«آهِ در سوخته»
✍🏻سیده الهام موسوی
چند روزی از فاطمیهی اول میگذرد و در دلم آشوبیست که تنها چارهاش، اشک است. قلم به دست میگیرم و خود را به کوچههای پرغربتِ مدینه میسپارم، اما مگر میشود جلوتر رفت؟ هر بار که خواستهام بنویسم، تا سرِ کوچهی خانهی علی(ع) پیش رفتهام و نتوانستهام قدمی جلوتر بردارم. مگر میشود «درِ سوخته» را دید و بیتفاوت ماند؟ امان از دلِ علی(ع) و فرزندانش!
امشب قلبم پر از درد است؛ خستهجان و بالشکستهام. دریافتهام که حقِ ورود به این خانه، دلبریدن از دنیاست. پاهای بیرمقم را هرطور که شده به حرکت درمیآورم؛ نزدیکِ درِ سوخته، با میخهای بزرگِ بیرون زده، روبهرو میشوم. بیاختیار دمِ در میافتم؛ روحم حاضر است، اما جسمم نیست.
وای مادر! پشتِ آن در چه کشیدی؟ به گمان مادر پشتِ همان در، تمامِ قصهی شهادتِ دوازده امام را دیده است.
محرابِ پرخون، تشتِ جگرهای تکهتکه، خیمههای در آتش، پیکر بیسر زیرِ سُمِّ اسب.
مگر میشود حتی از این در گذشت؟ گوشهگوشهاش بوی داغ و مصیبت میدهد.
اما در میان این همه اندوه، دلم راهی دیگر میجوید؛ به یاد آن فرزندی میافتم که هنوز هر سحر برای مادرش میگرید؛ او که هر فاطمیه، داغِ تازهٔ کوچههای مدینه را در دل دارد.
یا صاحبالزمان(عج)، میدانم هنوز نالهی مادرت را پس از قرنها میشنوی و هنوز «درِ سوخته» را با اشک مرور میکنی. کاش آن روز که برای انتقامِ مادر قیام میکنی، ما نیز از یاورانت باشیم تا دلِ داغدارِ زهرا(س) آرام گیرد و کوچههای مدینه دوباره بوی حضور تو را بگیرد.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
چای نخورده و دهان سوخته
✍ مرضیه رمضانقاسم
رفتم مسجد؛ خادم مسجد، میز چای را دم شبستان گذاشته بود؛ به ناگاه همهی کارهای منزل، از جلو نظام مقابل چشمانم صف کشیدند، مجبور شدم علیرغم میل فراوان به چایِ پولکی پهلو، خود را به بیتفاوتی بزنم و با عجله از کنار فنجانهای بلورین خوش رنگ چای عبور کنم، روحِ کودکِ درونم، در چای حل شد و جسمش نای جیغ زدن و پا بر زمین کوبیدن نداشت، طفلکی بدون اینکه گلایهای بکند که چرا از نوشیدن چای محرومش کردهام، شتابان به دنبالم میدوید؛ دم منزل که رسیدم؛ بیخبر از همه جا، کلید را داخل قفلِ در پیچاندم؛ نمیدانستم دارم بختِ گربهی بخت برگشته را باز میکنم؛ در را که گشودم گربه محبوس شده در حیاط منزل، مثل توپ فوتبال گل شده که برمیگردد در محوطهی جریمه، از دروازه پاهایم برگشت داخل کوچه، نقش بر زمین شدم با ضربهای که از زمین نثارم شد، انگار روح کودک درونم از داخل چای مسجد احضار شد، او نیز پرید وسط کوچه و شروع کرد به جیغ کشیدن، گویی میخواست حق فوتهای قضا شده در چای مسجد را ادا کند.
#داستانک
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
به وقت بینامی لحظهها
✍نجمه صالحی
مدتها بود در درونم چیزی میجوشید که نام نداشت. احساس میکردم اگر ثبت نشود، بخشی از من خاموش میشود؛ نه تن، بلکه آن بخش زنده و حساس که هنوز میتواند معنا را حس کند. باید واژهها کنار هم چیده شود، ثبت شود اما نه برای گفتن، بلکه برای شنیدن.
نوشتن همیشه با سکوت آغاز میشود. در آن لحظه که جهان از حرکت میایستد و ذهن شروع به دیدن میکند، چهرهی انسانها آرام میشود، بینقاب و بیادعا.
و در همین سکون، انسان با تمام ضعف و ناتوانیاش تماشایی میشود.
زندگی و مرگ، پیدرپی میچرخند؛
چرخهای بیپایان که گاهی بر نقطهای از پوچی میایستد و گاه زمانی کوتاه بر آرامشی گذرا. اما بیرون از آن لحظههای اندک، چگونه میتوان رنج زیستن را تاب آورد؟ شاید با نوشتن.
نوشتن، روشن کردن چراغی است در دل تاریکی، نه برای دیدن جهان، بلکه برای دیدن خود در میان آن.
نوشتن یعنی گذاشتن انگشت بر نبضِ لحظه و شنیدن تپش زندگی، یعنی بیرون کشیدن معنا از تودهی خامِ احساس.
گاه مینویسیم تا واقعهای را نگه داریم و گاهی مینویسیم تا از یاد ببریم. مینویسیم تا دردِ شخصی را در قالبی جمعی بریزیم و از سنگینیاش بکاهیم.
نوشتن شبیه کاشتن دانهای است در خاک ذهن، باید صبر کنی تا در تاریکی ریشه بگیرد، سبز شود و معنایی تازه برویاند.
نوشتن، از سادهترین لحظهها آغاز میشود و در پایان، دانش میآفریند. در این مسیر، نویسنده به بلوغ میرسد؛
بلوغی که با روزهای عادی قد کشیده است، نوشتن حتی در بیالهامی و بازی با واژهها برای نشاندن معنا بر دوش تجربه است.
نوشتن، شکل آرامِ اعلانِ وجود است:
من هستم، میاندیشم و آنقدر برای اندیشهام حرمت قائل هستم که آن را ثبت میکنم و با جهان در میان میگذارم.
نوشتن راه نجات جان است؛ نه از مرگ، بلکه از بینامیِ لحظهها.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔹 مادر که باشی
✍ فاطمه سادات موسوی (سراج)
مادر که باشی، دلت میخواهد برای فرزندانت، ابرمادر باشی؛
با کدبانوگری، با عشق، با لبخندهایی که از دل خانه میجوشند،
خانواده را خوشحال نگهداری و پناه امنی برایشان باشی.
اما کافیست سری به گوشیات بزنی؛
انبوهی از مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی تو را فرا میخوانند.
احساس میکنی باید وارد میدان شوی، باید کنشگر باشی، باید صدایی باشی در میان سکوتها.
من فقط یک مادر نیستم؛
من یک زن اجتماعیام، آگاه و مسئول.
زنی که میخواهد حجاب و عفافش را حفظ کند،
و در عین حال، کیان خانواده را نگه دارد، فرزندآوری کند، تربیت کند، بسازد و...
اما گاهی از خود میپرسم:
آیا من با این همه لطافت، با این همه ظرافت، توان جسمی و روحی چنین مسئولیتی را دارم؟
من ریحانهام، نه قهرمان.
به قول پیامبر اکرم (ص): «المرأة ریحانة»
نه برای نبرد، بلکه برای نوازش، برای آرامش، برای شکوفایی آمدهام.
پس باید به سراغ الگوی زن تراز بروم؛
زنی که هم مادر بود، هم همسر، هم کنشگر اجتماعی، هم عارف شبزندهدار.
حضرت زهرا (س)، سیدهی زنان عالم،
زنی که در اوج لطافت، در اوج مظلومیت، در اوج ایمان،
تمام نقشهایش را با شکوه ایفا کرد.
او به ما آموخت که زن بودن، محدودیت نیست؛
بلکه ظرفیتی بینظیر برای ساختن انسان، جامعه، و تاریخ است.
او نشان داد که میتوان در خانه، در مسجد، در میدان دفاع از حق،
همزمان مادر بود و مبارز، همزمان عاشق بود و آگاه.
و من، در مسیر او قدم میگذارم؛
نه برای آنکه قهرمان باشم،
بلکه برای آنکه ریحانهای باشم که جهان را با عطر ایمان، مهر و آگاهی پر میکند.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
https://farsnews.ir/howzavian_fars
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🌐 از سودان تا جهان اسلام؛ سوژهسازی زنان در حکمرانی روایت
نشست علمی «کشور سودان و دومینوی پروژه لیدری زنان» نشان داد غرب از زنان بهعنوان سوژههای محوری حکمرانی روایت استفاده میکند؛ از برجسته کردن در رسانهها، بورس تحصیلی و جوایز بینالمللی تا معرفی بهعنوان نماد آزادی.
🎙️سخنرانان تأکید کردند خلأ نهادسازی گفتمانی در جهان اسلام فرصت مهندسی روایت غرب را باز گذاشته است.
✍🏻مهتا صانعی
📎 جزئیات کامل گزارش را اینجا بخوانید...
#اختصاصی
□ سایت | ایتا | بله
📢جهانبانو پایگاه خبری تحلیلی زنان و خانواده
https://eitaa.com/joinchat/1999044732Cc43266076c
با خدا باش، و پادشاهی نکن...!
اما مگر میشود با خدا بود و جلوهی پادشاهی نکرد؟
چه کسی از پادشاهی، از اختیار و اقتدارِ همراه با دانایی، گریزان است؟
پادشاه، آن است که فرمان میدهد و فرمانش کسب میشود؛ هرچه اراده کند، فراهم میشود و هیچ مانعی در برابرش توان ایستادن ندارد.
اما این سلطنتِ مطلق، اگر بیخدا باشد، جز غرور و تباهی به بار نمیآورد.
وقتی با خدا باشی و برای خدا باشی، اخلاق، رفتار، منش، نگاه و اطرافیانت الهی میشود؛
خودت رنگی از آرامش میگیری،
گفتارت میزان پیدا میکند،
و راهت روشن میگردد.
در این مسیر، خدا همدل و همراهت میشود؛
یاریت میکند از جایی که هرگز گمانش را نمیبری،
راه را نشانت میدهد و با نگاهی از غیب روزیت را نصیبت میسازد.(طلاق: 3)
و این روزی فقط مادی نیست، بلکه معنوی، علمی و... نیز است.
ما نمونههای عینی این معجزه را پیرامون خود بسیار دیدهایم؛ انسانهایی که از جنسِ ما بودند،
میزیستند، میخندیدند، میجنگیدند، میساختند؛ اما سیم وجودشان به بالا وصل بود.
فرقشان تنها در این بود که بیشتر دیدند، بیشتر باور کردند، و بیشتر به خدا تکیه زدند.
یکی از این مردانِ آسمانی، کسی است که امروز یادش را گرامی میداریم:
شهید حسن طهرانیمقدم، پدر صنعت موشکی ایران.
او “نمیشود”، “نمیدهند”، و “نمیخواهند” را از واژگانش حذف کرده بود.
برای او، ناامیدی معنایی نداشت، زیرا تنها یک امید میشناخت و آن، امید به خدا بود.
آنجا که کسی به او امکانات و سلاح موشکی نمیداد، خود دست به کار شد و ساخت؛
آنجا که از دستیابی به فرمولهای ساخت موشک دوربرد و نقطه زن محرومش کردند، به امام رضا علیه السلام پناه برد و با توسل، علمی تازه زاده شد، دانشی که از آنچه میخواست برتر بود.
او نشان داد که میشود با خدا بود و پادشاهی کرد.
پادشاهی نه بر سرزمین و مردم،
بلکه بر نفس، تردید، طاغوت و ناتوانی.
پس ما نیز میتوانیم چنین باشیم، اگر فقط بخواهیم، باور کنیم، و به او تکیه کنیم.
✍🏻 ف. پورشهامی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
دفاع از ولی زمان، میراث حضرت زهرا(س)
ولایت، ستون هویت امت اسلامی است. حقیقتی که نهتنها در بُعد اعتقادی، بلکه در عرصهی اجتماعی و سیاسی، ضامن انسجام و پایداری جامعه به شمار میآید. هرگاه این ستون تضعیف شود، امت دچار تفرقه و انحراف میگردد. از همین رو، دفاع از ولی زمان، دفاع از حقیقتی است که حیات امت بدان وابسته است.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در مدینه، با جان خویش و با زبان روشنگر، از ولایت امیرالمؤمنین دفاع کرد. خطبهی فدکیه، نه صرفاً یک سخنرانی، بلکه بیانیهای اجتماعی و اعتقادی بود که حقیقت ولایت را برای مردم روشن ساخت. حرکت ایشان به خانهی مهاجران، اقدامی اجتماعی بود؛ نشان داد که دفاع از ولی زمان، تنها وظیفهای فردی نیست، بلکه مسئولیتی عمومی است که باید در سطح جامعه جریان یابد. او با صبر و ایستادگی، ولایت را از فراموشی نجات داد و مسیر حق را برای تاریخ تثبیت کرد.
این سیره، الگویی جاودانه برای امروز است. در عصر غیبت، ولی فقیه استمرار همان ولایت است؛ پاسدار دین، حافظ عدالت، و راهنمای امت در برابر فتنهها و بحرانهاست. دفاع از ولی فقیه، یعنی دفاع از عقلانیت دینی، از انسجام اجتماعی، و از هویت امت اسلامی است. این دفاع، تنها یک وظیفهی احساسی نیست، بلکه یک ضرورت اعتقادی و اجتماعی است؛ زیرا بدون ولایت، جامعهی اسلامی به آسانی در گرداب تفرقه و تحریف فرو میرود.
پس در این زمانه حساس، همانگونه که زهرا (س) با جان و زبان خود از ولایت دفاع کرد، ما نیز باید با قلم، با قدم، با حضور اجتماعی و با بصیرت، از ولی زمان خویش دفاع کنیم. این دفاع، نهتنها پاسداری از یک شخص، بلکه پاسداری از حقیقتی است که امت را زنده نگه میدارد. دفاع از ولی فقیه، یعنی ایستادن در برابر تحریفها، یعنی مقابله با فتنهها، یعنی استمرار راهی که با خون شهیدان و صبر بانوان تاریخ آبیاری شده است.
زن و مرد، جوان و پیر، هر یک مسئولیتی دارند؛ همانگونه که حضرت زهرا نشان داد، حتی یک بانوی تنها میتواند تاریخ را دگرگون کند. امروز نیز، حضور اجتماعی زنان و مردان در دفاع از ولایت، ضامن بقای امت است. این دفاع، نهتنها یک وظیفهی دینی، بلکه یک رسالت تاریخی است؛ رسالتی که اگر بدان عمل شود، جامعهی اسلامی در مسیر حق پایدار خواهد ماند.
✍ نسیم شجاعی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🎬کاوشی در لایههای تاریخ و داستان
«در این نشست تخصصی و تحلیلی، لایههای پنهان و نکات ظریف تاریخی که الهامبخش خلق رمان مهدوی «قبیله برمودا» بودهاند، به دقت مورد بررسی قرار میگیرند. این فرصت استثنایی برای ورود عمیق به جهان اثر و پرسش و پاسخ مستقیم با نویسنده محترم و درک فرآیند خلق یک اثر داستانیِ متعهد را از دست ندهید.»
#افق_بصیر | #بصیرا | #هفته_کتاب | #نشست_ادبی
📲@Ofogh_basir1404
🌐 eitaa.com/ofogh_basir_04
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖منهای دیگر ما
✍️زینب گودرزی
فرزندانمان،
گنجینهی هوش، استعداد و خلاقیت
هستند،
در کنار
صفات وراثتی و ژنهایی
که از ما دریافت کردهاند.
هر مادر و پدری
میتواند؛
با کشف استعدادهای فرزندانش،
به بارور ساختن
ویژگیهای
مثبت و نبوغ آنها
بپردازد.
و باعث
رشد و درخشش
آنها شود.
فرزندانمان
منهای دیگر ما
هستند.
اگر بدانیم
از چه راهی و چگونه،
به تربیت صحیح آنها
بپردازیم.
میتوانیم
نقصهایی
که خودمان داشتیم را تصحیح،
و داشتههای مثبت را تقویت،
و این
منهای دیگرمان
را برای
آینده درخشان
ببینیم .
از جمله آیات تربیتی؛
آیه ۱۳۲ سوره بقره
میباشد که خداوند تعالی
میفرماید:
{وَ وَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّاللَّهَ اصْطَفَىٰ لَکُمُالدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}
و ابراهیم و یعقوب [در واپسین لحظات عمر] فرزندان خود را به این آیین وصیّت کردند؛ [و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:] «فرزندان من! خداوند این آیین [پاک] را براى شما برگزیده است؛ و شما جز به آیین اسلام [و تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید».
《با مراجعه به تفسیر این آیه در کتاب (تفسیر نمونه) قرآن با نقل وصیت ابراهیم گویا مىخواهد این حقیقت را بازگو کند که شما انسانها تنها مسئول امروز فرزندانتان نیستید، مسئول آینده آنها نیز مىباشید تنها به هنگام چشم بستن از جهان نگران زندگى مادى فرزندانتان بعد از مرگتان نباشید، به فکر زندگى معنوى آنها نیز باشید. نه تنها ابراهیم چنین وصیتى کرد که فرزندزادهاش یعقوب نیز همین روش را از نیاى خود ابراهیم اقتباس نمود و در بازپسین دم عمر، به فرزندانش گوشزد کرد که رمز پیروزى و موفقیت و سعادت در یک جمله کوتاه (تسلیم در برابر حق) خلاصه مىشود.》
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هنرمند
در هر کوی و برزن جامعهای مشاهده میشود که اکثر افراد، به ویژه جنس بانو، به دنبال شناخته شدن به عنوان «هنرمند» هستند. این تمایل، نه تنها به عنوان یک انتخاب شخصی، بلکه به عنوان نمادی از «توسعه هویت فردی و اجتماعی» در جامعه مدرن تفسیر میشود. هنر از طریق مهارتهای متنوعی از جمله «خطاطی، نقاشی، طراحی، نویسندگی، شاعری و سایر شکلهای هنری»، بروز مییابد. این مهارتها، اگرچه در ابتدا به عنوان مهارتهای فنی و تکنیکی در نظر گرفته میشوند، اما در واقع، میتوانند به عنوان فرآیندهای یادگیری، تمرین و تقویت اجتماعی در نظر گرفته شوند. این مهارتها نه تنها نیازهای فردی را برآورده میکنند، بلکه از طریق ارتباط با جامعه، تأثیرات مثبتی در سطح اجتماعی و فرهنگی دارند.
با این حال، در میان این مهارتهای هنری، یک نوع هنر وجود دارد که به طور ذاتی و خدادادی در زنان ایجاد شده است و از اهمیت و ارزشی فراتر از سایر شکلهای هنری برخوردار است. این هنر، «هنر زندگی و فرزندآوری» است. در واقع، فرزندآوری به عنوان یکی از مهمترین و مقدسترین مبارزات و وظایف زنان در جامعه شناخته میشود. این فرآیند، نه تنها یک عمل بیولوژیکی، بلکه یک «فرآیند اجتماعی، روحی و معنوی» است که در آن زن با تمام وجود، احساسات، عاطفه، صبر و تواناییهای فیزیکی و روانی خود، به ایجاد و پرورش نسلی نوین میپردازد.
به گفته مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۲:
«فرزندآوری، یکی از مهمترین مجاهدتها و وظایف زنان است؛ زیرا در حقیقت، هنر زن است. اوست که زحمات را تحمل میکند، رنجها را به جان میخرد، و خدای متعال، ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خدای متعال این ابزار را به مردان نداده، بلکه در اختیار بانوان قرار داده است: صبرشان را، عاطفهشان را، احساساتشان را، و حتی اندامهای جسمانی لازم برای پرورش فرزند را. در واقع، این هنر زنهاست. اگر این ارزشها در جامعه فراموش نشود، بیتردید پیشرفت خواهیم کرد.»
این نگاه، فرزندآوری را به عنوان «یک هنر انسانی و معنوی» نگاه میکند. در این نگاه، زن نه تنها مادر، بلکه هنرمندی است که با عاطفه، صبر و احساسات خود، نسلی نوین را میسازد. این هنر، نه تنها در زمینه بارداری و تولد فرزند، بلکه در تمام مراحل رشد و پرورش فرزند، از نوزادی تا بلوغ، ادامه دارد. زن، با تجربههای خود، مهارتهای اجتماعی، روانی و اخلاقی را به فرزندش میآموزد و این فرآیند، نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه نیز بسیار ارزشمند است.
در این مسیر، اگر این ارزشها در جامعه فراموش نشود، بیتردید پیشرفت جامعه نیز تضمین خواهد شد. این پیشرفت، نه تنها در سطح اقتصادی و فناوری، بلکه در سطح اخلاقی و اجتماعی نیز اتفاق خواهد افتاد.
حال ما بانوان چقدر از هنر خود استفاده میکنیم؟
چقدر به هنر خود میبالیم و افتخار میکنیم؟
✍🏻 ف. پورشهامی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سختی شیرین مادری در مسیر الهی:
✍زهرا نجاتی
اگر قرار باشد در این دنیا سختیای را انتخاب کنیم، چه سختی شیرینتر از مادری؟
اگر به این ایمان داریم که سختیهایی که مؤمنان میکشند، طبق آیه "تالمون کما تالمون و ترجون من الله مالایرجون ( درد میکشید همانطور که آنها میکشند اما امیدی دارید که آنها ندارند) در راه خداست و اجر دارد، پس چه سختیای شیرینتر از این؟
ما در این مسیر، چه چیزی را از دست میدهیم و چه چیزی را به دست میآوریم؟
* از دست دادن: شاید کمی از اندام پیشین، یا شاید کمی از خواب و آسایش.
به دست آوردن: اطاعت از فرمان خدا، ایجاد نسلی برای فردای زمین 🌍، تضمین کسانی که پس از ما برایمان خیرات کنند، و یاری رساندن به حفظ سرزمینمان از تباهی از طریق تربیت صحیح فرزندان و حتی در شرایط امروز، صرفا فرزندآوری.
هرچند کسانی که لذت همبازی شدن با فرزندانشان را چشیدهاند، میدانند که این شادی را هیچ چیز دیگری جبران نمیکند.
درباره زیبایی جسمانی پس از زایمان:
درست است که ممکن است پوست شکم در برخی افراد دچار تغییر شود، اما راهحلهایی وجود داردمانند استفاده از روغنهایی مثل روغن بایو. اما در پادکستهای زنان زندانی دیدیم که نهایت هدف از جذابیت،چیست.
از آن گذشته، مادران زیادی با شش یا هفت فرزند دیدهایم که همچنان اندامی نزدیک به دوران جوانی خود دارند.
اما یک سوال، تهِ همه زیباییها و خوشچهره بودنها چیست؟ جلب توجه دیگران؟
راستی تلاش برای رسیدن به هدف و مجاهدت، کی معنا پیدا میکند؟ اصلا برای روحیه لطیف ما خانومها، چه جهادی جذابتر از فرزندآوری، سراغ دارید؟
2
@AFKAREHOWZAVI