شهیدی که🌸
یازده دی به دنیا اومد☺️
یازده دی مجروح شد😢
یازده دی شهید شد😭
#شهید_سید_مجتبی_علمدار ❤️
#ما_ملت_امام_حسینیم ❤️
#محرم ❤️
@deldadegi
شهید سیّد مجتبی علمدار
نام پدر : سیّد رمضان
تولّد : 1345/10/11 - ساری
مجروحیت : والفجر 8 - فاو
شهادت : 1375/10/11 - مزار گلزار شهدای ساری
هر وقت از سر کار میومد ، یه راست میرفت توی اتاقش دراز میکشید روی پتو . از این پهلو به اون پهلو هر کار میکرد آروم نمیشد. گریه میکرد از بس درد داشت . میرفتم کنارش ، میگفتم : "مادر ، بذار تا پهلوت رو بمالم ، شاید دردش آروم بگیره "
میگفت : " نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت زهراست ، بذار با همین درد به آرامش برسم ."
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
#شهید_دفاع_مقدس
#معرفی_شهید
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ ولادت🌹و شهادت🌹
#10_11
#jihad
#martyr
شهید سیّد مجتبی علمدار
نام پدر : سیّد رمضان
تولّد : 1345/10/11 - ساری
مجروحیت : والفجر 8 - فاو
شهادت : 1375/10/11 - مزار گلزار شهدای ساری
هر وقت از سر کار میومد ، یه راست میرفت توی اتاقش دراز میکشید روی پتو . از این پهلو به اون پهلو هر کار میکرد آروم نمیشد. گریه میکرد از بس درد داشت . میرفتم کنارش ، میگفتم : "مادر ، بذار تا پهلوت رو بمالم ، شاید دردش آروم بگیره "
میگفت : " نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت زهراست ، بذار با همین درد به آرامش برسم ."
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
#شهید_دفاع_مقدس
#معرفی_شهید
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ ولادت🌹و شهادت🌹
#10_11
#jihad
#martyr
🌱
شب عاشورا بود، از مراسم که برگشتیم به سید گفتم با رفقا امشب به منزل ما بیایند، آن شب کسی منزل ما نبود، خیلی خسته شده بودیم به محض آنکه وارد خانه شدیم، خیلی سریع خوابمان برد، ساعت سه یا چهار صبح احساس کردم صدایی از راهرو می آید، ترسیدم، آرام رفتم تا ببینم صدای چیست؟
با تعجب دیدم سید مشغول خواندن نماز شب است، به حال او خیلی غبطه خوردم او آن روز از همه ما خسته تر بود، کار و مداحی در چند هیئت و… رمق برایش باقی نگذاشته بود اما خلوت با خدا صفایی داشت که حاضر نبود به این راحتی ها آن را از دست دهد، آن هم در شب عاشورا…
✍آستان مهر
🌷 #شهید_سید_مجتبی_علمدار
✨ #سالروز_ولادت_جانبازی_شهادت
@sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از ظهور نزدیک است
🌱
شب عاشورا بود، از مراسم که برگشتیم به سید گفتم با رفقا امشب به منزل ما بیایند، آن شب کسی منزل ما نبود، خیلی خسته شده بودیم به محض آنکه وارد خانه شدیم، خیلی سریع خوابمان برد، ساعت سه یا چهار صبح احساس کردم صدایی از راهرو می آید، ترسیدم، آرام رفتم تا ببینم صدای چیست؟
با تعجب دیدم سید مشغول خواندن نماز شب است، به حال او خیلی غبطه خوردم او آن روز از همه ما خسته تر بود، کار و مداحی در چند هیئت و… رمق برایش باقی نگذاشته بود اما خلوت با خدا صفایی داشت که حاضر نبود به این راحتی ها آن را از دست دهد، آن هم در شب عاشورا…
✍آستان مهر
🌷 #شهید_سید_مجتبی_علمدار
✨ #سالروز_ولادت_جانبازی_شهادت
@sangarshohada 🕊🕊
#ڪلام_شهید
●به سیّــد مجتبی علمـدار گفتم اینا کین که میاری هیئـت و بهشـون مسئولیت میدی؟
گفت: کسی که تو راه نیــست اگه بیاد تو مجلس #اهل_بیت (ع) و یه گوشه بشینه و شما بهش بها ندی، میره و دیگه هم بر نمےگرده
اما وقتی تحویلــش بگیری، جذب همیــن راه میشه...
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊