#همه_بخوونن
💕 بیایید با باورهاى منفى خداحافظى كنيم:
✅ باور اينكه قربانى هستيم.
✅ باور به اينكه اگر جاى فلانى بودم زندگى بهترى داشتم.
✅ انتظار داشتن از ديگران و باور به اينكه ديگران بايد مطابق انتظار ما رفتار كنند.
✅ اينكه هميشه لازم است ثابت كنيم كه ما درست میگوييم و حق با ماست.
✅ نگران بودن دربارۀ اينكه ديگران در مورد ما چه فكرى میكنند.
✅ باور اينكه گذشتۀ ما، آيندۀ ما را رقم میزند.
💭 زندگی همین لحظههایی هست که زندگی میکنیم؛ چه خوب چه بد. اگر خوب بود فبها ولی اگر بد بود با تغییر افکارمان زندگی را میسازیم.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
❤
به درخواست همسرم برای قطع ارتباط با دوستانم چه کنم؟
گاهی وقتها همسر شما به شما می گوید رابطه ات را با فلان دوستت کمتر کن شما علتش را میپرسید اما دلایل همسر شما برای شما قانع کننده نیست
برای هر توصیه ای از جانب همسر دنبال دلیلی نباشید ؛
شاید همسر شما متوجه رفتاری از دوست شما شده که صلاح نمیدونه مطرح کنه
✔ رابطه تان را کمتر کنید و هرگز به آن دوست یا دوستان دیگرتان این موضوع را مطرح نکنید
✖ گفتن این مساله به دوستانتان ، سبب میشود دوستانتان در ارتباط با شما محتاطتر شوند ، یا خود را مزاحم زندگی شما بدانند و بتدریج ارتباطشان را با شما قطع کنند..
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
#داستان_کوتاه❣
زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند.
صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه میخوردند، از پشت پنجره، زن همسایه را دیدند که دارد لباس هایی را که شسته است آویزان میکند.
زن گفت:
ببین؛ لباسها را خوب نشسته است!
شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا اینکه پودر لباسشویی اش خوب نیست!
شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت...
هر وقت که خانم همسایه لباس ها را پهن میکرد، این گفتگو اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه میگفت...
یک ماه بعد، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر میرسید، شگفت زده شد و به شوهرش گفت:
نگاه کن! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید...
شوهر پاسخ داد:
صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم!❣
زندگی ما نیز اینگونه است...
آنچه را که ما از دیگران می بینیم بستگی دارد به "پاکی پنجره" و "دیدی" که با آن نگاه میکنیم...🌺
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
*کودکان نوپا*
اگر در مهمانی کودک نوپایی را می بینید که اضطراب جدایی دارد ،به زور بغلش نکنید.
اگر اضطراب و خجالت دارد به زور وادار به سلام کردنش نکنید.
اگر گریه کرد و پشت پدرش پنهان شد یا به مادرش چسبید به او برچسب لوس و بی ادب نزنید و به والدینش نگویید فرزندتان اجتماعی نیست!
این ها نشانه و رفتار طبیعی کودک نوپاست! با کودکان مهربان باشید.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
*به اين دلايل برای كودكان موبايل و تبلت نخريم:*
۱-دایره واژگان کودک کاهش می یابد.
۲-چاق شدن کودک افزایش می یابد
۳-فرآیند ذهنی کودک به تاخیر می افتد
۴-هوش هیجانی کودک به طرز چشمگیری کاهش مییابد.
۴-سیستم اسکلتی دچار اختلال می شود.
۵-خواب کودک شدیدامختل می شود.
۶-توان یادگیری کودک کاهش می یابد.
۷-احتمال ابتلای کودک به برخی سرطان ها تا 70 درصد افزایش می یابد.
#پیشنهاد:
از گوشی و تبلت پدر و مادرشان در زمان های تعیین شده استفاده کنند.
به اسم آنها نخرید که مالکیت داشته باشند.
زیر سن مدرسه به هیچچچچچچ عنوان موبایل و تبلت نخرید.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
*⚠️ تهدید به کودک جرأت می دهد...*
🚫 اگر یکبار دیگر دوستت را اذیت کنی، یک کتک مفصل می خوری.
❌صد بار به تو گفتم سنگ پرت نکن، اگر یکبار دیگر این کار را تکرار کنی من میدانم با تو.
❌دیگر کمربند را می آورم.
❗️صبر کن تا بابا بیاید خانه .
👈🏻هنگامی که کودک بارها تهدیداتی از والدین خود میشنود،
ولی به ندرت عواقب کار بد خود را میبیند، تهدید به روشی نامناسب و بی حاصل برای مهار رفتار کودک تبدیل میشه،
که نه تنها کودک را از انجام کار بد باز نمیدارد بلکه او را حریص تر می کند
یعنی گاهی اوقات این تهدیدها حتی به کودکان این جرأت و شهامت را می دهد تا پدر و مادر خود را در آن محدوده امتحان کنند و صبر و تحمل آنان را بسنجند.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
روزی مردی جوان از کنار رودی میگذشت...
پیرمردی را در آنجا دید،
جویای حال پیرمرد شد.
پیر گفت: میخواهم از رود رد شوم، ولی چون چشمانی کم سو دارم و رود هم خروشان است، نمیتوانم.
جوان کمک کرد و پیرمرد را از رود گذراند.
سپس پیرمرد از وی تشکر کرد و هر کدام به راه خود ادامه دادند.
پس از مدتی جوان پیرمرد را دید جلو رفت و پرسید: ای پیرمرد مرا میشناسی؟
پیر جواب داد: نه نمیشناسم.
جوان گفت: من همانم که تو را از آب رد کردم...
پیر دوباره تشکر کرد و دعای خیر برای جوان کرد.
پس از مدتی دوباره همدیگر را ملاقات کردند و دوباره همان حرف ها رد و بدل شد و این ملاقات چند بار تکرار شد!!!
روزی دیگر جوان دوباره پیرمرد را دید جلو رفت و پرسید: ای پیر مرا میشناسی؟!!!!!!
پیر که چشمانی کم سو داشت، جواب داد: نه نمیشناسم.
جوان گفت: من همانم که تو را از آب رد کردم!!!!
پیر که دیگر از حرفهای جوان خسته شده بود، جواب داد: ای کاش آب مرا میبُرد ولی تو مرا از آب رد نمیکردی!!
✅قصه ماست...
یک کار خوب که برای کسی انجام میدهیم، هِی یادآوری میکنیم!
کارهای خوب را بی منت و گوش زدِ مدام انجام بدهید تا برکت یابد.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
داستان بسیار زیبا و آموزنده ایست
مخصوصاً برای بعضی از دختر خانمها
⚠️ حتماً بخوانید
سر کلاس بحث این بود که چرا
بعضی از پسرهائی که هر روز با یه دختری
ارتباط دارند دنبال دختری که تا به حال
با هیچ پسری ارتباط نداشتهاند
برای ازدواج میگردند!
اصلاً برایمان قابل هضم نبود که
همچین پسرهائی دنبال اینطور دخترها
برای زندگیشان باشند
این وسط استادمان خاطرهای را
از خودش تعریف کرد:
ایشان تعریف میکردند من در فلان دانشگاه
مشاور دانشجوها بودم، روزی دختری که
قبلاً هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد
سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت
سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه
میانداخت و با پسرا کل کل میکرد
و بگو بخند داشت دختر شوخی بود
و در عین حال ظاهر شادی داشت
سلام کرد گفت حاج آقا من میخواستم
در مورد مسئلهای با شما صحبت کنم
اجازه هست؟
گفتم بفرمائید و شروع کرد به تعریف کردن
راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسر
رو میخوام ولی اصلاً روم نمیشه بهش بگم
میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید
آخه اونم مثل خود من خیلی راحت
باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه
روحیاتمون باهم میخوره
باهام بگو بخند داره خیلی راحتتر از
دخترهای دیگهای که در دانشکده هستن
با من ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه
از چشمهاش معلومه اونم منو دوست داره
ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم
میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه
رو بهش بگید
حرفش تمام شد و سریع به بهانهای که
کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت
در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر او
با من سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد
به خودم گفتم حتماً این هم بخاطر این
دخترک آمده چقدر خوب که خودش آمده
و لازم نیست من بخواهم نقش واسطه رو
بازی کنم
پسر حرفش رو اینطور شروع کرد
که من در کلاسهائی که میرم
دختری چشم من رو بد جور گرفته
میخوام بهش درخواست ازدواج بدم
ولی اصلاً روم نمیشه
و نمیدونم چطوری بهش بگم
بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی!
چشمهام گرد شد دختری رو معرفی کرد که
در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود!
گفتم تو که اصلاً به این دختر نمیخوری
من باهاش چند تا کلاس داشتم
این دختر خیلی سر سنگین و سر به زیره
بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الآن
توی هیچ کدوم از دخترهای دانشکده ندیدم
ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته
فکر میکنم خانم فلانی (همون دختری که
قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من
خواست واسطه میان او و این پسر شوم)
بیشتر مناسب شما باشه
نگذاشت حرفم تمام شود
و شروع کرد به پاسخ دادن
من از دخترهائی که خیلی راحت
با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد
من دوست دارم زن زندگیم فقط مال خودم
باشه، دوست دارم بگو بخندهاشو
فقط با مرد زندگیش بکنه
زیبائیهاش فقط مال مرد زندگیش باشه
همه درد و دلهاشو با مرد زندگیش بکنه
حالا شما به من بگید با دختری که همین الآن
و قبل از ازدواج هیچی برای مرد آیندهاش
جا نذاشته من چطوری بتونم باهاش
زندگی کنم!؟
من همون دختر سر به زیر سر سنگینی رو
میخوام که لبخندشو هیچ مردی ندیده
همون دختری رو میخوام که میره ته کلاس
میشینه و حواسش بجای اینکه به این باشه
که کدوم پسر حرفی میزنه تا جوابش رو بده
چهار دنگ به درسشه و نمراتش عالی
همون دختری که حجب و حیاش باعث شده
هیچ مردی به خودش اجازه نده باهاش
شوخی کنه و من هم بخاطر همین
مزاحم شما شدم چون اونقدر باوقاره
که اصلاً به خودم جرأت ندادم
مستقیم درخواستم رو بگم
حالا تصمیم با خودتونه✔️
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405
🍂❤
#خانم_ها_بخوانند
✅این موارد رو باید درباره آقایون بدونید
🔸با مردها مستقیما حرف بزنید.
🔸مردها زبان بدن رو به خوبی شما نمیدونند.
🔸تغییر لحن صدا و حرکات صورت واسشون کمتر مفهوم داره.
🔸ناراحتی خانمها رو از حالات چهره و تغییر لحن صدا خیلی دیر تشخیص میدن.
🔸پس اگه میخواین مطمئن بشین، پیامتون رو گرفتن، مستقیما بیانش کنید.
.
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند 👇
@zojkosdakt
تبلیغات👈
@hosyn405