eitaa logo
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
1.4هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
16.4هزار ویدیو
68 فایل
داریم چہ میکنیم با دل امــام زمان(عج)!! چقــدر گنـاه؟ چـقدر نامـردی و بی حیایی؟ جز مــا کیو داره؟ چقدر سر در دنـیا؟ کجاست امـامت بچہ شیعہ!! 👈دختر، پـسر شیعہ به دل امامت رحم کن مـرام داشتہ باش!! امــامت تنــهاست" کپے پستهای کانال حـلال° تبادل: @HHSSKK
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ فرصت استجابت دعا... تلقی من اين است که اگر کسي از اين جنس خواسته‌ها دارد و می‌خواهد نسلش آباد و در خدمت سيدالشهدا باشد و می‌خواهد امکاناتش در خدمت سيدالشهدا باشد و توفيق خدمت‌گزاری به ساحت مقدس حضرت و تاسی به حضرت را در برنامه‌هايش داشته باشد، راهش اين است که روز اول محرم روزه بگيرد و دعا کند که ان‌شاء‌الله اين دعا در روز اول محرم مستجاب می‌شود. هر دعايی وقتی دارد و بهار اين دعا در روز اول محرم است. اگر کسی شهادت مي‌خواهد يا نسل پاک و آبادی مي‌خواهد که در مسير سيدالشهدا باشد و امکانات و مالش می‌خواهد در مسير سيدالشهدا باشد از بيانات وجود مقدس امام رضا ارواحنا فداه اينطور می‌فهمم که حضرت مي‌فرمايند روز اول محرم را روزه بگيريد و دعا کنيد دعای شما هم مستجاب مي‌شود. اين يعنی اول محرم فرصت اين‌طور درخواست‌ها و اجابت اين‌طور دعاهاست؛ فرصت اول محرم يک باب خاصی به شهادت سيدالشهدا باز مي‌شود که از اين باب مي‌شود وارد شد و اجابت بشود. 👈 اقوام و آشنایان و دوستان خود را مطلع کنید تا از این فرصت طلایی استفاده کنند. ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوای بدونی مؤمن هستی یا نه؟ «استاد رائفی پور» ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی الان امام حسین علیه السلام کجاست؟ ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
نماز که می خواند پیامبر و حسین علیه السلام بر دوشش نشسته بود. به سجده که میرفتند، پاهای کوچکش را تکان میداد. بر میخواستنند آرام می شد. مرد یهودی نشسته بود و این صحنه را میدید. نماز که تمام شد گفت: ای محمد(ص) با بچه ها رفتار مهربانانه ای داری که ما نداریم! پیامبر حسین علیه السلام را در آغوش کشیدن و فرمودند: - اگر شما به خدا و پیامبرش ایمان داشتید دلتان با کودکان مهربان می شد! «بحارالانوار، ج ۴۳، ص۲۹۶» ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
میدونی الان امام حسین علیه السلام کجاست؟ #ظــهور_نــزدیکہ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ..
حسین جان نکنه شب اول محرم برسه سرم زیر خاک باشه.. نکنه شب سوم محرم روضه خون برا نازدانت³¹⁵ بخونه نتونم لطمه بزنم.. نکنه شب هفتم با خانم رباب نتونم بگم علی لای لای.. مارو تا محرم تحمل کن دلبر عراقی¹²⁸من..
📸 عقد زوج عراقی در جوار مزار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔹این زوج اهل نجف هستند. داماد از رزمندگان حشدالشعبی است و عروس خانم هم دلباخته مردی است که روزی در حوالی بغداد آسمانی شده. 🔹مهریه‌ی خانم، زیارت کربلا، زیارت امام رضا(ع)، زیارت حرم حضرت معصومه (س) و همچنین زیارت حاج قاسم می‌باشد. ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چگونه وارد ماه بشویم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴قبل از ورود به ماه عزای حسینی حتماً این کلیپ را ملاحظه بفرمایید ⏪ همین الان نیت کنیم❗️ ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شست‌وشوی گنبد حرم امام حسین(ع) در آستانه محرم ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 میگن چرا از ۱۴۰۰ سال پیش تا حالا هرسال برای حسین(ع) عزاداری میکنید؟ جواب رو حضرت جبرائیل به فاطمه‌الزهرا(س) داده..💔😭 ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 در دهۀ اولِ ماه محرم، درهایی از عاشورای حقیقی به روی ما باز می‌شود. ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
آیت‌الله بهجت(ره) : در زمان نزدیک به ظهور که ظلم فراگیر می‌شود به افرادی که در دین و ایمان ثابت‌قدم هستند، عنایات خاصی می‌شود، تا از دین خارج نشوند . اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء) 🔺️با نوای مهدی 👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد 👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤ یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه* به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️ @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا نکنه ما هم محرَّمشو نبینیم ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌❌❌با فرا رسیدن محرم هر کس با نصب کردن یک پارچه ی سیاه در بالای درب خانه یا مغازه ی خود نقشه ی دشمن را به هم بریزد. 🔴 بی‌احترامی به آئین‌های عزاداری و توهین به جایگاه محرم در دستور کار دشمن. ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 اهمیت نصب پرچم مشکی بر سر در خانه امام صادق(ع): هرکس در ایام عزای جد ما (ع) بر سر در خانه ی خود پرچم مشکی نصب نماید مادرم حضرت زهرا(س) هر روز او و اهل خانه را دعا می کند. ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 ⚫️ طشت گذاری سال 1396 ⬛️ مسجد جامع شهرستان پارس آبادمغان ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
📺 #حاج_نادر_جوادی ⚫️ طشت گذاری سال 1396 ⬛️ مسجد جامع شهرستان پارس آبادمغان #ظــهور_نــزدیکہ... ن
لبیک یا حسین مراسم طشت گذاری ابا عبدالله الحسین ع وتشنه لبان کربلاء زمان :سه شنبه۲۷تیر ساعت ۴ بعد از ظهر مکان :امامزاده زید الکبیر ابهر سخنران مجلس:حاج آقا حسینی بانوای گرم آقایان کربلایی حسن صالحی وکربلایی امیر صالحی ویژه بانوان لطفا باحضور گرم خود تسلیت گوی صاحب اصلی مجلس: 🏴 مولا صاحب الزمان عج الله باشید🏴 ضمنا از اول محرم تا تاسوعای حسینی هر روز ساعت ۹:۳۰صبح مجلس درهمین مکان برقرار خواهد بود اللهم عجل لولیک الفرج 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 لطفا بانی خیر شوید ،گروهایی که هستین اطلاع رسانی کنید تا مجلس باشکوهتر برگزار بشه انشاءالله ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
#قسمت_صد_و_نود_و_چهار دستم و جلو دهنم گرفتم و پلکام و بستم که اشکام راه خودشون و پیدا کردن و از رو
با سلیقه ی خوب مادرم،اتاقش قشنگترین قسمت خونه امون شده بود. محمد همونطور که به لباسای تو کمدش نگاه میکرد گفت :بابایی اسفندماه به دنیا بیا،خب؟ وقتی متوجه نگاه من به خودش شد گفت: دارم با دخترم حرف میزنم تو نگاه نکن خندیدم ونشستم کنار تختش. بالشتش و برداشتم. محمد تو بالشتش یه ضبط گذاشته بود و وقتی فشارش میدادی با صوت زیبایی قرآن تلاوت میشد. میگفت باید عادتش بدیم به این صدا که براش مثل لالایی بشه. ____ محمد نمیدونم برای چندمین بار تسبیح و از سر گرفتم و برای سلامتیشون ذکر گفتم. فضای بیمارستان اذیتم میکرد. کیف وسایل بچه رو دست ریحانه دادم و با اینکه هوا سرد بود رفتم تو حیاط بیمارستان. خداروشکر کردم که مامان فاطمه پرستار همین بیمارستانه و میتونه کنارش بمونه. به ساعتم‌نگاه میکردم که یه قطره بارون رو دستم افتاد. از جام بلند شدم ورفتم‌ سمت ماشینم که بیرون بیمارستان پارک شده بود.به سرعت ماشین و روشن کردم و به طرف شیرینی فروشی حرکت کردم. دل تو دلم نبود. انقدر خوشحال بودم که حواسم پرت شد و خیابون و اشتباه رفتم.راهم خیلی طولانی شد ولی تونستم یه جعبه شیرینی و یه دسته گل بگیرم و برگردم.بارونی که نم نم میزد حالا شدت گرفته بود. ماشین و پارک کردم و با گل و شیرینی تا در ورودی بیمارستان دوییدم. صدای بارون زمینه ی صدای آرامشبخش اذان شده بود. با اینکه زیر بارون خیس شده بودم و از موهام آب میچکید، کنار در بیمارستان ایستادم و با تمام وجودم دعا کردم. مطمئن بودم که تو این زمان دعام حتما مستجاب میشه. ریحانه پشت سر هم زنگ میزد،ولی نمیتونستم زیر این بارون جوابش و بدم. چشم هام و بستم و از خدا خواستم حال فاطمه خوب باشه. زینبم سالم به دنیا بیاد،بتونم اونجوری که میخوام تربیتش کنم،اون راهی و بره که باید بره. ریحانه اونقدر زنگ زد که نتونستم بیشتر دعا کنم،فقط گفتم خدایا هرچی خیره همون شه،راضیم به رضای تو. رفتم داخل بیمارستان و به تماسش جواب دادم:جانم؟ ریحانه:محمد کجایی تو؟زینبت به دنیا اومد. بدو بیا بیمارستان _فاطمه رو هم دیدی؟حالشون خوبه؟ +حالشون خوبه ولی هیچکدومشون و فعلا ندیدیم. _باشه. اومدم تماس و قطع کردم . اذان هنوز تموم نشده بود. داشتم میرفتم طبقه بالا پیش ریحانه اینا که پشیمون شدم و راهم و به سمت نمازخونه ی بیمارستان تغییر دادم. نمازم و اول وقت خوندم. بعد خوندن نمازشکر گل و شیرینی و برداشتم و از پله ها با قدم های بلند بالا رفتم. ریحانه تا چشمش به من افتاد دویید وبغلم کرد وگفت: بابا شدنت مبارک داداشی روح الله هم تبریک گفت.علی و زنداداشم بعد من رسیدن و تبریک گفتن. بابای فاطمه سرش شلوغ بود نتونست بیادو زنگ زد.اونقدر خوشحال بودم که نمیتونستم لبخندم و جمع کنم. به دخترم حسادت میکردم. چه زمان قشنگی به دنیا اومده بود! ریحانه با ذوق حرف میزد و منم با اشتیاق بهش گوش میدادم. ریحانه:فکر میکنی شبیه تو باشه یا فاطمه ؟ _دلم میخواد‌ شبیه مادرش باشه میخواست چیزی بگه که نگاش به پشت سرم افتاد و گفت: وای نینی اومد. دویید و از کنارم رد شد. با صدای بلند قربون صدقه بچه ای که تو دستای مادر فاطمه بود میرفت. سرجام ایستاده بودم ونگاشون میکردم. مامانش با دیدن من اومد سمتم و گفت : بیا پسرم،بیا ببین خدا چه دختر نازی بهت هدیه کرده. _خانومم چطوره؟ +خداروشکر خیلی خوبه جلوتر رفتم و دختر کوچولویی که یه پتوی صورتی دورش پیچیده شده بود و تو بغلم گرفتم. با دیدنش دوباره یاد عظمت خدا افتادم و دلم لرزید،قلبم از همیشه تند تر میکوبید.این حس خوب و اولین بار بود که تجربه میکردم. دست کوچیکش و تو دستم گرفتم.میخواستم بیشتر نگاش کنم که ریحانه از بغلم گرفتش.از مادر فاطمه پرسیدم: _فاطمه کجاست؟میتونم ببینمش؟ +صبر کن،خبرت میکنم مامان با بچه رفت و من دوباره منتظر روی صندلی نشستم. یهو یچیزی یادم اومد و رفتم یه بطری کوچیک آب خریدم و دوباره رفتم بالا و منتظر نشستم. ریحانه با دیدنم گفت:آب سردکن بود که آب چرا خریدی؟ _این آب سرد نیست.واسه خوردن نگرفتم. عجیب نگام کرد.دلم میخواست دوباره دخترم و تو بغلم بگیرم نتونستم خوب نگاش کنم. یخورده منتظر نشستیم که مادر فاطمه دوباره با بچه بهمون نزدیک شد و گفت:بیا دخترتو بگیر برو فاطمه رو ببین؛بردنش بخش. زینب و تو بغلم گرفتم و همه با مادرش رفتیم تا فاطمه رو ببینیم. زنداداش و مامان فاطمه زودتر از من رفتن داخل اتاق.روح الله و علی هم بیرون منتظر موندن. به چهره ی معصومانه ی دخترم زل زدم و تو دلم قربون صدقه ی چشمای بسته اش رفتم. ریحانه دسته گل و دستم داد و باهم رفتیم تو اتاق. فاطمه رو بغل کرد و بعد اینکه بهش تبریک گفت کنار رفت. .
فاطمه با دیدن لبخند قشنگی که روی لبش نشسته بود جون تازه گرفته بودم. یخورده خودم و بالا کشیدم و به بالشت پشت سرم تکیه دادم. اومد کنارم ایستاد و سلام کرد.جوابش و دادم و دسته گل قشنگی که طرفم گرفته بود و ازش گرفتم. _چه خوشگله! نگاهش و ازم برنمی داشت که گفتم: ایندفعه رو باورم نمیشه اگه بگی، خوشگل تر شدی. بلند خندید. یخورده به مامان اینا نگاه کرد. نگاهشون و که از ما گرفتن محمد خم شد و سرم و بوسید. بغلش کردم که گفت:خدایا شکرت. نشست پیشم و آروم کنار گوشم گفت: نور چشام قدم نو رسیده ات مبارک باشه. میخواست بچه رو تو بغلم بزاره که گفتم :کنار گوشش اذان گفتی؟ +نه هنوز _خب اذان بخون براش بعد بده بغلم همه با چهره ی خندون نگامون میکردن رفت وکنار پنجره ایستاد.چشماش و بست وکنار گوشش اذان گفت زل زد بهش و گفت:تصدقت بشه بابا، دختر خوشگل من صورتش و چندین بار بوسید و بچه رو تو بغلم گذاشت. به خودم چسبوندمش وبا بغض قربون صدقه اش میرفتم. دستش و گرفتم و:سلام نفس مامان،خوش اومدی. میدونی چقدر منتظرت بودم کوچولوی من؟ گریه اش گرفته بود.دستاش و تکون میداد و گریه میکرد. دلم برای صداش ضعف رفت. موهاش و با انگشتم مرتب کردم و آروم گفتم :مرسی که بیشتر شبیه بابات شدی. محمد که کنارم ایستاده بود دستش و گرفت و گفت:جان دلم بوسیدمش و با گریه ای که از شوق دیدن دخترم بود گفتم: وایی چه بوی خوبی میدی تو کوچولو مامان گفت:قربونت برم باید به دختر نازم شیر بدی محمد تا این و شنید رفت بیرون و با یه بطری آب برگشت. بچه روداد بغل مامانم و اومد کنارم. آروم گفت:عزیزدلم همیشه با وضو به زینب شیر بده. رو دستم آب ریخت و با کمکش وضو گرفتم. همه دور مامان جمع شده بودن و حواسشون به زینب بود .محمد گونه ام و بوسید و آروم گفت: دیگه الان بهشت زیر پاته برو حالش و ببر خندیدیم و بچه رو دوباره تو بغلم گذاشت. زینب اسمی بود که محمد خیلی دوسش داشت رو دخترش بزاره. خیلی حس خوبی بهم دست میداد وقتی دخترم و زینب صدا میزدم و محمد با لبخند نگام میکرد. انقدر حالم خوب بود که احساس میکردم هیچی نمیتونه حال قشنگم و ازم بگیره. من عاشق خانواده ی سه نفرمون شده بودم. .