eitaa logo
❤عشـــق مـن مهــــدی❤
1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.3هزار ویدیو
113 فایل
🔸مهـــــدویت 🔸اخــبارظهــــور و منطقه 🔸حدیث واخلاق 🔸️خانواده مهدوی کپی از کانال ازاد است اقا تنهاست. ارتباط با مدیر @Yamahdibeia تبادل نداریم❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
⃣3⃣ ? ايستگاه 20 پيامبر از هر فرصتى براى بيان فضايل على(ع)استفاده مى كرد تا مردم به ارزش وجودى على(ع)پى ببرند، پيامبر براى مردم گفت: "مقام على(ع)نزد من، مانند مقام هارون(ع)است براى موسى(ع)". اين سخن را پيامبر در ماجراى جنگ تَبُوك بيان كرد: سال نهم هجرى بود، پيامبر همراه با لشكر اسلام از مدينه به سوى تَبُوك حركت كرد، او از على(ع)خواست تا در مدينه بماند و در لشكر اسلام شركت نكند. (در جنگ تبوك، لشكر اسلام براى مقابله با سپاه روم به سوى مرزهاى روم حركت كرد. امروزه، تبوك در شمال عربستان و نزديك مرز اردن واقع شده است). پيامبر مى دانست كه عدّه اى از منافقان نقشه اى در سر دارند و مى خواهند در زمانى كه او در مدينه نيست، ضربه اى به اسلام بزنند، براى همين پيامبر از على(ع)خواست كه در مدينه بماند تا برنامه هاى منافقان نقش بر آب شود. وقتى پيامبر از مدينه بيرون رفت، منافقانى كه در مدينه مانده بودند، شايعه اى را بر سر زبان ها انداختند; آنها گفتند: "پيامبر دوست نداشت على(ع)همراه او باشد و براى همين على(ع)را همراه خود نبرد". اين سخن به گوش على(ع)رسيد، او از مدينه بيرون آمد تا خود را به پيامبر برساند، هنوز پيامبر از مدينه زياد دور نشده بود. وقتى على(ع)به پيامبر رسيد ماجرا را براى آن حضرت تعريف كرد. پيامبر به على(ع)گفت: "اى على! به مدينه بازگرد كه براى حفظ مدينه، هيچ كس مثل تو شايستگى اين كار را ندارد". سپس پيامبر رو به على(ع)كرد و گفت: "اى على! مقام و منزلت تو در پيش من، مانند مقام و منزلت هارون(ع)نزد موسى(ع)است، همان طور كه هارون(ع)، جانشين موسى(ع)بود، تو نيز جانشين من هستى با اين تفاوت كه بعد از من ديگر پيامبرى نخواهد بود". اين حديثِ پيامبر به "حديث منزلت" مشهور شد، چون پيامبر از منزلت و جايگاه على(ع)سخن به ميان آورد. هر مقامى كه هارون(ع) داشته است، على(ع)هم آن را دارا بود، وقتى قرآن را با دقّت بررسى مى كنم مى بينم كه قرآن، هارون(ع)را خليفه و جانشين موسى(ع)معرّفى مى كند. در آيه 142 سوره اعراف چنين مى خوانم: (وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً... وَقَالَ مُوسَى لاَِخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي...). ماجرا چه بود؟ تو از موسى(ع)خواستى تا سى شب براى مناجات به كوه طور برود تا تو كتاب آسمانى تورات را بر او نازل كنى. موسى(ع)، برادرش، هارون را جانشين خود قرار داد و از او خواست تا به اصلاح كار مردم بپردازد، بعد از آن موسى(ع)با هفتاد نفر از بنى اسرائيل به كوه طور رفت. تو صلاح را در آن ديدى كه مأموريّت موسى(ع)ده شب ديگر تمديد شود، براى همين موسى(ع)ده روز ديرتر نزد قومش بازگشت تا آنان امتحان شوند. نكته مهم اين است: با وجودى كه موسى(ع)مدّت كوتاهى از امّت خود دور مى شد، براى خود، جانشينى قرار داد، در آخرين سال زندگى محمّد(صلى الله عليه وآله)تو به او خبر دادى كه زمان مرگش نزديك شده است. اهل سنّت مى گويند: "پيامبر هيچ جانشينى براى امّت اسلامى انتخاب نكرد"، چگونه مى توان باور كرد كه پيامبر هيچ جانشينى براى خود انتخاب نكرد و امّت خود را رها كرد و رفت؟ 💞💞💞💞💞💞🍃🍃🍃🍃🍃 @zohornzdikhst