eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
55.9هزار عکس
57.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌 (صمد)ابراهیمے‌هژیر یک روز طبق معمول مهدی را بغل کرد و با خودش برد؛ اما هنوز نرفته صدای گریه مهدی را از توی کوچه شنیدم. با هول دویدم توی کوچه. مهدی بغل صمد بود و داشت گریه می کرد. پرسیدم:"چی شده؟" گفت: "ببین پسرت چقدر بلا شده، در داشبورد را باز کرده و می خواهد کنسرو بخورد. " گفتم:"خوب بده بهش؛ بچه است. " مهدی را داد بغلم و گفت:"من که حریفش نمی شوم تو ساکتش کن. " گفتم:"کنسرو را بده بهش، ساکت می شود. " گفت:"چی می گویی؟! آن کنسرو را منطقه به من داده بودند، بخورم و بجنگم. حالا که به مرخصی آمده ام، خوردنش اشکال دارد. " مهدی را بوسیدم و سعی کردم آرامَش کنم. گفتم:"چه حرف هایی می زنی تو. خیلی زندگی را سخت گرفته ای. این طورها هم که تو می گویی نیست. کنسرو سهمیه توست چه آنجا چه اینجا. " کنسرو را دور از چشم مهدی از توی داشبورد درآورد و توی صندوق عقب گذاشت. گفت:"چرا نماز شک دار بخوانیم." 📚دختر شینا، ص١٦٩ ✍ما چقدر مراقب حلال و حرام زندگی هامون هستیم؟؟!! ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯