eitaa logo
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
3.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
سلام به کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند خوش آمدید. مطالب کانال صرفا جهت اطلاع واستفاده شما عزیزان می باشد. تبلیغ کسب و کار کانال و گروه ----------------------------------------------------- آیدی مدیر @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان سلام.🌸 رمان عبور از سیم خاردار نفس به پایان رسید. ممنون از همراهیتون. به در خواست شما عزیزان مبنی بر جدا سازی رمان‌ها کانالی مخصوص رمان ساختیم به نام رمانکده زوج خوشبخت که در آنجا در خدمت شما عزیزان هستیم با رمان‌های بسیار زیبا🌸 منتظر حضور گرمتان هستیم❤️ لینک کانال رمانکده زوج خوشبخت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩیم ﺍﺯ ما ﻣﯿﭙــﺮﺳﯿﺪﻥ : ﺑــﺎﺑــﺎﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺎ ﻣـﺎﻣــﺎﻧﺘﻮ؟ ! میگفتیم : ﻫﺮ ﺩﻭﺗﺎﺷﻮﻧﻮ !! ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﻧﻪ ! ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ !!! ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﺪﻭﻣﻪ؟؟؟ ما ﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﺮﻡ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺒﯽ میگفتیم : ﻣﺎﻣﺎﻧــﻮ !!! ﺑﯿــﭽﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ! ﻟﺒــﺨﻨﺪ تلخی ﻣﯿﺰﺩ ﻭ ... ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻴﻜﺸﻴﺪ ﺟﻠــﻮﯼ ﻫﻤﻪ !!! ﺍﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﻔﻬــﻤﯿﻢ ﭘــﺪﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﻴﺸﺪ ﺗــﺎ ﺯﻥ ﻭ بچش ﺯﻧﺪﮔــﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﻦ ... ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ... ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ.. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩی که ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ بودند ﺑﺎ ديده ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان پدر میگذاشت ... ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ پدر ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ... ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ترحم ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ آنان ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!! ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ. ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ: ﭘﺴﺮ... ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ نمیکنی ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ باقی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟! ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ...فكر نميكنم ﭼﯿﺰﯼ باقی گذاشته باشم! ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : خیر ﭘﺴﺮم. اشتباه میکنی. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ! پسر با تعجب پرسید: چه چیز را؟! آن مرد پیر گفت: تو ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ... ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ باقی گذاشته ای... و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!! کاش سوره ای به نام "پدر" بود که این گونه آغاز میشد: قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد و قسم بر چشمان همیشه نگرانت... قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند و قسم بر غربتت، وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست ...😔 ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﺮﭼﯽ ﺳﺎﻻﺭﻩ ﻫﺮﭼﯽ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻨﺎمه ﭘـــــــﺪﺭ زنده باد همه ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران عزیز سفر کرده.. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
🔴 💠 گاهی بین زن و شوهر سر قضیه‌ای می‌شود و زن یا مرد به همسرش می‌گوید: "مطمئنم فلان مطلب را به من " و همسرش نیز با عصبانیت می‌گوید: "گفتم!" و سر همین قضیه، بگو مگو و مشاجره‌ی سختی رخ می‌دهد. 💠 پیشنهاد می‌شود با یک تغییر جزئی در خود از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر‌ جلوگیری کنید! مثلاً به همسرتان بگویید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من ." یعنی کلمه‌ی "شرمنده نشنیدم" را بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
💙مردها عادت میکنند به بودن زن نه اینکه عادی شود و تکراری، ✔️به بودنش، ✔️به بویش، ✔️به اتمسفری که ایجاد میکند، ✔️به جانی که میریزد در دیوارهای خانه و تازه میکند حس بودن را ... 💔چند روز نباشد حالشان خراب میشود به گیر دادن هایشان توجه نکنید! 👈مرد بی زن تلف میشود ... Ⓜ️قابل توجه خانومهائیکه میگن همسر ما احساسی نیست😉😉😉 همین گفتن شام چی داریم✳️ خونه چیزی کم و کسری نداره✳️ چیزی لازم نداری ✳️ یعنی مهم بودن. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
💛💚💜 🌸هر زنی دوست داره شوهرش زیبایی‌هاشو تحسین کنه، اما متاسفانه شوهرها معمولا همچین کاری نمی‌کنن!!💔 👘 آقایان باید بدونن که در برابر كوچكترين تغييرات مثلا رنگ مو يا لباس جديد حساس هستن. برای همین هم بعد از این تغییرات منتظر همسرشون هستن.😎😍 🌷 نسبت به اين تغييرات واكنش نشون بدین و از همسرتون تعريف و تمجید کنید🎶... 🔺و اینو بهانه‌ای برای ابراز محبت قرار بدید تا باعث و گرمی روابط‌تون بشه. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
این داستاااان 😄👇👇 احترام به غرور شوهر 😊👌 خانما اگر شوهرتون میگه: "فلان چیز رو بخریم" باهاش مخالفت نکنید. 😡 حالا درسته شما قصدتون دلسوزیه و دوست ندارید شوهرتون توی زحمت بیفته 👈 اما این باعث میشه حس تأمین مرد که یکی از مهمترین حس‌های یک آقاست از بین بره. 😉 خانما زیاد نگران شوهرتون نباشید. 👈او از اینکه واستون خرج کنه خوشحال میشه. پس هی نگید نه و نمیخوام و پول نداریم و .......⛔️ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
♥️ وقتی یکیو دوست داری ... اشکشو در نیار ... با اشکاش از چشماش میوفتی ... ♥️ ازش فاصله نگیر ... اگه سرد شه دیگه درست نمیشه ... ♥️ باهاش قهر نکن ... بی تو بودن رو یاد میگیره ... ♥️ تهدیدش نکن ... دعواش نکن ... میره پشته یکی دیگه قایم میشه ! اون آدم پناهش میشه ...!! ♥️ اگه دوستش داری ... همونجوری که هست دوستش داشته باش ، سعی نکن عوضش کنی!! ♥️ اگه دوستش داری ... اشتباهاتشو به روش نیار ... آدم جایز و الخطاست...!! ♥️ بذار یاد بگیره دنیاش و زندگیش تویی !؟؟ نذار بره جای دیگه ازدست تو گریه کنه اون موقعست که دیگه تو ، توی قلبش جایی نداری ...🍎🍏👌 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
✅سعی کنید وقتی میرید خونه ی مادر شوهرتون یا کلا خونه فامیل های شوهرتون لباس هاتون رو بپوشید ✳️حتی اگه باهاشون خودمونی هستین ،یه جوری برید انگار دارید میرید یا جایی که خیلی تعارف دارید 💢اینجوری مثل مهمون ها باهاتون برخورد میکنن و حسابی هواتون رو دارن احترام خودتون میره بالا. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
به ظاهرتان رسیدگی کنید 👈 فکر نکنید وقتی در یک خانه زندگی می‌کنید دیگر مهم نیست چگونه به نظر برسید. جاذبه ظاهری‌تان را حفظ کنید. 2⃣ معطر بودن می‌تواند در روابط زن و شوهر معجزه کند 👈 همیشه خوشبو باشید و اگر از سر کار می‌آیید یا آشپزی کرده‌اید، با​ دوش‌گرفتن و تعویض لباس خود را برای دیدار با همسرتان آماده کنید. بوی قرمه‌سبزی اشتها‌ برانگیز است، اما این بو روی لباس همسر می‌تواند خیلی دفع‌کننده باشد. معطر بودن فقط استفاده از عطر نیست.❤️❤️❤️ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁 💎هنر را بیاموزیم ❌رها نکردن به موقع از خبر می دهد 💥پسرتان را رها کنید اولویت او باید همسرش باشد. 💥دخترتان را رها کنید تا اولویت او همسر و زندگی اش هست، با شام و ناهار هر روزه او را پیش خود نگه ندارید. 💥نوه ها شیرین هستند اما آنها را رها کنید قرار نیست نقش فرزندان شما را بازی کنند بگذارید در کنار پدر و مادرشان بزرگ شوند. 💥کینه خواهر و برادر را رها کنید در شرایط ناگوار آنها به داد شما خواهند رسید. 💥باورهای غلط را رها کنید تا جایی برای افکار و ایده های خوب باز شود. ❌چسبیدن مدام شما به کسی یا چیزی که دوست اش دارید شما و رابطه تان را از بین خواهد برد. ❤️ نترس، این رها کردن به این معنی نیست که آنها را از دست بدهی، اجازه بده خودشان باشند و به علایقشان برسند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎیﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ... ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : "ﺍﯾﻦ نیز بگذرد" ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ.......... ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ : "ﺍﯾﻦ نیز بگذرد" گر به دولت برسی، مست نگردی مردی، گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی، اهل عالم همه بازیچه دست هوسند، گر تو بازیچه این دست نگردی مردی.. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
من زینب ام.. بیست و هشت سالمه. سال آخر دبیرستان بودم که پدرم بخاطر مشکل قلبی فوت کرد. من تنها فرزندشون هستم.. مامان همیشه میگه بخاطر نداری راضی به آوردن بچه ی دیگه نشدیم. بابام یه مغازه ی کوچیک داشت مامانم داد گرایه.. خودشم گاهی میرفت خونه ی مردم کارگری. دانشگاهم که تموم شد، منم گاهی میرفتم تو خونه ی مردم برای کار. تا این که صاحب خونه که خانم محترمی بود بهم گفت برم پیش خواهر بزرگش تو خونه اش برای آشپزی. مثل این که از دست پختم خوشش اومده بود. خداروشکر اونجا با حقوق عالی موندگار شدم. از یازده صبح میرفتم تا ده شب اونجا بودم.. گاهی که مهمون شام داشتند تا دوازده مجبور می شدم بمونم. خودم می رفتم براش خرید، یا با ماشین می بردمش بیرون و خرید. خانم محترم و اشرافی بود. تا اون شب که خانم بهم گفت یه نفر خانم رفته خونشون گفته برای امر خیر مزاحم شده و منو برای پسرش خواستگاری کرده. گفتم آدرس گرفته با پسره برم سرقرار و بیشتر با هم آشنا بشیم. به مامان جریان رو گفتم و روز بعدش تو کافی شاپ با هم قرار گذاشتیم. به گفته ی خود پسره تو پاساژ موقع خرید منو دیده و اومده دنبالم تا رسیده به خونه ی نگین خانم. مغرور بود.. فخر می فروخت و همش موبایل و ساعت میلیونی اشو نشون میداد. از دو تا مغازه ای که تو پاساژ داشت می گفت که یکی رو داده گرایه و یکی رو خودش می گردونه. از ماشین چند میلیاردی که تازه عوضش کرده و تا خونه ی چهار صد متریش تو الهیه! مطمعن شدم که فکر کرده من دختر نگین خانم هستم و اون خونه زندگی و ماشین برای منه! نفس گرفته و با اخم میون حرفش رفتم و گفتم ببینید آقای محترم، پول داری، خونه و ماشین و مغازه ی میلیاردی داری، نوش جونت برای خودت.. اما من هیچی ندارم، عقده هم ندارم.. شعور دارم، انسانیت دارم که تو این دوره کم تر کسی داره. من تو اون خونه ای که شما فکر می کنید زندگی نمی کنم، اونجا آشپزی می کنم، حقوق می گیرم. وضع مالیمم اصلا خوب نیست.. پدرم چند سال پیش فوت کرده و مادرم مثل خودم کارگره که یک لقمه نون حلال در بیاره. بعد توی یک کاغذ آدرس خونه ی خودمون رو نوشتم و گذاشتم جلوش و گفتم خونه ی ما اینجاست، اگر قصد ازدواج دارید اینجا تشریف بیارید.. و در مقابل چشم های متعجب و اخم هاش بلند شده و از کافی شاپ بیرون زدم. قصد اون آقا عشق نبود.. پول و ثروت بود، با اون همه داشته، باز عقده ی پول داشت. رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
‍ دوست داشتن هایتان را به مرحله اثبات برسانید! نگویید خب بالاخره خودش میفهمد ....اتفاقا نمیفهمد . حرف های گفتنی را به او بگو ....بگو جز او دنیا را نمیخواهی.....بگو بی او میمیری .....گفتنی هارا باید گفت . باور کن برخی گفتنی ها مرده زنده میکند ....آبه روی آتشند ....بگویید خب ، چرا خفه خون میگیرید😡 هزار حرفی میزنید جز آن چیز که باید بزنید...یک وقت هایی شنیدنش برای طرف مقابل مثل شوکی است روی بدن یک فرد رو به موت از آن شوک هایی که دکتر بعدش میگوید " به هوش آمد " بگویید دوستش دارید. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
❤️مراقب معاشرت هات باش.. با فک فامیل و دوست و اشنات.... همه اونایی که حرفاشون،کنایه و تیکه و زخم زبون و دخالت هاشون،مشاوره هاشون،میتونه تو و روحیت و زیر و رو کنه... محکم باش.. ،نه گفتن رو یاد بگیر... ارامش خودت، همسرت و زندگیت در نظر بگیر... اینا یه حرفی میزنن و میرن پی خوشی و زندگی خودشون ولی تو میمونی و زندگیت و یه مغز شسته شده و عواقب اهمیت دادن به حرفاشون و دهن بینی هات... 👈🌹یادت باشه که ساعات زندگیت رو به افق آدم های ارزون قیمت کوک نکنی؛ یا خواب میمونی یا از زندگی عقب... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
❤️ اگر همسرتان بدون مقدمه و حتی بدون مناسب هدیه می‎خرد (هر چند کوچک) یا مرتب شما را بیرون می‌برد بدون هیچ گونه شکی دوستتان دارد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
پسر 16ساله ای از مادرش پرسید:مامان برای تولد 18 سالگیم چی کادو میگیری?? مادر:پسرم هنوز خیلی مونده،،، پسر 17ساله شد،،، یک روز حالش بد شد مادر اورا به بیمارستان برد دکتر گفت پسرت بیماری قلبی داره پسر از مادرش پرسید???مادر من میمیرم??? مادر فقط گریه کرد،،، پسرتحت درمان بود ،،، همه فامیل برای تولد 18 سالگی اش تدارک دیدند وقتی پسر به خانه آمد متوجه نامه ای که روی تختش بود افتاد،،،،،،، پسرم، اگر این نامه را میخوانی یعنی همه چیز عالی انجام شده یادته یه روز پرسیدی برای تولدت چی کادو میخوای??و من نمیدونستم چه جوابی بدم من قلبم رو به تو دادم ازش مراقبت کن و تولدت مبارک،،،، هیچ چیز توی دنیا بزرگتر از قلب مادرو عشقش نیست ،،،، . . کُلُفتیه صِداتو بِه رُخِ "مادری " که چجوری صُحبَتْ کَردَنو بهت یاد داده نَکِش |: دِلِش بِشکَنه کُل زِندِگیت میشکَنِه:((( ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
پیرمردی فقیر، همسرش از او خواست شانه‌ای برایش بخرد تا موهایش را سر و سامانی بدهد. پیرمرد با شرمندگی گفت: نمی‌ توانم بخرم، حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست بند جدیدی بخرم. پیرزن لبخندی زد و سکوت کرد. پیرمرد فردای آن روز ساعتش را فروخت و شانه‌ای برای همسرش خرید. وقتی به خانه بازگشت، با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده و بند ساعت نو برای او گرفته است. اشک ‌ریزان همدیگر را نگاه می ‌کردند. اشک‌ هایشان برای این نبود که کارشان هدر رفته بود، بلکه برای این بود که همدیگر را به یک اندازه دوست داشتند......... 🌿🌹🌿🌹🌿 رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
وقتی خانومت  از درد پایش صحبت کرد  لیست دکترهای خوب شهر  را نشان نده  او را کنار پنجره ببر  برایش شعر بخوان  داروی همیشگی یک زن،  دیده شدن است... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺳﺐ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ، ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ !ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮم. ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺳﺐ ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺐ ﻭﺣﺸﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ :ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ. ﭘﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺒﻬﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺎﯾﺶ ﺷﮑﺴﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ ! ﻓﺮﺩﺍﯾﺶ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻫﺎﯼ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺰ ﭘﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ :ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ ...! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﺍﺳﺖ، ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﺎﻥ ﻣﻘﺪمه ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺩﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
📚 💜پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت و همه اطرافیان از این رفتار او خسته شده بودند روزی پدرش او را صدا کرد وگفت پسر دلم می خواهد کاری برای من انجام بدهی پسر گفت باشه. پدر اورا به اتاقی برد و جعبه میخی بدستش داد و گفت پسرم از تو می خواهم که هر بار که عصبانی شدی میخی بر روی این دیوار بکوبی. 💜روز اول پسر بچه ۳۷ میخ به دیوار کوبید. طی چند هفته بعد؛ همان طور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند تعداد میخهای کوبیده شده به دیوار کمتر میشد. او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخها بر دیوار است. به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر روز که می تواند عصبانیتش را کنترل کند ؛‌ یکی از میخها را از دیوار بیرون آورد. 💜روزها گذشت و پسر ک بلاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسرک را گرفت و به کنار دیوار برد وگفت: پسرم تو کار خوبی انجام دادی اما به سوراخهای دیوار نگاه کن دیوار هر گز مثل گذشته نمی شود وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفی را میزنی؛ آن حرف ها هم چنینی آثاری را در دل کسانی که دلشونو شکستیم به جای می گذارند که متاسفانه جای بعضی از اونها هرگز با عذر خواهی پر نمیشه. 👌ما چطور؟؟ هیچ تا حالا فکر کردیم چقدر ازاین میخها در دیوار دل دیگران فرو کردیم، بیایم از خدا بخواهیم که به ما انقدر مهربانی وگذشت بدهد تا هرگز دردیوار دل دیگران میخی فرو نکنیم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
👌نشانه های پختگی یک زن 🌻به هر توجهی از طرف جنس مخالف جذب نمیشه 🌻رفتارش رو برای جلب توجه کردن تنظیم نمیکنه 🌻وقتی از خواستگاری خوشش نمیاد محترمانه رد میکنه و شخص رو تحقیر نمیکنه 🌻با پدر و مادرش درکمال احترام برخورد میکنه 🌻فقط به دنبال بهبود بخشیدن ظاهرش نیست و برای رشد شخصیتش هم تلاش میکنه 🌻تن به روابط بی پایه و اساس و پوچ نمیده 🌻تنهایی رو دلیلی برای ورود به روابط مخرب نمیدونه 🌻سعی در رشد سطح سواد و نکات مربوط به زندگی بهتر داره 🌻اگر شکستی بخوره وارد رابطه غلط تر نمیشه(از چاله به چاه نمیافته) ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
⇦ برخی خانم ها وقتی کنار دوستان یا اقوام و حتی خواهر خود هستند ، از درخواستها و علاقه مندی ها و رفتارهای جنسی همسرشان صحبت میکنند، 🍃شوهرم فلان کار را از من می خواهد 🍃شوهرم اینگونه دوست دارد 🍃شوهرم خیلی از فلان رفتار تحریک میشود 🍃شوهرم فلان رنگ لباس را دوست دارد و... ⇦ این زنان با مطرح کردن این موضاعات در حقیقت به راحتی دروازه های خیانت را به سمت زندگی زناشویی خود میگشایند ، چرا که دیگران میتوجه میشوند همسر وی از چه رفتارهای لذت می برد و چه کمبود هایی دارد و این می شود راه ورود و ارتباط با همسر آن زن ⇦ به هیچ وجه اسرار رابطه جنسی خود و همسرتان را به هیچ کس ( چه غریبه چه آشنا ) مطرح نکنید. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
⁉️چرا برخی کودکان غیر ارادی کودک دیگری را کتک میزنند؟ 💠كودكان كتک می زنند چون نمی‌دانند خشم خود را چگونه نشان دهند، به علاوه آنها رابطه برابر را دوست ندارند. 🔥بدترين واكنش_والدين در مقابل زدن كودک، زدن روی دست كودک است! ⛔️والدين هرگز نبايد كار اشتباه كودک را تكرار كنند؛ با نصيحت، توضيح، و تنبيه كودک اين مشكل تنها تشديد خواهد شد. ⁉️چه بايد كرد؟ 🔰دو جا بايد جلوي كودک ايستاد: ✅1). زمانی که به خودش يا كسی آسيب می‌زند. ✅2). زمانی که به حقوق كسی تجاوز ميكند. 💠كودكی كه كتک ميزند به خودش بيشتر آسيب می‌زند تا طرف مقابل... ✅شما حتما بايد همیشه مراقب باشيد وقتی کودکتون ميخواد اقدام به زدن كنه، دستش را بگيريد؛ محكم "نه" بگوييد؛ خودتان را ناراحت نشان دهيد و... ✅آنقدر اين كار را تكرار كنيد تا مايوس شود. ولی وقتی زد، ديگر انجام هر كاری اشتباه است ✅اگر بعد از انجام کار بد به کودک توجه کنید(حتی اگر این توجه تلخ مثل تنبیه باشد)، کودک رو به هدف نهایی خود یعنی "جلب_توجه" رسانده‌اید ✅حتما بايد "قبل" از زدن جلوی كودک گرفته شود. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
🍞لقمه حلال...! بعد از نماز مردم در مسجد دور تا دور پیغمبر_اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نشسته بودند، پیامبر فرمودند: فرزندان خود را در رحم مادرانشان تربیت کنید. همه تعجب کردند،پرسیدند: یا رسول_الله!چگونه فرزند به دنیا نیامده را تربیت کنیم؟ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)فرمودند: با خوراندن غذای حلال و پاک به مادرانشان. 📚جنگ مهدوی،ص۱۳۲ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️ ایتا https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae سروش https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g پذیرش تبلیغات @hosyn405
بخوانید 📖 تا بیاموزید 👇 استاد فرزانه ای به خوبی و خوشی با خانواده اش زندگی می کرد، زنی بسیار وفادار و دو پسر عزیز داشت. زمانی به خاطر کارش مجبور شد چندین روز از خانه دور بماند. در آن مدت هر دو فرزندش در یک تصادف اتومبیل کشته شدند. مادر بچّه ها در تنهایی رنج فقدان فرزندانش را تحمّل کرد. امّا از آنجا که زن نیرومندی بود و به خدا ایمان و اعتقاد داشت، با متانت و شجاعت این ضربه را تحمّل کرد. اما چطور می توانست این خبر هولناک را به شوهرش بدهد. شوهرش هم به اندازه ی او مؤمن بود، امّا او مدّتی پیش بر اثر بیماری قلبی در بیمارستان بستری شده بود و همسرش می ترسید خبر این فاجعه، باعث مرگ او بشود. تنها کاری که از دست زن بر می آمد، این بود که به درگاه خدا دعا کند تا بهترین راه را نشانش بدهد. شبی که قرار بود شوهرش برگردد، باز هم دعا کرد و سرانجام دعایش اجابت شد و پاسخی گرفت. روز بعد، استاد به خانه برگشت، همسرش را سلام واحوال پرسی کرد و سراغ بچّه ها را گرفت. زن به او گفت فعلا نگران آن ها نباشد و حمّام بگیرد و استراحت کند. کمی بعد، نشستند تا ناهار بخورند. زن احوال سفر شوهرش را پرسید و او هم برای همسرش از لطف خدا گفت و باز سراغ بچّه ها را گرفت. همسرش با حالت عجیبی گفت: نگران بچّه ها نباش، بعدا به آن ها می رسیم. اوّل برای حل مشکلی جدّی، به کمکت احتیاج دارم. استاد با اضطراب پرسید: چه اتّفاقی افتاده؟ به نظرم رسید که مضطربی، بگو در چه فکری، مطمئنّم به لطف خدا می توانیم هر مشکلی را با هم حل کنیم. زن گفت: در مدّتی که نبودی، دوستی سراغمان آمد و دو جواهر بسیار با ارزش پیش ما گذاشت تا نگه داریم. جواهرات بسیار زیباییست! تا حالا چیزی به این قشنگی ندیدم. حالا آمده تا جواهراتش را پس بگیرد و من نمی خواهم آن ها را پس بدهم. خیلی دوستشان دارم. چکار باید بکنم؟ استاد گفت: اصلا رفتارت را درک نمی کنم! تو هیچ وقت زن بی تعهدّی نبوده ای. زن گفت: آخر تا حالا جواهری به این زیبایی ندیده ام! فکر جداشدن از آن ها برایم سخت است. استاد با قاطعیت گفت: هیچ کس چیزی را که صاحبش نباشد، از دست نمی دهد. نگهداشتن این جواهرات یعنی دزدیدن آن ها، جواهرات را پس می دهیم و بعد کمکت می کنم تا فقدانش را تحمّل کنی. همین امروز اینکار را با هم می کنیم. زن گفت: هرچه تو بگویی عزیزم، جواهرات را بر می گردانیم. در واقع، قبلا آن ها را پس گرفته اند. این دو جواهر ارزشمند، پسران ما بودند. خدا آن ها را به ما امانت داد، وقتی تو در سفر بودی، آن ها را پس گرفت. استاد قضیه را فهمید، همسرش را در آغوش کشید و با هم گریه کردند. او پیام را دریافته بود و از آن روز به بعد، سعی کردند فقدان فرزندانشان را با هم تاب بیاورند. فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا صبر جمیل داشته باش (و جزع و فزع و یأس و نومیدی به خود راه مده). ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af