📚مردی از اهل بیت امام مهدی علیه السلام
◀️یکی از مهمترین خیانتهای پیروان احمد بصری درباره روایات، تحریفی است که در روایتی عامی از کتاب الملاحم و الفتن سید بن طاووس انجام داده و اتباع او آن را با آب و تاب فراوان نقل کرده اند؛
نکته جالب توجه این است که در پایان نقل خود شان ، نقطههای قرار دادهاند که دال بر تقطیع روایت است حال آنکه نسخه کامل روایت دروغ هایشان را آشکار میکند.
روایت این است:( و قبل از او مردی از اهل بیتش در مشرق خروج می کند و هشت ماه شمشیر را بر دوش خود حمل میکند..)
در کتاب جامع الدله جریان احمد بصری ادعا کرده اند :
از این روایت می دانیم که وزیر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مردی از اهل بیت او است و این اشاره ای روشن به فرزندش احمد است،
🗞 جامع الادله. ص١١۴
در کتاب دیگرشان این روایت را با تقطیع و تحریف نقل کرده و پس از آن نوشته اند:( و چه کسی از اهل بیت امام غیر از فرزندش اولین مقرب به او اولین مومن به او در زمان ظهور موجود است و او قطعا احمد است.
🗞علاءالسالم، البینات علی احقیه الوصی احمدالحسن، ص۴٧
🔍حال متن کامل روایت رو مشاهده می کنیم:
( آنگاه که سفیانی لشکری را به سوی مهدی می فرستد، دربیداء زمین آنها را در خود فرو میبرد این خبر به اهل شام میرسد پس به خلیفه خود می گوید: مهدی خروج کرده با او بیعت کن و در اطاعتش داخل شو وگرنه تو را به قتل میرسانیم پس او برای بیعت به سوی مهدی می فرستد و مهدی می آید تا به بیت المقدس میرسد. خزاین به او منتقل میشود و عرب، عجم، اهل جنگ، رومی ها و غیر آنها بدون جنگ در اطاعتش در می آیند تا آنکه مساجدی در قسطنطنیه و غیر آن ساخته می شود و قبل از مردی از اهل بیتش در مشرق خروج می کند و هشت ماه شمشیر را بر دوشش حمل میکند میجنگد و به سمت بیت المقدس می آید پس به آن نمی رسد تا میمیرد.
📚 ابن طاووس، الملاحم والفتن، ص١٣٩،ح١٦١
به نتیجه ای که می توان رسید حتی بر فرض صحت روایت این شخص قبل از امام خروج می کندو ۸ ماه می جنگد و به سمت بیت المقدس می رود؛ اما پیش از رسیدن به آنجا را می میرد و این همان چیزی است که مدعیان از روایت حذف کردهاند.
چون با پذیرش مرگ او قبل از ظهور امام همه بافتههای آنها درباره احمد بصری پنبه می شود.
جالب اینکه برخی پیروان احمد بصری و حتی بعضی از آنها که روایت را هم با تقطیع آورده اند، در مواردی غفلت کرده و روایت را با نص کاملش نقل کرده و توجه نداشته اند که نص کامل این روایت همه ادعای باطل ایشان را تکذیب میکند.
چه زیبا امیرالمومنین در وصف افرادی امثال احمد بصری که دروغ می گویند فرمود:
عَن أَمیرِالمُؤمِنینَ (علیه السلام) قالَ:
ألکِذْبُ عَیْبٌ فاضِحٌ
دروغگویى عیبى رسوا کننده است
📚بحارالانوار،ج۶۶،ص۳۱۳
#یمانی
→ @zohur_media
امام زمان و ظهور
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۵) عجب پروندهای! کوچکترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۶)
در حالیکه پرونده اعمالم بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سرم را بلند کردم و از دیدن شخصی که روبرویم نشسته بود در تعجب فرو رفتم. جوانی خوش سیما و خوش سیرت بود، که با انگشت، اشک از گوشه چشمانم پاک کرد و لبخندی هدیه ام نمود.
به نشانه ادب،سلام کردم و در مقابلش دو زانو، برجای نشستم و خیره به چشمان زیبایش، حیرت زده زیر لب زمزمه کردم:
فتََبارکَ اللهُ احسُنُ الخالقینَ.
پس آنگاه با صدایی رسا پرسیدم: شما کیستید که دوست و همدم من در این لحظه های وحشت و غربت گشته اید؟
در حالیکه لبخندی بر لبانش، نقش بسته بود، پاسخ داد: غریبه نیستم، از آشنایان این دیار توام و همدم و مونست در این راه پرخطر.
گفتم: زهی توفیق... اما به راستی تو کیستی؟ بی شک از اهالی آن دنیای غریب نیستی، زیرا در تمام عمر کسی به زیبایی تو ندیده و نیافته ام.
با همان لبخند که بر لبانش نقش بسته بود با طعنه گفت: حق داری مرا نشناسی! چرا که در دنیا به من کم توجه بودی.
من نتیجه ذره، ذره اعمال خیر توام که اینک مرا به این صورت می بینی. نامم نیک و هادی و راهنمای تو در این راه پر خطر می باشم.
آنگاه از من خواست که پرونده سمت راستم را به او بسپارم. پرونده را به او سپردم و گفتم: از اینکه مرا از تنهایی رهایی بخشیدی، و همدم و همراه من در این سفر خواهی بود بسیار ممنونم و سپاسگذار.
گفت: تا آنجایی که در توانم باشد، برای لحظه ای تنهایت نخواهم گذاشت. مگر آنکه...
رنگ از رخسارم پرید، وحشت زده پرسیدم: مگرچه؟ گفت مگر آنکه آن شخص دیگر که هم اکنون از راه می رسد بر من غلبه یابد که دیگر خود می دانی و آن همراه! پرسیدم آن شخص کیست؟
گفت: تا آن جا که به یاد دارم، فقط نامه اعمال سمت راستت را به من سپردی...
اما نامه اعمال سمت چپ تو، هنوز بر شانه ات آویزان است و چیزی نمی گذرد که شخصی دیگر که نامش گناه است، آن را از تو باز پس خواهد گرفت. آنگاه اگر او بر من غلبه پیدا کند با او همنشین خواهی شد، وگر نه در تمام این راه پر خطر تو را همراه خواهم بود.
گفتم: پرونده او را می دهم تا از اینجا برود. نیک گفت: او نتیجه اعمال ناپسند و گناه توست و دوست دارد در کنارت بماند.
گفتگوهامان ادامه داشت، تا اینکه احساس کردم بوی بسیار نامطبوعی شامه ام را آزار می دهد. آن بوی متعفن تمام فضا را پر کرد و باعث قطع گفتگوهایمان شد. در این لحظه هیکل زشت و کریهی در قبر ظاهر شد....
✍ ادامه دارد..
→ @zohur_media
▪️🌹 رشتــه های چــادر مـادر
🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرماید:
در قیامت، فاطمه از صراط عبور کرده، وارد بهشت میشود و رشتههای چادر او بر روی صراط باقی میماند که یک سوی آن به دست زهرا و سوی دیگرش در عرصه قیامت است.
▣در این هنگام منادی پروردگار به خلائق که از اولین تا آخرین آنان بر صراط گرد آمدهاند؛ ندا می دهد:
【یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ】
✾ای دوستداران فاطمه! به رشتههای چادر او در آویزید.
با این فرمان، جمع کثیری از آفریدگان که در شمار محبِّین حضرت زهرا سلام الله علیها هستند؛
❉با تمسّک به رشتههای چادر آن حضرت، داخل بهشت میشوند.
📚 تفسير الإمام العسكري، المنسوب الى الإمام العسكري صفحه ۴۳۴
→ @zohur_media
سلام حضرت صاحب عزا،مهدی جان
...در سکوت هراس انگیز شهر،در غفلت فاجعه بار شاهدان غدیر،در غربت اشکبار یادگاران پیامبر...علی،غریبانه و حزن آلود،پیکر زخمی فاطمه را به خاک می سپارد و قلبش را نیز...
و چه سنگین است مرور خاطرات کوچه و سیلی و هجوم و آتش،برای تو که هر روز لحظه لحظه اش را می بینی...
#آجرک_الله_یابقیه_الله
→ @zohur_media
امام زمان و ظهور
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۶) در حالیکه پرونده اعمالم بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سرم ر
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۷)
از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم. ناگهان گناه دست کثیف و متعفنش را بر گردنم آویخت و قهقهه زنان فریاد بر آورد: خوشحالم دوست من، خوشحالم و... و باز همان قهقهه مستانه اش را سرداد.
ترس و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفت. زبانم به لکنت افتاد و طپش قلبم شدت یافت و دیگر هیچ نفهمیدم. وقتی به هوش آمدم، سرم بر زانوی نیک بود.
اما با دیدن چهره خون آلود نیک غم عالم در دلم نشست. گمان کردم که آن هیکل متعفن یعنی گناه بر او فائق آمده و پیروز گشته. اما نیک که دانست چه در قلبم می گذرد، صورت بر صورتم نهاد و آهسته گفت: غم مخور، بالاخره توانستم پس از یک درگیری و کشمکش پرونده اش را بدهم و او را برای مدتی از تو دور سازم.
برخواستم و در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود، دست بر گردن نیک انداختم و گفتم: من دوست دارم تو همیشه در کنارم باشی. از آن شخص بد هیکل زشت رو بیزارم و ترسان. راستی که تنهایی به مراتب از بودن در کنار او، برایم لذت بخش تر است. چرا که وقتی گناه، در کنارم قرار می گیرد، وحشتی بزرگ به من دست می دهد.
نیک با حالتی خاص گفت: البته او هم حق دارد که در کنار تو باشد، زیرا این چیزی است که خودت خواسته ای. با تعجب گفتم: من؟! من هرگز خواهان او نبودم. گفت: به هر حال هر چه باشد اعمال خلاف و گناه تو او را به این شکل درآورده است، و به ناچار بار دیگر او را در کنار خویش خواهی دید.
از این گفته نیک خجل زده شدم و سخت مضطرب، و در حالیکه صدایم به شدت می لرزید، پرسیدم: کی؟ کجا؟ گفت: شاید در مسیر راهی که در پیش داریم....
گفتم: کدام راه؟ کدام مسیر؟ گفت: به واسطه بشارتی که نکیر و منکر به تو دادند، جایگاه تو منطقه ای است در وادی السلام، و تو باید هر چه زودتر خودت را آماده سفر به آن مکان مقدس کنی.
گفتم: وادی السلام کجاست؟ گفت: مکانی است که هر مومنی را آرزوی رسیدن به آنجاست و بناچار بایستی از بیابان برهوت نیز بگذری، تا در مسیر راه از هر ناپاکی و آلودگی پاک گردی،
و البته به واسطه رنج و مشقتی که خواهی برد، گناهانت ذوب خواهد شد. آنگاه با سلامت به مقصد خواهی رسید.
گفتم: برهوت چگونه جایی است؟ گفت: کافران و ظالمان در آن جای گرفته و عذاب برزخی می شوند.
آنگاه از من خواست که خود را برای آغاز این سفر پر مشقت آماده سازم.
✍ادامه دارد...
→ @zohur_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهمیت ویژهی کار و تبلیغ برای صاحبالزّمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف 4⃣
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ✨
→ @zohur_media
📚آیا میدانید چه چیزهایی از پیامبران
نزد حضرت مهدی(عج) است؟
🔻 تابوت آدم (علیه السلام)
🔻 وسیلهٔ نجاری نوح (علیه السلام)
🔻 مجموعهٔ ابراهیم
🔻 عصا و حجر و تورات و الواح و
تابوت موسی (ع)
🔻انجیل و رحل عیسی (علیه السلام)
🔻 صاع یوسف
🔻 پیراهن یوسف
🔻 تاج سلیمان
🔻 انگشتر سلیمان
🔻 مکیال شعیب
🔻 آئینه شعیب
🔻 زره داود
🔻 ترکه هود و صالح
🔻 پیراهن پیامبر اکرم ص
🔻 زره پیامبر اکرم ص
🔻 انگشتر رسول خدا ص
🔻 عصای پیامبر اکرم ص
🔻 شمشیر ذوالفقار (علیه السلام)
🔻 مصحف امیرالمومنین علی ع
🔻 عهدنامه مخصوص پیامبر
🔻 میراث جمیع پیغمبران و مرسلین
🔻 و همه ی کتب آسمانی دیگه...
📚مهدی منتظر ص۴۶ و ۴۷
📚معجم احادیث الامام المهدی/ج۳
→ @zohur_media
ظهور.mp3
4.65M
🎙 حاج آقا #رفیعی
📌 دو جریان در آخرالزمان
→ @zohur_media
امام زمان و ظهور
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۷) از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم. ناگهان
📚سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۸)
از قبر بیرون رفتیم. نیک جلو رفت و من با کمی فاصله از پشت سر او حرکت می کردم.
ترس واضطراب مرا لحظه ای آرام نمی گذاشت. هر چه جلوتر می رفتیم، محیط بازتر و مناظر اطراف آن عجیب تر می شد.
از نیک خواستم که از من فاصله نگیرد، همدوش و همقدمم باشد و اندکی نیز آهسته تر گام بردارد.
نیک ایستاد و گفت: تو را به من سپرده اند که یار و مونس ات باشم. تا آنگاه که به سلامت قدم به وادی السلام گذاری به همین خاطر اندکی جلوتر از تو در حرکتم تا راه را بشناسی.
پس از لحظه ای سکوت، بدین
گونه سخنش را ادامه داد: البته اگر گناه بتواند فریبت دهد و یا به اجبار تو را همراه خود سازد، بدون شک دیرتر به مقصد خواهی رسید...
اضطرابم بیشتر شد و از آن به بعد هر آ ن احتمال آشکار شدن گناه را می دادم. مسیر راه را با همه مشکلاتش پیمودیم تا به کوهی رسیدیم که البته با سختی فراوان توانستیم خود را به اوج آن برسانیم.
در چشم انداز ما، بیابانی قرار داشت که از هر طرف، بی انتها و آسمان آن مملو از دود و آتش بود.
نیک خیره به چشمانم گفت: این همان وادی برهوت است که اکنون فقط دورنمایی از آن را می بینی.
خودم را به نیک رساندم و گفتم: من از این وادی هراسانم. بیا از راه ایمن تری برویم. نیک ایستاد و گفت: راه عبور تو، همین است اما تا آنجا که در توان من باشد تو را رها نخواهم کرد و در مواقع خطر نیز به یاریت خواهم شتافت.
حرفهای نیک اندکی از اضطراب و وحشتم کاست اما با این همه، هنوز نگرانی در وجودم قابل احساس بود. لحظاتی به سکوت گذشت. سپس رو به نیک کردم و دوباره گفتم: راه امن تری وجود ندارد؟
صورتش را به سمت من چرخاند و گفت: بهتر است بدانی که: در عالم برزخ نیز، که تنها سایه ای از بهشت و جهنم است بیابان برهوتی قرار دارد، که همانند پل صراط در قیامت است و به ناچار باید از آن گذشت. تا در صورت لیاقت به وادی السلام رسید.
اما وای بر آنان که می مانند و به عذاب مبتلا می گردند و یا دست کم گرفتار و سرگردان می شوند...
به سمت آن دشت بی پایان به راه افتادیم. هرچه پایین تر می رفتیم، هوا گرم و گرمتر🔥 می شد. وقتی به سطح زمین رسیدیم، نفسم به شماره افتاد. از نیک خواستم که لحظه ای برای استراحت توقف کند، اما او نپذیرفت و گفت: راه طولانی و خطرناکی در پیش داریم. بنابراین وقت را تلف نکن.
گفتم: من دیگر نمی توانم چون شدت گرما مرا از پا درآورده است. در همین حال و در حالی که عرق از سرو روی من فرو می ریخت، نقش بر زمین شدم.
نیک از آبی که همراه داشت به من نوشانید.سپس در حالی که هنوز از زخمش رنج می برد، مرا بلند کرده و بر کول خود نهاد و به مسیر همچنان ادامه داد.
از این که رهایم نکرد و با وجود زخمهای بیشمارش، چون دوستی مهربان برایم دل سوزاند، خوشحال بودم و شرمگین...
✍ادامه دارد...
→ @zohur_media
🔴صلوات خاصه قبرستان
"هر کس این صلوات را 1 بار در قبرستان بخواند به مدت 10 سال عذاب از تمام قبرستان برداشته میشوداگر 2 بار بخواند به مدت 40 سال و
اگر 3 بار بخواند برای همیشه عذاب برداشته میشودهمچنین هرکس این صلوات را بر سر قبر والدین خود بخواند حقوق ایشان را ادا نموده است."
متن صلوات اینجاست👇
https://eitaa.com/joinchat/4033609749C6033d49560
💚🌹💚
سلام ای معنی آیات قرآن
بیا با هم ببندیم عهد و پیمان
در آن لحظہ که هنگام فرج شد
اشاره کن سر راهت دهیم جان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
→ @zohur_media
📚اکسیر محبّت حضرت زهرا سلام الله علیها
رسول خدا صلّی الله علیه و آله به جناب سلمان رحمة الله علیه فرمودند:
ای سلمان! هرکس دخترم فاطمه را دوست بدارد، با من در بهشت خواهد بود و هرکس بغض او را در دل داشته باشد، جایگاهش جهنّم است؛ ای سلمان! محبّت فاطمه، در صد موقف (از مواقف قیامت) سودمند است، که آسانترین آن مواقف، مرگ و قبر و میزان و محشر و صراط و محاسبه اعمال است؛
هرکس فاطمه از او راضی شود، من هم از او رضایت دارم و هرکس فاطمه بر او غضب کند، من هم بر او غضبناک هستم و هرکس من بر او غضب کنم، مغضوبِ خدای تعالی واقع میشود؛ ای سلمان! وای بر کسی که به او و همسرش امیرالمؤمنین علیهالسلام ظلم نماید و وای بر کسی که بر فرزندان و شیعیانش ظلم کند.
«عن سلمان الفارسي قال: قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: يا سلمان من أحب فاطمة ابنتي فهو في الجنة معي، ومن أبغضها فهو في النار، يا سلمان حب فاطمة ينفع في مائة موطن أيسر تلك المواطن الموت والقبر والميزان والمحشر والصراط والمحاسبة فمن رضيت عنه ابنتي فاطمة رضيت عنه، ومن رضيت عنه، ومن غضبت عليه فاطمة غضبت عليه، ومن غضبت عليه غضب الله عليه، يا سلمان ويل لمن يظلمها ويظلم بعلها عليا عليهالسلام، و ويل لمن يظلم ذریتها و شيعتها.»
📜مائة منقبة (ابن شاذان قمی)، ص۱۱۶
مقتل الحسین خوارزمی، ص۱۰۰
ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۹۴
بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۱۶
فرائد السمطین، ج۲، ص۶۷ (منابع اهل)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
→ @zohur_media