eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
57.6هزار عکس
59.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻زبان حال مادران فلسطینی🔻 کودک نوپایم که هر روز صبح تا شب مقابل چشمانم راه می‌رفت و دلبری می‌کرد؛ حالا در کنج اتاق آرام گرفته و نگاه معصومش، پیوسته پاهای مرا تعقیب می‌کند. هنوز زبان نگشوده تا سراغی از پاهای دیروزش بگیرد؛ اگرچه با چشمان زیبایش دم به دم این سوال را می‌پرسد.😭
🔻زبان حال مادران فلسطینی🔻 دخترم دوساله است. بسیار باهوش و زیبا. کنجکاوی‌اش گاهی کلافه‌ام می‌کرد. آن روز که را بمباران کردند؛ دو چشمان زیبایش را بر اثر ترکش خمپاره‌ها از دست داد. او می‌خواهد مثل قبل شیطنت و کنجکاوی کند ولی به در و دیوار که می‌خورد؛ همانجا نشسته، آنقدر گریه می‌کند و جیغ می‌کشد که دل اهل خانه را کباب کرده است. ما با بی‌تابی‌های ، روزی چند بار می‌شویم.😭 طفلی دوساله است. معنای جنگ را درک نمی‌کند. ✍سازمان ملل و ملت‌های مسلمان! چگونه برای کودکان معصوم و زخم‌خورده‌ی این جنگ نابرابر، زخمهایشان را روایت کنیم؟
🔻خرده روایت‌های مادرانه از فلسطین🔻 اولین و شاید آخرین نوه خانواده‌ی ۱۰ نفره‌ی ماست. خانواده‌ای که این روزها تنها بازماندگانش، من و نبیله‌ایم. دخترک شیرین زبانم در آستانه یکسالگی قرار داشت و تازه زبان گشوده بود. کلمات را آنقدر خوشمزه ادا می‌کرد که دل از همه می‌برد. پدرش همیشه می‌گفت:" شیرین زبانی و دلبری تو ذات همه دختر بچه‌هاست ." چند روز قبل از شهادتش می‌گفت:" فقط یک تعلق خاطر دارم که گاه قدم‌هایم را سست می‌کند و آن هم است." آن روز در پناه گرفته بودیم که ناجوانمردانه بیمارستان را زیر آتش گرفتند. شدت انفجارها به حدی بود که از شدت ترس، بی‌جان در آغوشم رها شد. وحشتزده، جیغ می‌کشیدم. یکی از پزشکان بیمارستان به طرفم دوید و دخترکم را روی زمین دراز کرد. پس از معاینه‌اش گفت: "چیزی نشده. فقط از شدت ترس، دچار شوک شده و کم کم حالش روبه‌راه می‌شود." بالای سر دخترک عزیزم، زانو زده، دو ساعت تمام بی‌خیال از هیاهوی بیمارستان، اشک می‌ریختم. دردانه مادر کم کم به حال طبیعی خود برگشت ولی صدایش برای همیشه خاموش شد.😭 بارقه https://bareghe.blog.ir/