eitaa logo
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
34هزار عکس
10.6هزار ویدیو
612 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر تبادل تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
ولایت فقیه یعنی تا امام زمانت به کوفه نیامده مســـلم، ولی امر مسلمین است 🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
.•🌿❛ °خیلـے ها مـے پرسن:  °"ڪے گفته ° محجبه ها فرشته‌اند؟!🧐 °امیرالمومنینـ♥️ ° علـے علیه السلام :💎 (◄ همانا عفیف و پاکدامنـــ، فرشته‌اےازفرشته‌هاست🥰) @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
بیاید باهم قرار بگذاریم هر روز دعا کنیم برای مردم مظلوم فلسطین و غزه 💔 ولو شده به تلاوت یک سوره نصر.... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾  وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾  فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾ عج♥️ 🌟أللَّھُـمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🌟 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷رمان واقعی #نسل_سوخته 🌷قسمت ۹۹ 🌷 داشتیم؟ ... مادرم روز به روز کم حوصله تر می شد ... اون آدم آرام
🌷رمان واقعی 🌷قسمت ۱۰۰ 🌷 لیست حسابی جا خوردم ... به زحمت خودم رو کشیدم بیرون ... - فرامرز ... به جان خودم خیلی خسته ام ... اذیت نکن ... _اذیت رو تو می کنی ... مثلا دوستیم با هم ... کاندید شورا شدی یه کلمه به من چیزی نگفتی ... خندیدم ... _تو باز قرص هات رو سر و ته خوردی؟ ... _نزن زیرش ... اسمت توی لیسته ... چند تا از بچه ها پای تابلوی توی حیاط جمع شده بودن ... منم دنبال فرامرز راه افتادم ... کاندید شماره 3 ... مهران فضلی ... باورم نمی شد ... رفتم سراغ ناظم ... _آقای اعتمادی ... غیر از من، مهران فضلی دیگه ای هم توی مدرسه هست؟ ... خنده اش گرفت ... _نه ... آقای مدیر گفت اسمت رو توی لیست بنویسم ... - تو رو خدا اذیت نکنید ... خواهشا درش بیارید ... من، نه وقتش رو دارم ... نه روحیه ام به این کارها می خوره ... از من اصرار ... از مدرسه قبول نکردن ... فایده نداشت ... از دفتر اومدم بیرون و رفتم توی حیاط ... رای گیری اول صبح بود... بیخیال مهران ... آخه کی به تو رای میده؟ ... بقیه بچه ها کلی واسه خودشون تبلیغ کردن ... اما دقیقا همه چیز بر خلاف چیزی که فکر می کردم پیش رفت ... مدیر از بلندگو ... شروع کرد به خوندن اسامی بچه هایی رو که رای آورده بودن ... نفر اول، آقای مهران فضلی با 265 رای ... نفر دوم، آقای ... اسامی خونده شده بیان دفتر ... برق از سرم پرید ... و بچه های کلاس ریختن سرم ... از افراد توی لیست ... من، اولین نفری بودم که وارد دفتر شدم ... تا چشم مدیر بهم افتاد با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... _فکر می کردم رای بیاری ... اما نه اینطوری ... جز پیش ها که صبحگاه ندارن ... هر کی سر صف بوده بهت رای داده ... جز یه نفر ... خودت بودی؟ ... 👈 .... رمان واقعی نويسنده:سيد طاها ايماني 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀.🌱.🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🌱.🥀،═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷رمان واقعی #نسل_سوخته 🌷قسمت ۱۰۰ 🌷 لیست حسابی جا خوردم ... به زحمت خودم رو کشیدم بیرون ... - فرام
🌷رمان واقعی 🌷قسمت ۱۰۱ 🌷 به جز ما، دو نفر هر چی التماس کردم فایده نداشت ... و رسما تمام کارهای فرهنگی تربیتی مدرسه ... از برنامه ریزی تا اجرا و ... به ما محول شد ... و مسئولیتش با من بود ... اسمش این بود که تو فقط ایده بده ... اما حقیقتش، جملات آخر آقای مدیر بود... _ببین مهران ... تو بین بچه ها نفوذ داری ... قبولت دارن ... بچه ها رو بکش جلو ... لازم نیست تو کاری انجام بدی ... ایده بده و مدیریت شون کن بیان وسط گود ... از برنامه ریزی و اجرای مراسم های ساده ... تا مسابقات فرهنگی و ... نمی دونستم بخندم یا گریه کنم ... _آقا در جریان هستید ما امسال ... امتحان نهایی داریم؟ ... این کارها وظیفه مسئول پرورشی مدرسه است ... کار فرهنگی برای من افتخاریه ... اما انصافا انجام این کارها ... برنامه ریزی و راه انداختن بچه ها و ... مدیریت شون و ... خیلی وقت گیره ... _نگران نباش ... تو یه جا وایسی بچه ها خودشون میان دورت جمع میشن ... دست از پا درازتر اومدم بیرون ... هر کاری کردم زیر بار نرم، فایده نداشت ... تنها چیزی که از دوش من برداشته شده بود... نوشتن گزارش جلسات شورا بود ... که اونم کلا وظیفه رئیس شورا نبود ... اون روزها هزاران فکر با خودمی می کردم ... جز اینکه اون اتفاق، شروع یک طوفان بود ... طوفانی که هرگز از ورود بهش پشیمان نشدم ... اولین مناسبت بعد از شروع کار شورا ... بعد از یه برنامه ریزی اساسی ... با کمک بچه ها، توی سالن سن درست زدیم و... همه چیز عالی و طبق برنامه پیش رفت ... علی الخصوص سخنران ... که توی یکی از نشست ها باهاشون آشنا شده بودم ... و افتخار دادن و سخنران اون برنامه شدن ... جذبه کلامش برای بچه ها بالا بود و همه محو شده بودن ... برنامه که تموم شد ... اولین ساعت، درسی شیمی بود ... معلم خوش خنده ... زیرک ... و سختگیر ... که اون روز با چهره گرفته و بداخلاق وارد کلاس شد ... چند لحظه پای تخته ایستاد و بهم زل زد ... _راسته که سخنران به دعوت تو حاضر شده بود بیاد؟ ... این آقا راحت هر دعوتی رو قبول نمی کنه ... یهو بهروز از ته کلاس صداش رو بلند ... _آقا شما روحانی ها رو هم می شناسید؟ ... ما فکر می کردیم فقط با سواحل هاوایی حال می کنید ... و همه کلاس زدن زیر خنده ... همه می خندیدن ... به جز ما دو نفر ... من و دبیر شیمی ... . 👈 .... رمان واقعی نويسنده:سيد طاها ايماني 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀.🌱.🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🌱.🥀،═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷رمان واقعی #نسل_سوخته 🌷قسمت ۱۰۱ 🌷 به جز ما، دو نفر هر چی التماس کردم فایده نداشت ... و رسما تما
🌷رمان واقعی 🌷قسمت ۱۰۲ 🌷 سواحل هاوایی صدای سائیده شدن دندان هاش رو بهم می شنیدم ... رفت پای تخته ... _امروز اول درس میدم ... آخر کلاس تمرین ها رو حل می کنیم ... و شروع کرد به درس دادن ... تا آخر کلاس، اخم هاش توی هم بود ... نه تنها اون جلسه ... تا چند جلسه بعد، جز درس دادن و حل تمرین کار دیگه ای نمی کرد ... جزء بهترین دبیرهای استان بود ... و اسم و رسمی داشت... اما به شدت ضد نظام ... و آخر بیشتر سخنرانی هاش ... _آخ که یه روزی برسه سواحل شمال بشه هاوایی ... جانم که چی میشه ... میشه عشق و حال ... چیه الان آخه؟... دریا هم بخوای بری باید سرت رو بیاری پایین ... حاج خانم یا الله ... خوب فاطی کاماندو مگه مجبوری بیای حال ما رو هم ضد حال کنی؟ ... دلم می خواد اون روزی رو ببینم که همه این روحانی ها رو دسته جمعی بریزیم تو آتیش ... توی هر جلسه ... محال بود 20 دقیقه در مورد مسائل مختلف حرف نزنه ... از سیاسی و اجتماعی گرفته تا ... در هر چیزی صاحب نظر بود ... یک ریز هم بچه ها رو می خندوند ... و بین اون خنده ها، حرف هاش رو می زد ... گاهی حرف هاش به حدی احمقانه بود که فقط بچه های الکی خوش کلاس ... خنده شون می گرفت ... اما کم کم داشت همه رو با خودش همراه می کرد ... به مرور، لا به لای حرف هاش ... دست به تحریف دین هم می زد ... و چنان ظریف ... در مورد مفاسد اخلاقی و ... حرف می زد که هم قبحش رو بین بچه ها می ریخت ... هم فکر و تمایل به انجامش در بچه ها شکل می گرفت ... و استاد بردگی فکری بود ... - ایرانی جماعت هزار سال هم بدوه ... بازم ایرانیه ... اوج هنر فکریش این میشه که به پاپ کورن بگه چس فیل ... آخرش هم جاش همون ته فیله است ... خون خونم رو می خورد اما هیچ راهکاری برای مقابله باهاش به ذهنم نمی رسید ... قدرت کلامش از من بیشتر بود ... دبیر بود و کلاس توی دستش ... و کاملا حرفه ای عمل می کرد ... در حالی که من یه نوجوان که فقط چند ماه از ورودم به 18 سالگی می گذشت ... حتی بچه هایی که دفعات اول مقابلش می ایستادند ... عقب نشینی کرده بودن ... گاهی توی خنده ها باهاش همراه می شدن ... هر راهی که به ذهنم می رسید ... محکوم به شکست بود... تا اون روز خاص رسید ... 👈 .... رمان واقعی نويسنده:سيد طاها ايماني 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀.🌱.🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🥀.🌱.🥀،═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۱۰۹۷🌷 🌿زیارت آل ی
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۱۰۹۸🌷 🌿زیارت آل یاسین🌿 ✨«وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاكِرا وَ نَكِيرا حَقٌّ» 💠 در زيارت آل يس به بحث مرگ و نكير و منكر رسيديم. 💠 امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی می‌فرمایند: در خانه قبر، فرد از تمام تعلقات جدا شده، وحیداً فریداً، یکه و تنهاست. 🔆 «أَبْكِى لِخُرُوجِ نَفْسِى، أَبْكِى لِظُلْمَةِ قَبْرِى، أَبْكِى لِضِيقِ لَحْدِى، أَبْكِى لِسُؤالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ إِيَّاىَ» 🔆 "گریه می‌کنم براى بیرون رفتن جان از بدنم، گریه مى‌کنم براى تاریکى قبرم، گریه مى‌کنم برای تنگى لحدم، گریه مى‌کنم براى پرسش دو فرشته قبر منکر و نکیر از من» 💠انسان در محضر امام می‌آموزد: در عالم دنیا که زبان او باز است باید مقدمات و زمینه جواب‌گویی در عالم قبر را ایجاد کند تا بتواند با تمام وجود آن سؤالات را پاسخ دهد. 💠 انسان باید ربوبیت خداوند، رسالت پیامبر و ولایت ائمه را ملکه خود کرده و در قلب تثبیت کند. همچنین در مقام عمل به‌سوی قبله توحید در حرکت باشد تا در عالم قبر آن‌چه در درون خود کِشته به ظهور و بروز برساند. ✨ اگر بار خار است خود کشته‌ای ✨ و گر پرنیان است خود رشته‌ای ✨«أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ»✨ 💠انسان در شعاع نور امام حقیقت‌شناس می‌شود. 💠در این فراز گواهی و شهادت فرد در مورد نشر و زنده شدن مردگان مطرح می‌شود. امری که ثابت و لا یتغیر است. 🔶 نشر به معنای احیاء مردگان، پخش کردن، زنده شدن و پراکنده کردن به‌کار می‌رود. 💠حرف تأکید «أنَّ» نشان می‌دهد كه زندگی انسان بر مبنا و محوریت حق تحقق یافته و اساس ادامه حیات بر همين محور است. 💠 نشر و احیاي روحاني افراد در این عالم با دمیدن نَفَس مسیحایی امام زمان عج صورت می‌گیرد،زيرا آنكس كه در دنيا گرفتار جهالت ومعصيت وغفلت شده و يا به عبارتی گرفتار دنيای مادی گشته است گويا مرده است وبا نفس ولي خدا مي تواند به حيات معنوي خويش بازگردد. 🔶 انسان با جهالت، غفلت و معصیت حیات روحانی خود را از ميان می‌برد و به بُعد حیوانی هبوط می‌کند اما چنانچه او قصد رهايی از اين اسارت را داشته باشد فقط ولی الله نجات بخش اوست و او را از اين مرگ مي رهاند. 💠در این فراز زائر اعتراف مي كند که منشور اعمال همه مردم در مقابل نگاه امام قرار دارد و عملكرد هيچ كس ‌ از امام مخفی نیست. 💠 قیامت ادامه ی دنیا است پ.کتاب اعمال انسان در آن پخش و عیان است و هركس با منشور اعمال خود وارد قیامت می‌شود.  💠وجود انسان در قیامت بسته و به‌هم‌پیچیده نیست بلکه منتشر می‌گردد. 👈 .... قسمت اول مهدی شناسی👇 https://eitaa.com/zohoreshgh/55160 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 یک حاجت مستجاب از امام زمان عجل الله عج عج♥️ 🌟أللَّھُـمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🌟 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
حرف خاص.mp3
زمان: حجم: 28.27M
✘ اگه غمگینی و مضطربی، یعنی خدات قلابیه! عج♥️ 🌟أللَّھُـمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج🌟 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
19.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🚨 ؛ 👈 انتشار برای اولین بار؛ 🔸️روایت سردار «حاجی‌زاده» از نقش پررنگ شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان در وعده صادق۱ 🇮🇷 اگر عملیات وعده صادق۱ این وزن را پیدا کرد ، به این خاطر بود که میدان و دولت باهم همراه بودند. ✊ دشمن وقتی دید همه ایران برای وعده صادق۱ هماهنگ هستند ، به التماس افتاد. 🪧 🪧 🪧 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🚨🔥سناریو مقابله ایران با هواپیمای B2 افسانه ای آمریکا چیست؟ 🪧 🪧 ☆ــــــــــــــــــــ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
@Aminikhaah11 Ane Manaee (1403-09-16) Marghade Sheikh Sadoogh.mp3
زمان: حجم: 27.39M
🔈 📌 🔰 جلسه یازدهم 📌 عمل در آیینه هستی؛ تأملی بر جایگاه و معنای آن * نورِ عمل؛ چراغی که راه‌های بسته را روشن می‌کند [4:20] * نورانیت نماز شب؛ گشایش قلب، تغییر اخلاق [4:58] * شرح صدر؛ گنجینه‌ای برای دل‌های نورانی [7:31] * علم به فایده؛ کلید رفع نیاز و رسیدن به کمال [15:31] * تشکیک وجود در اندیشه ملاصدرا؛ شعور و محبت، در تمام مراتب هستی [19:27] * ؛ وقتی سنگ‌ها هم انس و تعلق دارند [22:03] * لذت‌های حیوانی؛ وقتی انسان مسیر کمال را گم می‌کند [24:48] * آنجا که اراده انسان، محض اراده خدا می‌شود [31:25] * کمال انسانی؛ جایی که هیچ قدرتی را یارای مقابله نیست [35:30] * عمل صالح امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) زمینی؛ تضمین اوج کمال امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آسمانی [37:23] * حلال و حرام؛ نقشه‌ای برای رسیدن به کمال انسانی [42:11] * صبر؛ کلید طلایی رسیدن به کمال انسانی [46:59] * لذت حقیقی؛ در گرو بندگی و انجام وظیفه [50:50] * چادر فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)؛ نجات‌بخش خیل عظیم خلائق در عرصات قیامت [59:11] ⏰ مدت زمان: ۱:۰۵:۵۶ 📅 ۱۴۰۳/۰۹/۱۶ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️