eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
769 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
274 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
باغ کتاب، مکانی فرهنگی یا ضد فرهنگ ✍زينب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین امروز برای چند ساعتی با خانواده در باغ کتاب بعد از صرف افطاری ساده‌ای که با خود برده بودیم گشتی زدم. محیط زیبا، امکانات مختلف تفریحی و سرگرمی، وجود کتب بسیار متنوع، نمایشگاه‌های مختلف لوازم‌التحریر و گل و گیاه و محصولات سنتی، رستوران و کافی‌شاپ و... همگی می‌تواند برای چند ساعتی برای خانواده‌ها خاطراتی خوش رقم زند. در حال حاضر مدیریت مجموعه باغ کتاب به عهده محسن جلالی فراهانی مدیرعامل مؤسسهٔ نشر شهر (وابسته به شهرداری تهران) است و مؤسسه نشر شهر به عنوان بازوی اجرایی سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران در حوزه نشر کتاب و توسعه فرهنگ مطالعه است. حال با توجه به رصدی که صورت گرفت، چند نکته حائز اهمیت است: 1⃣ مگر اولین هدف از تأسیس چنین اماکنی، توسعه فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی و بالا بردن سرانه‌ی مطالعه در کشور نبوده است؟ پس چرا کتاب‌ها با قیمت‌هایی گزاف ارائه‌ می‌شود؟ تا جایی که حتی برخی کتب را می‌توان با تخفیف‌های مختلف از برخی سایت‌ها و فروشگاه‌ها تهیه کرد و از خرید در آنجا منصرف شد. مگر نه‌اینکه حداقل انتظار یک شهروند این است که در باغی که به‌نام کتاب تأسیس شده است امید آن داشته باشد که کتاب را ارزان‌تر از باقی اماکن تهیه کند؟ 2⃣ مسئله‌ی شماره ۱ تنها مربوط به کتاب نیست بلکه قیمت تمامی لوازم ‌التحریر عرضه شده در آن‌جا نیز بیشتر از قیمت واقعی آن‌هاست. 3⃣ چرا امکانات دولتی و بودجه‌های کلانی که به‌ منظورهای مختلف فرهنگی همچون این مکان، تعبیه می‌شود تنها صرف کلان‌شهرها و گاهی فقط پایتخت می‌شود و قیمت‌ محصولات و حتی امکانات خوراکی در آنجا به‌گونه‌ایست که باز هم تنها قشر مرفه جامعه را پاسخگوست و متأسفانه قشر ضعیف جامعه این‌بار هم هیچ بهره‌ای از آن نخواهند برد؟ 4⃣همه‌ی آنچه گفته شد درد است اما دردی که مدتی است گریبان این باغ را همچون بخش‌های دیگر جامعه گرفته است، چهره‌ی نامطلوب کشف حجاب بانوانِ حاضر در آنجاست. وضعیتی که تنها به نپوشیدن یک روسری اکتفا نشده و بعضاً صحنه‌هایی غیر اخلاقی از خود به جا گذاشته است. مخاطبم، آقایان مسئول، از شهردار تهران آقای زاکانی گرفته تا آقای محسن جلالی فراهانی به عنوان مدیریت باغ کتاب تا تمامی مسئولان ومدیران و معاونان اجرایی و میانی است. به عنوان یک شهروند یک سؤال از شما دارم! ایجاد یک محیط فرهنگی_اخلاقی در یک مکانی که با هدف گسترش فرهنگ در جامعه شکل گرفته است مگر چقدر هزینه دارد؟ آیا این تعلل آشکار از سوی شما خدایی نکرده به تعارض منافع شما برنمی‌گردد؟ مگر ایجاد یک محیط سالم اخلاقی و حفظ حداقل‌‌های پوشش، چقدر پیچیده و سخت است که اینچنین چشم بر همه‌ی این ولنگاری‌ها بسته‌اید؟ آیا واقعا راضی هستید که با این سهل‌انگاری شما خانواده‌های مذهبی زین‌پس نتوانند در اینجور اماکن حاضر شوند و هزینه‌ای که باید از بیت‌المال صرف همه‌ی اقشار جامعه شود، خرج افرادی شود که با کشف حجاب خود عملا رفتاری غیرقانونی و ناهنجار از خود نشان می‌دهند؟ آقای زاکانی ! کارنامه‌ی شما در تمامی این سال‌ها نشان از روحیه‌ی انقلابی شما بوده است پس چه شد آرمان‌های انقلاب؟ بگذارید در پایان به یادتان بیاورم که رهبرم فرمود: " حجاب یک حکم شرعی و یک مسئله‌ی قانونی است و در این زمینه باید در درجه‌ی اول، دستگاه‌های دولتی و حکومتی و مدیران ‌آنها مراقبت کنند تا بر اساس قانون عمل شود‌".‌۱۳۹۸/۰۵/۳۰ پس اقدام کنید. @AFKAREHOWZAVI
"ابزار" ✍زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین پرده ی اول اپلیکیشنی بر روی موبایل‌ها نصب می‌شود؛ تحت عنوان Qr کد سلامتی! کدی که بیرون رفتن از خانه، رفتن به مترو، رفتن به محل کار، ورود به کافه‌ها و رستوران‌ها و مجتمع‌های تجاری و هر نوع حرکت را با نمایش یک رنگ روی نمایشگر موبایل نشان می‌دهد. سبز به این معناست که می‌توانید به کارتان برسید و قرمز به این معنا که اجازه‌ی ورود ندارید. کدی که پازل قرنطینه‌ی هوشمند را تکمیل می‌کند... پرده ی دوم در آپارتمان شما آتش سوزی اتفاق می‌افتد، شعله‌های آتش زبانه می‌کشد؛ نمی‌توانید از خانه خارج شوید چون اپلیکیشن سلامت، رنگ قرمز را نشان می‌دهد و عملا خروج شما از درب منزل، غیر ممکن می‌شود، تنها راه نجات هم فقط پنجره می‌باشد! فرزندتان نوزاد چند ماهه ست... پرده ی سوم سین کیانگ چین، ایالتی که میلیون‌ها مسلمان در آن زندگی می‌کند. آتش سوزی‌های متعددی از این ایالت گزارش می‌شود که به علت وجود موانعی از جمله قفل بودن درب های ورود، وجود دیوارهای قرنطینه و... باعث اخلال در رسیدگی گروه امداد و نجات می‌شود! و هر بار هم به مرگ چند نفر ختم می‌شود. اما خبر متفاوتی که جهان را متاثر کرد؛ مرگ نوزاد چند ماهه‌ای بود که نه به علت آتش، بلکه براثر بیرون انداختن از پنجره و متلاشی شدن مغز او اتفاق می‌افتد. حادثه‌ای که منجر به اعتراضات اخیر مردم چین شد. مادر، برای نجات نوزاد خود، او را از پنجره بیرون می‌اندازد و خود او هم گرفتار آتش می‌شود و می‌میرد. https://bitterwinter.org/urumqi-fire-mother-threw-baby-out-of-the-window/ پرده ی چهارم اینجا جمهوری اسلامی ایران است که اصلا با جمهوری خلق چین، همخوانی ندارد؛ با این حال شاید ماهم مثل آن مادر فوت شده، زمانی با شنیدن مزیت‌های کد سلامت، از محدود شدن ویروس کرونا، خوشحال و ذوق زده می‌شدیم و با توجه به هیاهوی رسانه‌ها تا آنجا پیش می‌رفتیم که به توهم غلبه بر قدرت خداوند می‌رسیدیم که مثلا مرگ را برای همیشه چال می‌کردیم! َاما حالا؟! انگار کرونا آمد تا نشان دهد که خیلی از باورهایمان، توهمی بیش نیست، چون ما هم درست در این زمان متوجه خطای محاسباتی خودمان شدیم، یک زمانی نصب دوربین‌های هوشمند جاده‌ها، ما را متوهم کرد که دیگر مرگ در جاده‌ها سرک نمی‌کشد؛ دلخوش بودیم به تصور ته کشیدن تخلفات رانندگی! اما در همین اوجِ بازیِ رسانه‌ای کرونا، به جای رسیدگی به تخلفات رانندگی، به جریمه‌ی خودروهای واکسن نزده پرداخته شد! بعدها کاشف به عمل آمد جریمه براساس ارائه‌ی لیست اسامی وزارت بهداشت بود، در این میان اعتراض افراد واکسینه شده به جریمه‌ها، توهمات ما را با خاک یکسان کرد. mshrgh.ir/1362326 جناب مسئول با تمام زیر شاخه و سرشاخه! برای رسیدگی به موضوع حجاب نمی‌خواهد ما را با ابزار کنترل هوشمند خوشحال کنید! همان قوانین موجود را پیاده کنید دعایتان می‌کنیم... @AFKAREHOWZAVI
شنگال و آموزش گرایش‌های جنسیتی برای کودکانمعصومه‌فاطمی چند وقت قبل بود در یک مهمانی این کتاب"شنگال" را دیدم که برای کودکان زیر هفت سال است. شنگال با نام احترام به تفاوت فردی منتشر و معرفی می شود اما داستان این نیست! شنگال چیزی است بین قاشق و چنگال؛ نه قاشق است و نه چنگال. نه قاشق‌ها او را در جمع خود می‌پذیرند نه چنگال‌ها. او روی میز غذا جایی ندارد و بسیار تنهاست. او برای پذیرفته شدن در بین قاشق‌ها و چنگال‌ها سعی می‌کند خود را شکل آن‌ها درآورد؛ اما تلاش‌هایش برای تغییر دادن خود بی‌فایده است. اما آنجایی داستان بحث جنسیتی پیدا می‌کند که در طی داستان متوجه می‌شویم قاشق و چنگال پدر و مادر شنگال هستند و همیشه قاشق‌ها و چنگال‌ها با هم ازدواج می‌کنند. در واقع کتاب به دنبال طبیعی جلوه دادن اختلال جنسیتی مثل دو جنس‌گرایی یا بی‌جنس‌گرایی است. شنگال در پایان داستان جایگاه خودش را در جامعه ابزارهای آشپزخانه پیدا می‌کند. شنگال توسط نویسنده‌ای انگلیسی سال‌ها قبل ترجمه و چاپ شده است و تاکنون به چاپ نهم رسیده و تایید شده‌ی سازمان پژوهشی و برنامه‌ریزی آموزشی است. @AFKAREHOWZAVI
برای حال خوب در حال، زندگی کنیم ✍مرضیه رمضان‌قاسم همه‌ی ما در هر شغل و حرفه‌ای که هستیم فرشته نیسیم بلکه آدم هستیم و گاهی اوقات هیولای درون و یا بهتر بگویم داعش درون‌مان که به دائیش نرفته و هیچ کس جز خودش مسئولیت خطای او را بر عهده نمی‌گیرد سر و کله‌‌اش پیدا می‌شود چرا که انسانیم و انسان گاهی خُلقش پایین می‌آید، بدون تعارف، وجود این مسئله طبیعی است همه‌ی ما گاه تحت فشارهای زندگی و یا زمانی که در تعامل با افراد منفی‌نگر قرار می‌گیریم دچار نوسان خلقی می‌‌شویم زیرا ما نه از نژاد سیب زمینی هستیم و نه از تیره و طایفه‌ی چغندر بلکه مشتی استخوان و چند کیلو گوشتِ با استخوان و اغلب‌مان هم چربی اضافه داریم. همانطور که از قصاب محل و یا به قول امروزی‌تر و مدرن هنگام خرید از سوپر گوشت از او می‌خواهیم برای‌مان قلم هم بگذارد ما در زندگی نیاز به قلم داریم تا گفتار منفی که در برخی تعاملات در خانه‌ی ذهن‌مان وارد شده است را با نوشتن از دودکش ذهن به در کنیم وگرنه از دهان‌ مبارک‌مان خارج می‌گردد. پس اگر مراقب ورودی‌های‌مان نباشیم ما نیز کنترل هیجانات‌مان را از دست می‌دهیم و یکی می‌شویم همانند همان‌‌هایی که نمی‌خواهیم مثل آنها باشیم بنابراین خوب است که ما انسانها به ورودی‌های ذهنمان دقت کنیم و ورودی ذهن‌ را برای هر چیزی باز نگذاریم تا منجر به خروجی‌‌هایی که خرج‌های هنگفت روی دست‌مان می‌گذارد نشویم و رفتارهای ناسازگار و ناشایست از ما سرنزند البته این خیال باطل را از سر مبارک به در کنید که مثبت بیاندیشیم و مراقب باشیم که منفی نیاندیشیم زیرا باید به استحضارتان برسانم که ذهن آدمی فیلتر ندارد، متاسفانه و یا خوشبختانه ذهن‌مان بسان جاده‌ی دوطرفه‌ای است که هم افکار مثبت در آن عبور و مرور می‌کند و هم افکار منفی و این خودِ ما هستیم که باید با اختیارمان دست به انتخاب درست بزنیم. البته ناگفته نماند که حیطه‌ی "فکر" با "تفکر" کاملا متفاوت است چرا که "فکر" ناخودآگاه و اتوماتیک است و دیالوگ‌هایی که در گوش ذهن‌مان می‌خواند در حوزه‌ی اختیارات ما نیست ولی تفکر بستگی به انتخاب و اختیار ما دارد. 🚨پس در هجمه‌ی افکار مثبت و منفی، در کوران حوادث و بمباران اطلاعات لحظه‌ای آژیر خطر را به صدا درآوریم، به پناهگاه پناهنده شویم و برای دقایقی ولو کوتاه احوالی از خود بپرسم، صله‌ای با خود کنیم و آگاهانه به دیدار افکارمان برویم تا بتوانیم بازدیدی متفکرانه را تجربه کنیم، آری ما دو زیست هستیم زیرا هم می‌بایست در دریای افکارمان شنا کنیم و افکار مثبت را مرواریدگونه از بین منفی‌ها غواصی کنیم تا در دریای افکارمان غرق نشویم سپس در ساحل به تفکر خلاق بپردازیم تا به آرامشی عمیق دست یابیم و اینگونه از خود احوالپرسی کنیم تا به احسن‌الحال برسیم.💎 @AFKAREHOWZAVI
. انتهای عمر شوم اسرائیل ✍فاطمه شکیب رخ در خبرها شنیده شد پرجمعیت‌ترین کشور جهان اسلام «اندونزی» به قیمت از دست دادن میزبانی مسابقات، پای حقانیت فلسطین ایستاد و حاضر به پذیرش صهیونیست‌ها در جام‌جهانی زیر بیست سال، در کشور خویش نشد! ‏فیفا هم در پاسخ به تصمیم اندونزی میزبانی را از این کشور گرفت. این خبر برای من شنونده پیام های جالبی داشت: ‏۱. مبارزات و استقامت مثال زدنی فلسطینی‌ها، مظلومیت و حقانیت خویش را به جهان مخابره کرده است. ۲. اقدام کشور اندونزی در حمایت از فلسطینی‌ها در واقع پیامی واضح به مرتجعین منطقه و مدافعان کور صهیونیسم است. ۳.فوتبال و تمام ورزش‌های مطرح جهان با سیاست و خط مشی فکری کشورها رابطه جدایی ناپذیر دارند و ادعای موافقان سیاست محافظه کار در ایران ما با واقعیت جهان تطابق ندارد. ۴. انحطاط درونی و انزجار جهانی از اسرائیل، نویدآور نزدیکی انتهای عمر شوم این غده سرطانی است. @AFKAREHOWZAVI
. نسبتی بر پایه عشق ✍نرگس سلیمانی این بار بهار رمضان با بهار طبیعت یکی شد و خانه تکانی‌مان رسید به گلزار شهدا. شهدایی که همیشه روزهای سخت همراه‌مان خواهند بود؛ شاید به شرط اینکه در روزهای خوشی‌مان یادشان باشیم! اما نه، آن‌ها مهربان‌تر از این هستند که برای توجه و محبت شرط بگذارند! به قول عزیزی، مجاهد فی سبیل الله بزرگ‌تر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند. در گلزار شهدا جوانانی را دیدیم که مهربانی شهدا، نیمه شب آن‌ها را به آنجا کشانده است! جوانانی که شاید اکثرشان در آنجا مزار عزیزی نداشته باشند. عزیزی که نسبت خونی با آن‌ها داشته باشد اما با عشق و شور آمده‌اند برای غبار روبی و نو کردن سنگ‌های مزار شهدا. خودمانیم بعضی نسبت‌ها زیباتر از نسبت نسبی است و آن نسبتی است که پایه‌اش بر "عشق" استوار است مثلا همین نسبت ما با شهدا. 🍃شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود🍃 @AFKAREHOWZAVI
⭕️الزام ✍زهرا سبحانی دو روز پیش با یک دوست قدیمی، تلفنی صحبت می‌کردم؛ بنا به خصلت‌های خدادادی که گریزی از آن نیست؛ بعداز سرک کشیدن به ریز و درشت امورات دنیا، به مسئله‌ی روز، یعنی حجاب هم پرداختیم! از اینکه هر روز در این فضای مجازی رها شده، صحبت یک مسئولی فوروارد می‌شود و به چند دقیقه نکشیده همقطارش تکذیب می‌کند؛ گِله کردیم، از اینکه نتوانستیم کشف کنیم که فلان متصدی فلان ارگان، در شهرهای ایران به سر می‌برد یا در مدینه‌ی فاضله، بی‌خیال رد شدیم، حتی از آن رافعان تکلیف با بیانیه و آمار، هم صبورانه گذشتیم؛ فقط به همان “الزام" در خبرها گیر دادیم! این را اضافه کنم که یار قدیمی‌ام، از نظر اعتقاد در دسته‌‌ی معتقدین به «اگرچه دین مهم است ولی سلیقه‌ی افراد مهمتر» قرار دارد. خلاصه اینکه هم من هم او گیرمان همان"الزام" بود البته با دو مفهوم متفاوت! او الزام را درگیری و بگیروببند، معنی می‌کرد و از این رو به «م» الزام نرسیده، بحث آموزش و فرهنگسازی را پیش می‌کشید و از بایدهایی که گوش هیچ کس به آن بدهکار نبود، تند تند می‌گفت؛ من هم برای خالی نماندن عریضه هر بار در میانه‌ی صحبت‌هایش می‌دویدم و با ذکر مثال از فیلم برادران آن دختر... و ترجمه‌ی کتاب فلان نوع شلوار که در خود آمریکا ممنوع است و لیکن مثل نقل و نبات در ایران اسلامی چاپ می‌‌شود؛ یادآور می‌شدم که فعلا حرفی در فرهنگسازی نداریم با این حال با “الزام" مخالف بود. بیشتر که پای استدلال‌هایش نشستم فهمیدم ماجرا از کجا آب می‌خورد؛ همان معضل کانال‌های مذهبی صورتی! نمی‌دانم چه کسی این اصطلاح را اولین بار به کار برد ولی خدا امواتش را بیامرزد که عجب اصطلاح برازنده‌ای! اینکه چقدر طول کشید تا دوست محترم و فخیمه را از برداشت‌های غلط کانال‌های مذکور به این سمت و سو بکشانم که منظور از الزام لزوما بگیر و ببند و کتکاری نیست را دقیقه‌های ثبت شده‌ی موبایلم شهادت می‌دهند و بی‌توجه به بوق بوق پشت خطی که سوهان اعصابم شده‌ بود به تبیین این مورد پرداختم که «الزام» می‌تواند توجیه مسئولین و دست اندرکاران امر باشد برای اهمیت دادن به آیین نامه‌ها و قوانین «حجاب و عفاف» که مثلا مسئول فلان فروشگاه با تقید به این‌ها، دیگر هوس نمی‌کند شوی آن مجری دلقک را برگزار کند، که با این الزام‌ها، ذهنیت غلط آن مامور ملبس به لباس اداره‌اش، تصحیح می‌شود و دیگر باور غلط خود را به دین منتسب نمی‌کند یا فلان کافه‌دار برای جذب مشتری، به دین لگد نمی‌زند یا بانکدار و مجموعه‌دار گردشگری با فعل غلط و یا ترک فعل، مشوق هنجارشکنان در هنجار شکنی نمی‌شوند... اگرچه قصد ندارم یک پا داشتن مرغ رفیق‌م را جار بزنم ولی در کنار آن همه بایدهایی که مسئولین ‌(البته بعضا) می‌دانند و عمل نمی‌کنند از این باید مهم نباید غفلت کرد که از باب تحول در روش فرهنگسازی یکی از مهمترین گام ها، ایجاب و الزام همین کانال‌های رنگی، به اصول و مبانی‌ست! بی‌تعارف یعنی همان کانال‌های نون به نرخ روز خور! و از آنجایی که مثل همیشه دستمان کوتاه‌ست، دست به دامن امر به معروف و نهی از منکر می‌شوم و آن‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهم که بالاغیرتا! از این ادبیات کج فهمی دست بردارید و در این ماه خدا برای خدا هم شده، بی‌خیال این دو دوتا چهارتای ممبر و کسب درآمد از این فضای بی‌صاحب شوید که نان گمراهی یک جامعه، خوردن ندارد! باور کنید هیچ محیصی برای کسانی که مصداق آیه‌ی «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنینَ» (1) هستند؛ نیست... (1)سبا. 31 @AFKAREHOWZAVI
. خوراک شیطان قسم خورده ✍م *صالحی ✍شیطان رانده شده از درگاه الهی سوگند خورد که از چهار طرف در کمین انسان ها بنشیند و آنها را گمراه کند،به جز بندگان مخلُص خدا را، یعنی کسانی که به منتها درجهٔ اخلاص رسیده اند. درآیه 17 سورهٔ اعراف آمده :شیطان از چهارجهت (معنوی نه مادی) درکمین ماست: 1-از پیش ِرو ،ما را سرگرم آینده و آرزوهای دور و دراز می کند. 2-پشت سر، یعنی مارا مشغول توجه به فرزندانمان کرده تا انسان مال را از راه از هر راهی که شده حلال یا حرام برای فرزندانش جمع آوری کند. 3-از سمت راست ،یعنی افراط در دین. ما را مشغول اعمالی می کند که خدا واجب نکرده.... 4-از سمت چپ، ما را به بی دینی سوق می دهد، مشغول شهوترانی وگناه می کند. اما خداوند راهکاری ارائه داده در آیه ۲۰۰ سوره اعراف:👇 🕋 إِمّٰا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطٰانِ نَزْغٌ، فَاسْتَعِذْ بِاللهِ. (اعراف/۲۰۰) 💢 اگر از طرف شیطان، کوچکترین وسوسه و تحریکی به تو رسید، به خدا پناه ببر. در چنین مواقعی با تمام وجود باید خودمان را به خدا بسپاریم و به او پناه ببریم. «استعاذه» یعنی پناه بردن به خدا. البته پناه بردن به خدا فقط لسانی(زبانی) نیست. تنها گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم»کفایت نمی‌کند. حکایت شیطان همانند سگ گرسنه ای است که به انسان حمله می کند، اگر غذای مورد علاقه‌ی سگ همراه او باشد او را رها نمی‌کند. شیطان هم خوراکش: دلهای بیمار است، وقتی چنین دلی فراهم باشد که مملو از حب مال و مقام، حرص و طمع، کینه و حسادت، خشم و غضب باشد همانجا لنگر می اندازد، حالا هر چه بگویی:" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم"، شیطان دور نمی شود. دلی که حرم خداست و حب به دنیا نیست شیطان به آن نزدیک نمی شود. @AFKAREHOWZAVI
. تقویت برای آمادگی ظهور ✍️نجمه صالحی چند شب پیش سوالی داشتم با یکی از استادان مبرز تاریخ و البته بسیار متواضع، مطرح کردم ایشان نه تنها بلافاصله پاسخم را دادند، مستنداتی هم برایم ارسال کردند که بسیار راهگشا بود، از ایشان تشکر کردم؛ اما جمله‌ای برایم نوشتند که به شدت دلم را تکان داد. برایم نوشتند: " خدا حفظتون كنه خواهر بزرگوار، در دوره قبل از ظهور همگی وظيفه داريم همديگر رو تقويت كنيم تا ان شاءالله شرايط ظهور فراهم بشه"؛ تقویت برای آمادگی ظهور! و چه راحت گاهی غافل می‌شویم از این هدف! در راه هدف نباید خسته و ناامید شد و عالم مجاهد، خستگی‌ناپذیر است. روحیه مضاعف دارد. دلسرد و ناامید نمی‌شود حتی موجب ایجاد انگیزه‌ی تحرک در دیگران می‌شود زیرا به افق‌های دور می‌اندیشد و آینده را روشن می‌بیند‌ و منتظر است. در واقع انتظار او انتظاری سازنده است زیرا هرگز دست از تلاش بر نمی‌دارد، چه بسا تنها راه اقتدار در مقابل استکبار، بسط دامنه‌ی علم است. عالم مجاهد با به دوش کشیدن سلاح دانش و قدرت گرفتن، در مقابل سلطه طلبان ظالم، قطار علم را با سرعت به پیش می‌برد و تا سپردن به صاحب اصلی‌اش، امام زمان ارواحنا له الفداء، از پای نمی‌ایستد. تلاش یک مسلمان منتظر، در چشم انداز آینده و نگاه به افق‌های دور، موجب تغییر سرنوشت جهان می‌شود؛ کوششی که گسترش عدالت را فراهم می‌آورد و جهادگران عرصه علم را در محضر خداوند سربلند می‌سازد و جهان را آماده تحقق دولت کریمه الهی. ان شاءالله   🍃 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🍃 @AFKAREHOWZAVI
2.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰نهی از منکر با شیوه نو اهدای گلونی (روسری محلی لرستان) به خانم‌های بی‌حجاب در ورودی مجموعه تاریخی قلعه فلک الافلاک کاش همه مراکز ازجمله مراکز فرهنگی و هنری دغدغه حجاب را داشتند! @AFKAREHOWZAVI
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️بی تفاوت نباشیم حتی یک نفر هم اعتراض نمی‌کند چون فکر می‌کنند این خانم مسئولیتی دارد و فرد عادی نیست! حالا شما فکر کنید جلوی مجموعه‌های فرهنگی چند نفر بگذارند و همینجوری محترمانه تذکر بدهند قطعا اکثریت رعایت می‌کنند. ⚠️البته بهتر است مسئولین اماکن تذکر بدهند نه مردم عادی! @AFKAREHOWZAVI
طعم ناب تحول (۱) ✍ نساء خلیلی از قدیم گفتند سالی که نکوست از بهارش پیداست. امسال که بهار جسم و جان، مصادف باهم شده‌اند؛ شاید کسی به ما گوش زد می‌کند که رفیق، چه زمانی تو هم متحول می‌شوی! در کلام بزرگان، «تحول ناظر به تغییر نقاط ضعف و برجسته‌ترکردن نقاط قوت است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۴۰۲/۰۱/۰۱) پس قدم اول آن است که در خود جستجو کنیم. نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم. ماه مبارک رمضان فرصت مغتنمی است که انسان با واقعیتِ خود روبه‌رو شود؛ آن هم فارغ از خطوات شیاطین جنی که گاه ریا را جای خداپرستی، یاس را در قالب تواضع، خودپرستی را در قالب عبادت، غفلت را در قالب مشغله، به انسان قالب می‌کنند. در این فرصت مغتنم ماه رمضان بی‌پرده با خود سخن بگوییم و متوجه شویم از ماه رمضانِ سال گذشته تا امسال، چه بذرهایی را در وجودمان پرورش دادیم؟ از چه اموری غفلت کردیم؟ فرآیندِ رشد و تعالی در وجود ما صعودی بوده است یا نزولی؟ برای این کار، هیچ یاری بهتر از قلم و کاغذ نیست‌. این سرآغازِ چشیدنِ طعمِ تحول است. @AFKAREHOWZAVI