eitaa logo
בخترانـღمذهبـے•͜•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ْ‌‌‌‌‌‌⃟♡
188 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
210 فایل
[زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست...💔] ♡•مذهبی بودن لیاقت میخواد حواسمون باشه•♡ 300....🚴‍♀🚴‍♂....200 تاسیس 1400/3/5 ایدی مدیر>>> @Atieha ناشناسمونهـ https://harfeto.timefriend.net/16685314500247 🖇 @zozozos 🖇
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️🌸❄️🌸❄️🌸❄️ 🌸❄️🌸❄️🌸❄️ ❄️🌸❄️🌸❄️ 🌸❄️🌸❄️ ❄️🌸❄️ 🌸❄️ پارت 46 رمان 🙂 به وضوح صدای شکسته شدن غرور علی رو شنیدم. آروم گفتم : متاسفم نمیخواستم چنین حرفی بزنم. به خودش اومد و با جدیت گفت: +ببین خانم محترم، شما بودید که کاری گردین ما ورشکسته بشیم محض اطلاع ما هم برای انتقام نیومدیم فقط میخوایم یخورده اذیتتون کنیم بعدشا مواظب حرف زدنت باش که بد میبینی. منم نقاب جدیدمو زدم و گفتم: _مثلا میخوای چیکار کنی باهام؟ پوزخندی زد وگفت: با تو کاری ندارم اما همون کاری رو که باما کردین باهاتون میکنیم. متعجب پرسید: منظورتون چیه؟ +خوب منظورمو میفهمی بچه. خیلی ناراحت شدم علی چرا یهو این جوری شد اون که خوب بود. اتش انتقام کورش کرده. هه انگار باز بلند فکر کردم چون علی گفت: +نه انش انتقام کورم نکرده فقط دارم میسوزم که بابات باید مثل بابای من زجر بکشه یا حتی به جای بابات تو زجر بکشی. قطره اشکی از گوشه چشمم پایین ریخت و گفتم: _میخوای چیکار کنی؟ پوزخندی زدم و خبیصانه نگاهم کرد و گفت: +هنوز فکر نکردم اما شاید بکشمت یا ‌کاری کنم که بابات به پام بیوفته و... با سیلی که به صورتش زدم حرفش قطع شد و بهت زده نگام کرد. _یه بار دیگه فقط یه بار دیگه به من و خانواده ام نزدیک بشی ازت شکایت میکنم. لی که تازه از بهت در اومده بود گفت: +اینجوریاس؟ _ارهههههههه بلند شد و دستمو گرفت و کشوند طرف در. هرچی تقلا میکردم دستمو ول نمیکرد. منو کردند و بعد در ماشین و باز کردم و تقریبا میشه گفت پرتم کرد تو ماشین و درو بست. خودشم سوار شد و راه افتاد. با سرعت رانندگی میکرد. _داری کجا میری؟ حرفی نزد که گفتم: نگه دار. دوباره چیزی نگفت که داد زدم: نگه دار وگرنه خودمو پرت میکنم بیرون. بلافاصله بعد از این حرفم درو هنگام حرکت باز کردم. علی سریع دستمو کشید که در بسته شد و قفل مرکزی و زد. بعد فریاد زد: دیگه بچه بازی در نیار. اشک چشمامو تار کرده بود. آروم گفتم: خواهش میکنم بگو داری کجا میری؟ علی نفس عمیقی کشید و ماشینمو کناری نگه داشت و رفت بیرون. میدونستم فرار کردن فایده ای نداره پس سرمو گزاشتم روی صندلی و چشمامو بستم. درسمت من باز سد. نگاه کردن و دیدم علی بستی جلوم گرفته و داره لبخند میزنه. چرا اون اینجوری بود در هر لحظه یک شخصیتش به نمایش میزاشت. علی: بگیر دیگه. بستنی و ازش گرفتم . اومد و سوار شد و حرکت کرد. بلافاصله گفت: ببین متاسفم که داد زدم یا عصبیت کردم نباید این روز خوبتو خراب میکردم. بستنی که تموم شد سرمو روی صندلی گزاشتم و به ۳ نرسید خوابم برد. با صدای علی از خواب پریدم. علی:پاشو پاشو رسیدیم حانیه. _باشه بیدار شدم. درو باز کردم و پیاده شدم. اینجا خونمون بود. علی زنگ و زد و در باز شد. باهم از باغ رد شدیم. هنوز وین دوز مغزم خواب بود. وارد شدم که صدای ترکیدن بادکنک و بعد خرده ریزه کاغذ رنگی و جیغ و دست که اومد افتادم رو مبل و دستمو رو قلبم گزاشتم. همه میخندیدن. یهو باهم خوندن: تولدت مباررررکتولدت مباررررک__ اوه انقدر درگیر بودم که نمیدونستم تولدمه. همه اومده بودن از جمله: (دوستام ، عموهام،خاله ام،دایی ام، مامان بزرگم، عمه گلیم و بابا و مامان و میلاد و البته علی) از شوق دویدم و رفتم تو بغل میلاد و گفتم: _مرسی داداشی نمیدونستم امروز تولدمه. بعد از بغلش بیرون اومدم و بابا رو بغل کردم و بعد مامانو. میلاد گفت: خب بیشتر کارا با اقا علی بوده. رفتم و جلوی علی ایستادم و سرمو پایین انداختم و گفتم: ممنونم . علی : قابلتو نداشت. این داستان ادامه دارد...
رمان بهشت چادر👆👆👆👆👆👆 روزی یک الی سه پارت خدمتتون🧚‍♂🧚‍♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام😌✋ اومدم بهت یه کـانـال معرفی کنم🤤👀 همه چی تمومـ 😁 اصلا نگم برات😎🤞 نوحه🎙 زندگی شهدا📔 تلنگر👀 استوری های های مذهبی🧔🕺 جمعه های صلواتی 📿 شهید هادی رو که میشناسی 🤨 میدونی چقدر معجزه کرده!؟ 🙃 دوست شهید خیلیاس❤️🌷 این کانال متعلق به شهید ابراهیم هادی هست✨🥀 کلی مطالب ناب از ایشون، کلی سخنان از این شهید👌 وکلی چیزای دیــگه.... 😄 که بیایی توی کانال پشیمون نمیشی🤓 بیاقــدم سرچشمـــمون بزار🚶‍♂😍 کانال قشنگمون *_* 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
📌کانالی مذهبی -سلام خوبی؟ -سلام من دنبال یک کانال شهدایی توی ایتا هستم،اما پیدا نمیکنم.😔 -من یه کانال عالی سراغ دارم .😉 -واقعا ممنونم ازت -خواهش می کنم -لینک رو بهم بده تا عضو شم -باشه اینم لینک @shohadaiy1399 عکس از شهدا فیلم از شهدا سخن های شهدا و....... برای عضو شدن روی لینک زیر کلیک کن. @shohadaiy1399
˺مےگفت: شھدا،‌محور‌عزّت‌‌وڪرامت‌همہ‌ما‌هستند؛نہ‌براۍامروز،‌بلڪہ‌همیشہ‌این‌ها‌بہ‌دریاۍواسعہ‌خداوند‌سبحان‌اتصال‌یافتہ‌اند.˻ شھید‌حاج‌قاسم‌سلیمانے - محفل‌دلدادگان‌شھید‌سردار‌سلیمانے🖤'! - ڪانالے‌بارایحہ‌شھدایۍ :)🌿'! - منبـ؏‌عڪس‌و‌متن‌هاۍ‌مذهبے📿'! https://eitaa.com/joinchat/2317615209C2f5350f624 - بیا‌اینجا‌با‌پست‌هاش‌حالتو‌خوب‌ڪن🙂'...