلوها بافضل ما اكلت فحظوا من الدنيا بما حظى المترفون، و اخذوا منها ما اخذه الجبابره المتكبرون. ثم انقلبوا عنها بالزاد المبلغ و المتجر الرابح. اصابوا لذه زهد الدنيا فى دنياهم، و تيقنوا انهم جيران الله غدا فى آخرتهم.
بندگان خدا! بدانيد اهل تقوى به نعمتهاى نقد دنيا دست يافته و به نعمتهاى آينده ى آخرت نيز نايل خواهند شد.
با اهل دنيا در دنياى آنان شركت نمودند و اهل دنيا در آخرت اينان شركت ندارند.
در بهترين مسكن دنيا سكونت نموده و از بهترين خوردنيها بهره مند شدهاند.
در دنيا از حظى كه سرمايهداران عياش مىبرند محظوظ گشته و آن را كه جباران متكبر در دنيا به دست مىآورند،
اينان نيز به آن دست يافته اند، و چون از دنيا مىروند، توشه ى وافى دارند و تجارتى سود آور نمودهاند، و از اين جهت كه به دنيا دلبستگى نداشته و با بىاعتنايى به آن مىنگريستند، لذت زهد را چشيده اند، و يقين دارند كه فرداى قيامت، همسايگان خدا هستند.
كسانى كه برنامه ى اعمالشان در طول زندگى بر وفق شرع مقدس است، به طور عادى در هر شبانه روز :
قسمتى از عمرشان براى تامين معاش و بدست آوردن رزق و روزى از مجارى مشروع طى مىشود،
قسمتى از عمرشان براى اداى فرايض و سنن دينى و اطاعت از اوامر الهى اختصاص دارد،
و قسمتى را براى استراحت و تفريح حلال و رسيدگى به كارهاى ضرورى و نيازهاى زن و فرزندان خود صرف مىكنند.
اين گروه پيروان دين الهى هستند و به موجب وعده اى كه خداوند در قرآن شريف داده، آنان كه داراى ايمان و عمل صالح اند، در قيامت مشمول فيض الهى هستند و جايگاهشان در بهشت رحمت است.
با آنكه بهشتيان در دار تكليف براى دنيا و آخرت كار مىكردند و همه از نعمت و رحمت الهى برخوردارند،
اما جايگاه و مقاماتشان يكسان نيست و هر گروهى حدى متناسب با خود دارند،
اين تفاوت ناشى از علل و عوامل متعددى است،
از آن جمله اين است كه :
همت بلند بعضى از آنان در دار تكليف معطوف به امور دنيا بوده
و همت بلند بعضى متوجه امور آخرت
و همين تفاوت همت در دنياى آنان اثر داشته و در آخرتشان نيز اثر مىگذارد
امام صادق (ع) فرمود:
من اصبح و امسى و الدنيا اكبر همه جعل الله تعالى الفقر بين عينيه و شتت امره و لم ينل من الدنيا الا ما قسم الله له، و من اصبح و امسى و الاخره اكبر همه جعل الله الغنى فى قلبه و جمع له امره.
كسى كه شب را به صبح و صبح را به شب آورد و دنيا بزرگترين همتش باشد، خداوند فقر را بين دو چشم او قرار مىدهد، كارش را پراكنده مىكند و از دنيا چيزى به دست نمىآورد، جز همان كه خداوند روزيش فرموده است. كسى كه صبح را به شب و شب را به صبح آورد و همت عالى و بلندش آخرت باشد، خداوند به وى غناى نفس عنايت مىكند و امرش را از پراكندگى و تفرق مصون مىدارد.
اين قطعه از دعاى حضرت زينالعابدين (ع) نشان مىدهد كه :
همت بلند و عالى امام (علیه السلام) تا چه حد معطوف به امر عبادت و توجه به عالم آخرت است.
در جمله ى اول عرض مىكند:
بار الها! سختيها و مشقتهاى كسب را از من كفايت كن.
در جمله ى دوم عرض مىكند:
به من از جايى رزق برسان كه اميد ندارم.
در جمله ى سوم عرض مىكند:
فلا اشتغل عن عبادتك بالطلب.
كلام را با فاء تفريع آغاز نموده و درخواست سوم را متفرع بر تمناى اول و دوم ساخته
و در واقع مىخواهد عرض كند:
بار الها! مقصودم از دو تمناى قبل اين است كه :
موجباتى را فراهم آورى كه وقت زيادى در راه كسب معاش صرف ننمايم
و فرصتم از دست نرود تا بتوانم به بندگى و اطاعتت كه بزرگترين همت روحى و خواسته ى درونى من است بپردازم
و براى نيل به معاش دنيوى، از فيض بزرگ اخروى بازنمانم.
كسانى كه به عوالم بعد از مرگ و روز جزا عقيده ندارند، فقط دنيا را مىبينند و بس، تمام سعى و همشان مصروف اين جهان گذران مىشود، و هدفشان فقط دست يافتن به ذخاير دنيوى و لذايذ مادى است.
كسانى كه به عالم آخرت معتقدند اما مجذوب مال و ذخاير دنيا هستند، براى آخرت قدمهايى برمىدارند، اما همت بلندشان معطوف به شئون مادى و نيل به امور مربوط به دنياست. اينان پيوسته براى دنياى خود كار مىكنند ولى هميشه احساس فقر و كمبود مىنمايند و با تمام جهد و كوششى كه دارند، بيش از آنچه مقدر الهى بوده، نصيبشان نمىگردد.
كسانى همت بلند و عزم راسخشان به شئون معنوى و امور عبادى معطوف است كه دنيا و آخرت را از ديدگاه وى مىنگرند و متوجهند كه جايگاه اصلى انسانها عالم آخرت است و دنيا كلاس خودسازى و مهيا نمودن خويش براى رسيدن به درجات رفيعهى آن عالم جاودان است.
على (ع) فرموده:
ففيها اختبرتم و لغيرها خلقتم
در اين عالم آزمايش مىشويد و براى غير اين عالم آفريده شدهايد.
اولياى بزرگ خداوند كسانى هستند كه از نور وحى استضائه نموده و حقيقت را آنطور كه هست يافتهاند، بينش آنان نسبت به دنيا آگاهانه و از روى بصيرت است و با نگاه سطحى دنياپرستان و لذتگرايان تفاوت بسيار دارد.
براى آنكه متوجه شويم دنيا در نظر اولياء خداوند چگونه است، مىتوانيم آن را از سخنان حضرت مولى الموحدين على عليهالسلام بشناسيم و بدانيم آن حضرت به دنيا با چه ديدهاى مىنگرد و از چه بعدى آن را مىبيند.
امیر المومنین علی علیه السلام در پاسخ اینکه (اولياء خداوند كيان اند؟ ) در نهج البلاغه #نهج_البلاغه_حكمت_432 فرمود:
دوستان خدا آنانند كه
به درون دنيا نگريستند آنگاه كه مردم به ظاهر آن چشم دوختند،
و سر گرم آينده دنيا شدند آنگاه كه مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند.
پس هواهاى نفسانى كه آنان را از پاى در مى آورد، كشتند،
و آنچه كه آنان را به زودى ترك مى كرد، ترك گفتند،
و بهره مندى دنيا پرستان را از دنيا، خوار شمردند،
و دست يابى آنان را به دنيا زودگذر دانستند.
با آنچه مردم آشتى كردند، دشمنى ورزيدند،
و با آنچه دنيا پرستان دشمن شدند آشتى كردند،
قرآن به وسيله آنان شناخته مى شود، و آنان به كتاب خدا آگاهند،
قرآن به وسيله آنان پا بر جاست و آنان به كتاب خدا استوارند،
به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمى دوزند،
و غير از آنچه كه از آن مى ترسند هراس ندارند.
امام علی عليه السّلام، (شنيد مردى دنيا را نكوهش مى كند ) #نهج_البلاغه_حكمت_131 فرمودند :
ان الدنيا دار صدق لمن صدقها و دار عافيه لمن فهم عنها و دار غنى لمن تزود منها و دار موعظه لمن اتعظ بها. مسجد احباء الله و مصلى ملائكه الله و مهبط وحى الله و متجر اولياء الله، اكتسبوا فيها الرحمه و ربحوا فيها الجنه.
دنيا خانه ى صدق و راستى است براى كسى كه صادقانه با آن عمل كند،
خانه ى عافيت و سلامت است براى آن كس كه بفهمد،
و دار غنى و بى نيازى است براى كسى كه از آن توشه برگيرد،
و خانه ى موعظه و اندرز است براى كسى كه پندپذير باشد،
و مسجد دوستان خدا و نمازخانه ى ملائكهى الهى است،
مهبط وحى پروردگار و تجارتخانه ى اولياء بارى تعالى است كه در اينجا كسب رحمت نمودند و بهشت جاودان منفعت كسبشان بود.
كسى كه دنيا را از ديدگاه على (ع) مىنگرد، متوجه است كه
عمرش سرمايه ى نقد او در تجارتخانه ى دنياست،
بايد از اين سرمايه به نفع عالم آخرت استفاده كند و براى سفرى كه در پيش دارد، توشه تهيه نمايد.
سرمايه ى عمر به جبر مصرف مىشود
و در هر نفس يك واحد از سرمايه ى عمر كاهش مىيابد
و در يك شبانه روز به مقدار قابل ملاحظه اى از عمرش صرف مىگردد.
تاجرى كه با محاسبه، عمل مىكند بايد در مقابل سرمايه اى كه از دست مىدهد سودى به دست آورد
و چون مردم از اين نظر با يكديگر متفاوت اند، بعضى سود مىبرند و بعضى زيان مىبينند.
امام صادق (ع) فرموده:
من استوى يوماه فهو مغبون، و من كان آخر يوميه خيرهما فهو مغبوط، و من كان آخر يوميه شرهما فهو ملعون، و من لم ير الزياده فى نفسه فهو الى النقصان، و من كان الى النقصان فالموت خير له من الحيوه.
كسى كه دو روزش از نظر كمال انسانى و تجارت اخروى يكسان باشد، او در زندگى مغبون است، زيرا به قدر يك روز عمرش از كف رفته و در عوض چيزى به دست نياورده است،
كسى كه روز بعدش از روز قبل بهتر باشد، او سود برده و مورد غبطه ى ديگران است،
كسى كه روز بعدش بدتر از روز قبل باشد، او مطرود درگاه بارى تعالى است،
كسى كه از جهت رشد معنوى و تجارت روحانى متوقف مانده و افزايشى در كمال خود نمىبيند، او در نقص و كاهش است و در مسير كمى و كاستى است
و كسى كه عمرش در جهت نقصان طى مىشود، براى او مرگ از زندگى بهتر است.