.
🔖"تاریخ، تکرار قصهها"
کافی است رشتهای را با علاقه انتخاب کنی، تمام تلاشت را برای اثبات اهمیت رشته تحصیلیات به کار میگیری و ادعاهای بزرگی مثل مادر رشتهها بودن و ... را بیان میکنی، به خصوص اگر رشته تحصیلیات مظلوم باشد و تو هم مسئول دفاع از هر مظلومی.
استادمان همیشه میگفت که تقوا داشته باشید و غربت رشتهتان باعث نشود تا از آنچه هست بزرگنمایی کنید و این نشان دادن واقعیت است که جذابیت رشته را مضاعف مینماید. هیچ وقت سِرّ مظلوم ماندن رشته تاریخ را نفهمیدم، چطور تاریخ مظلوم بود، در حالی که مردم تکرار تاریخ را میدیدند؟
حالا آن علاقه تاریخی تو را نشانده پای دیدن واقعیتی که هر لحظه دیدن و در واقع تجربهاش غمها بر دل میاندازد. تمام تلاشت را میکنی تا فقط ببینی و ببینی، ذهنت را از هرگونه مقایسه، تصور و تصدیقی نجات دهی و فقط ببینی.
مگر میشود ماجرای مردمانی را ببینی که قصهشان با آب و مظلومیت و دینداری گره خورده است و تو ذهنت را فقط آنجا نگه داری؟
داستان تشنگی شهید شدن عدهای، تو را یاد... و تو در این میان، تمام تلاشت را میکنی تا یاد فرات که آبها داشت و نزد خودش مردمانی را تشنه گذاشت، نیفتی! تلاش میکنی پیکرهای تکه شده و تکه استخوانهای پیدا شدهشان بعد از سالها، ذهنت را سمت قصه گردان کمیل نبرد، سمت فکه و روایت تفحصها! این حجم تشابه را نمیتوانی درک کنی!
نکند اینجا کربلاست! نکند اینجا حتی کربلای ایران است! آنجا ولی همه چیز فرق دارد! مسیر بیابانی نیست؛ جنگلی است! تاچشم کار میکند درخت است، مردمانش چشم رنگیاند و خبری از نشانههای ظاهری مردم ما نیست؛ پس چرا قصههایشان آنقدر مشترک است؟! وحالا تکرار تاریخ را بیشتر از هر لحظه ای درک کردهای!
فرقی نمیکند عرب باشی یا آریائی یا حتی چشم رنگی اروپایی! وقتی طرفدارحق باشی، همیشه باطلی هست که حق به مذاقش خوش نیاید و آن وقت میشود قصه کربلاها کربلای حسین _ع_ ،کربلای بچههای خمینی _ره_، کربلای سربرنیتسا...
#بوسنی
#مستند_یازده_جولای
#کربلای_سربرنیتسا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI