eitaa logo
ذُوالّفَقارِ سِیِّد عَلًی💔
167 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
72 فایل
ایݩجـاسربازۍدر رڪاب‌آقاروٺمریݧ مےڪݩیم✌🏻 پاٺوق‌عاشقـٰاۍ‌حاج قاسمッ شرایط تب♥ https://eitaa.com/joinchat/1755906139C60435d31ee ッرفیق ب گوشیمდ https://eitaa.com/joinchat/1748828251C89d6ed222b انتقادات وپیشنهادات: https://harfeto.timefriend.net/16081016251053
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🌱! از_بے_حجابے_هاشکایٺ_میکند ࢪوز_محشࢪ_بࢪ_زنان_با_حجاب! حضࢪٺ_زهࢪا_شفاعٺ_میکند.🦋💙 ________🦋______________ https://eitaa.com/Modafeanechadoor🦋 ________🦋______________ 🌻چــادࢪانہ هــاے جـذاب🌻 های دخترونھ💥 های زیبا😉 🍀 😂 😅 😇 دلها⛅️ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° https://eitaa.com/Modafeanechadoor🦋 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° بــہ جمع ما ملـحق شوید🌙🌥 乂❤‿❤乂 乂❤‿❤乂
هر روز این همه پست های قشنگ قشنگ🎉😃🌸🦋😇 اینم از هشتک ها👇🦋🍀 🦄 🤔 💐 🖤 🌈 🚲 👌😺 🍝👩🍳 🍩🍪 🌹🍀 ❤🌹 💫 💎 🦋🌷 😍 🧕 💜 🦋 🌹 💙 💝 😂 📚 🌼 👱♀❤ 🦋🍀 ✨⚡ 🌤🌈 🌹🌸 💪🍀 👊♨ وای.....😬😤 حوصلم سر رفت انقدر نوشتم🤯 یعنی اینهمه دیگه مونده😵😫 پس عضو شو و وقت رو تلف نکن😏😉 من که بهترین کانالیه که دارم🤤🌷 پس زودتر عضو شو😉😘 راستی شرایط کپی هم در بیو کانال نوشته شده🦋🌸 +لیـــنکــــــ؟؛ 🌸🌸 @dokhemalone 🌸🌸
😂😂 یہ جا هسٺ:•°✨°• شہید ابراهــیم هادے•°🧡°• پُست نگہبانےرو •°💥°• زودتر ترڪ میڪنه•°👀°• بعد فرمانده میگهـ •°🤨°• ۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°• یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°• برادرا بلند صلوات•°🔊°• همه صلوات میفرستن•°😁°• برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...•°😂 شادی روح شهدا صلوات🌹🌹 @zolfaghare_seiad_Ali💔🌹
° • 😍😂 به سلامتی فرمانده..... دستور بود هیچ کس بالای ۸۰ کیلومتر سرعت،حق ندارد رانندگی کند! یک شب داشتم می آمدم که یکی کنار جاده ،دست تکان داد نگه داشتم سوار شد ، گاز دادم و راه افتادم من با سرعت می راندم و با هم حرف می زدیم! گفت:می گن فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید!راست می گن؟! گفتم:فرمانده گفته! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی فرمانده باحالمان!!!! مسیرمان تا نزدیکی واحد ما ،یکی بود؛پیاده که شد،دیدم خیلی تحویلش می گیرند!! پرسیدم:کی هستی تو مگه؟! گفت:همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😊 @zolfaghar_seiad_Ali
😂😂😂 😇 😂😂😂 شب توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم شب مهتابی زیبایی بود فرمانده اومدتوی سنگر و گفت: اینقدر چرت نزنین ، تنبل میشن به جای این کار برید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنین بلند شدیم و رفتیم به طرف خاکریز های بلندی که توی خط مقدم بود بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودن  مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاکریز گذاشته بودند که وقتی کسی سرش را از خاکریز بالا می آورد بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و اون رو نزنن  اما بر عکس ما خیال می کردیم که این سنگ ها همه کله ی رزمنده هاست رزمنده هایی که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم ! صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدن تا چند روز ، بهمون می خندید ❄️
🌾⚘ اولین عملیاتی بود که شرکت می کردم. بس که گفته بودند ممکن است موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، در دل شب عراقی ها بپرند تو ستون و سرتان را با سیم مخصوص از جا بکنند، دچار وهم و ترس شده بودم.😨 ساکت و بی صدا در یک ستون طولانی که مثل مار در دشتی صاف می خزید، جلو می رفتیم. جایی نشستیم. یک موقع دیدم که یک نفر کنار دستم نشسته و نفس نفس میزند.😓 کم مانده بود از ترس سکته کنم.🥴فهمیدم که همان عراقی سر پران است. تا دست طرف، رفت بالا، معطل نکردم. با قنداق سلاحم محکم کوبیدم تو پهلویش و فرار را بر قرار ترجیح دادم. لحظاتی بعد عملیات شروع شد. روز بعد در خط بودیم که فرمانده گروهانمان گفت:« دیشب اتفاق عجیبی افتاده، معلوم نیست که کدام شیر پاک خورده ای به پهلوی فرمانده کوبیده که همان اول بسم الله دنده هایش خرد و روانه ی عقب شده.» از ترس صدایش را در نیاوردم که آن« شیر پاک خورده» من بوده ام! ❄️
|♥️| وقتے مے رفتند‌ پیش ‌حاجۍ براے مرخصے...، میگفت: «من‌پنج‌ ساله پدر‌و‌مادرم ‌رو ندیدم...😌☹️ شما‌ هنوز ‌نیومده ‌کجا‌ میخواین برین؟!🧐» کلے سرخ ‌و‌سفید ‌میشدند‌😢💔 و‌ از‌ سنگر‌ بیرون‌ مےرفتند🚶🏻‍♂ما‌ هم کلے ‌بہشون مے خندیدیم! بنده ‌هاے خدا‌ نمۍدانستند ‌پدر‌و‌مادرِ ‌حاجۍ پنج‌ سال ‌است‌ فوت‌ شده‌اند😁😂! 🌱 🥀 <