D1737168T15214308(Web)-mc.m4a
5.02M
استاد #کاشانی
مظلومیت #امام_کاظم علیه السلام
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
@Ghesehaye_Shohada
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ زمان #امام_کاظم علیه السلام؛ اوج دوران مبارزه
#مقام_معظم_رهبری
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
@Ghesehaye_Shohada
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
VID_20230215_190326_105 1.mp3
4.93M
🎥روضه خوانی آیت الله العظمی#جوادی_آملی برای شهادت حضرت #امام_کاظم سلام الله علیه
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
@Ghesehaye_Shohada
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️اَللهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بنِ جَعفَرٍ
وَصیِّ الاَبرارِ وَ اِمامِ الاَخیارِ وَ عَیبَةِ الاَنوارِ
حَلیفِ السَّجدَةِ الطَّویلَةِ وَ الدُّموعِ الغَزیرَةِ وَ المُناجاةِ الکَثیرَة؛
اللٰهمّ صَلّ علیه و علی آبائه و ابنائه الطّیّبین الطّاهرین المعصومین و رَحمة الله و برکاته.
#مقام_معظم_رهبری
#امام_کاظم سلام الله علیه
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
@Ghesehaye_Shohada
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
44.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟 داستانی جادویی در انتظار شماست! 🌟
💼 امروزه همه ما درباره انتخاب شغل آینده فکر میکنیم. داستان "انتخاب شغل آینده" داستانی زیباست که به ما یاد میدهد چطور میتوانیم با رؤیاهایمان قدم برداریم و شغف خود را پیدا کنیم!
📚 بیایید همراه با شخصیتهای شگفتانگیز این داستان، به دنیای شغلها سفر کنیم و با مهارتهای زندگی آشنا شویم. هر شغل یک ماجراجویی جدید است! 🌍✨
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
─═┅═༅🇵🇸𖣔🇮🇷𖣔🇱🇧༅═┅┅─
بهکانالولایی #ظهور_نزدیک_است بپیوندید👇
@zohoore_ghaem @ba_Shaheidan
@Ghesehaye_Shohada
#وعده_صادق ۳ ✌️
#سیدحسننصرالله #رئیسی #حاجقاسم #راه_نصرالله #سیدهاشمصفیالدین #هنیه #سنوار #the_end_of_israeil #جهاد_تحریم #تحریم_رژیمکودککش #جمعه_نصر #جمعهنصر
هدایت شده از خواندنی های سرو
شهردار (1)
روی دیوارهی چاه (۱)
- علیاصغر! دینج دور بالام. . . لااله الّا لله، اویان بویانا قاچما اوغلان! (علیاصغر! نوهی عزیزم آرام بنشین! لااله الّا لله، این وَر آن وَر ندو!)
علیاصغر بیتوجه به حرفهای سارایننه سنگهای ریز و درشتی را که از کنار نهر آب جمع کرده بود یکی یکی به داخل چاه آب وسط حیاط میانداخت و از انعکاس صدای قُلب قُلب آب ذوق زده میشد.
چاه در وسط حیاطی قرار داشت که دورتادور آن را مهمانسرا، ایوان، اتاقها، گنجینه و اتاق سارایننه، انباری، تنورستان، اُدونلوق ، آغول، سِیزان و قوزولوق احاطه کرده بودند.
ادامه دارد....
توضیح:
اُدونلوق= انبار هیزمها
سِیزان= ساختمان با تاق هلالی از خشت خام
قوزولوق= آغول مخصوص نگهداری برّهها و بزغالهها
#شهردار #عظیم_سرودلیر
هدایت شده از خواندنی های سرو
شهردار (2)
روی دیوارهی چاه (2) اتاق سارایننه و حسینبابا کنار دروازهی ورودی خانه، در سمت راست حیاط قرار داشت که آفتاب تا وسط روز به داخلش میتابید. سارایننه به دور تا دور اتاق بالشهای رنگی چیده بود. در میانهی اتاق، روبهروی پنجره، طاقچهی بزرگی ساخته شده بود که همیشه یک گلابدان بلوری فیروزهای در وسط آن قرار داشت. نقشهای قالی دست بافت در کف اتاق سارایننه، هزاران حرف برای گفتن داشت. در و دیوار اتاق بوی زندگی میداد همه چیز در عین اصالت، سادگی زیبایی داشت و صدای پچپچوار ذکر استغفرالله ربّی و اَتوبوا اِلیه سارایننه برای اهالی خانه آرامش خاصی هدیهمیداد.
آن روز، بوی شوربای ننه که در تنورستان قُلقُل میزد در فضای خانه پیچیده بود. زوزه باد پاییزی از لابهلای درختان در حیاط میپیچید و با هر وزیدن برگهای درخت سیب، رقصکنان بر زمین میافتادند.
نرگس، خواهر علیاصغر، چارقد سرخابی رنگش را روی سرش مرتب کرد و برای پر کردن دبههای آب و سطلهای بزرگ و کوچکی که درکنار حیاط چیده شده بودند چادر سرمهای رنگ با گلهای ریز سفیدش را به کمر بست.
کشیدن آب از چاه بهوسیلهی طنابی انجام میگرفت از جنس کنف که یک سرش به دستهی لاستیکی دَلو گره خورده بود و سر دیگر آن به چرخی چوبی که با چرخاندنش سطل از چاه بیرون کشیده میشد.
عرق از گوشههای صورت نرگس راه افتاده و روی چارقدش میچکید. صدای جِر جِر چرخ با هربار فشار پای نرگس به محورهای افقی آن برمیخاست و او به سختی میتوانست چرخ چاه را چرخانده و دلو پر از آب را بیرون بکشد.
علیاصغر برخلاف ظاهر آراماَش، همیشه نرگس و اهالی خانه را عاصی میکرد. امّا وقتی در حین بازی ذوق میکرد و میخندید با آن چشمان درشت و ابروهای کمانی پیوندیاَش آنقدر دل خواهرش را میربود که اکثراً جایی برای اعتراض باقی نمیگذاشت.
او همچنان مشغول پرتاب سنگ به درون چاه بود. امّا این بار، نرگس تاب نیاورد و با اخم گفت:
- اینقدر اذیت نکن داداش، برو آن وَر!
ارتفاع دیوارهی بیرونی چاه از کف حیاط بیشتر از سه وجب نبود ولی در نگاه بچهها آنقدر بلند به نظر میرسید که کنجکاوی آنها را برای دیدن داخل تاریک چاه برمیانگیخت.
نرگس هنگام بیرون کشیدن آب و ریختنش به داخل دبَّهها و سطلها، دور چاه را حسابی خیس و گلی کرده بود.
علیاصغرکه بیشتر از شش سال نداشت روی پنجهی پایش ایستاده و خودش را به دیوارهی چاه چسبانده بود که ناگهان روی دیواره چرخید و به درون چاه سقوط کرد.
مارال، مادر علیاصغرکه از گوشهی حیاط شاهد افتادن پسرش به چاه بود، فریاد کنان به طرف چاه دوید و شروع کرد به سر نرگس داد و فریاد کشیدن: بچّهام را کشتی!
عمق چاه کوتاه بود و سطح آب تا دو متری لب چاه بالا آمده بود. نرگس خود را از دست مادر رها کرده و بر سر زنان و شیونکنان به طرف اتاق سارایننه دوید.
نرگس میدوید و به صحنه غمبار چند هفته پیش فکر میکرد که پسرکوچک عالمتاج خانم همینطور درون چاه افتاد و مادرش را برای همیشه عزادار کرد. یا خدیجه دختر همسایهشان که با هزاران امید با لباس سفید پا بهخانهی حسنعلی گذاشت و سر سال نشده با لباس سیاه مرگ بچّهشان برگشت و حسنعلی بخت برگشته هم داخل چاه موتور جان داد.
سارایننه قبل از رسیدن نرگس با داد و فریاد و شیون مارال از سرسجاده بلند شده و به سمت در حیاط دوید. وقتی وارد کوچه شد، سه بار بلند فریاد کشید: یا حسین! یا حسین! یا حسین! ادامه دارد ...
#شهردار #عظیم_سرودلیر
هدایت شده از خواندنی های سرو
شفق خونین
قاصد آمد خبری در راه است
به گمانم خبرش جانکاه است
فجر صادق شفقاش خونین شد
با غم و آه و فغان همراه است
باز تیغ ستم و فرق علی
در کمین باز دَدی گمراه است
~~~
زینب (س) از شام فغان سر داده
سرورم اذن به اکبر (ع) داده
دست عباس (ع) فراموش شده؟
نکند قول به رهبر داده!
اهرمن خیره بر انگشتر و لیک
قاسم از پیش به داور داده
جمعه شد ولولهای برپا شد
دل عنان بر کف باور داده
حاجت تخت سلیمانی نیست
تا سلیمانی ما سر داده
عظیم سرودلیر
🔴 نمــاز شــب بیسـت و چهارم مـاه رجـب برای کسب سلامت دنیوی و اخروی
🔵 پیامبر اکـرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
🟡 هركس در شب بيست و چهارم ماه رجب چهل ركعت نماز بخواند در هر ركعت سورهى «حمد» یک بار و آيهى آمَنَ اَلرَّسُولُ یک بار و سورهى توحید «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» را یک باربخواند، خداوند متعال براى او هزار عمل نيك مىنويسد و هزار گناه او را مى بخشد و هزار درجه او را بالا مىبرد و هزار فرشته از آسمان فرود مىآيند و دست به سوى آسمان بلند كرده و بر او درود مىفرستند و نيز خداوند متعال، سلامت دنيوى و اخروى را به او عطا مىكند و گويى كه شب قدر را درك كرده است.
📚 اقبال الاعمال ص ۶۵۵
📕 آمن الرسول : دو آیه پایانی سوره بقره
🟣 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.
#امام_زمان
#اعمال_منتظران