eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
770 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
274 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
روز طبیعت ✍م* صالحی، عضو تحریریه مجتهده امین 🌱هر ساله در کشورمان به بهانه نو شدن طبیعت هموطنان عزیز جشن می گیرند و این دگرگونی طبیعت در فصل بهار را عید می نامند. اما مهم تر از تحول طبیعت، انقلاب درونی انسان هاست، و نو شدن انسان زمانی است که مرتکب گناهی نشود. به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام): «هر روزی که در آن معصیت نشود عید است. 🌱یکی از امانت هایی که خداوند متعال به بشر سپرده است، طبیعت و محیط زیستی است که انسان در آن زندگی می کند، و چون امانت است، لذا در برابر آن مسئول می باشد و باید نسبت به حفظ آن بکوشد که اگر غیر از این باشد در امانت الهی خیانت کرده است و مصداق این آیه قرآن می شود که می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ [روم/41] فساد در خشكی و دریا به خاطر كارهائی كه مردم انجام داده ‏اند آشكار شده، خدا می‏ خواهد نتیجه بعضی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید (به سوی حق) بازگردند. 🌱از مهم‌ترین خرافات سیزده بدر، همان اعتقاد به نحسی روز سیزدهم بهار و فال گرفتن برای باز شدن بخت وگره زدن سبزه می باشد. با اینکه آداب مختلف سیزده بدر ریشه در عقاید باستانی دارد، گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و به آب انداختن سبزه برای دفع مشکلات، ریشه در خرافات دارد و در ضمن به اکوسیستم طبیعت نیز آسیب می‌رساند. . احترام به طبیعت از مهم‌ترین شاخصه‌های جشن سیزده بدر است؛ اما متاسفانه امروزه روز سیزده بدر با نابودی بخش‌هایی از طبیعت همراه است. به فرمایش استاد شهید مرتضی مطهری، سیزده بدر واقعی ما، این است که از خانه های تنگ وتاریک افکار خرافی خودمان، به صحرای دانش وبینش خارج شویم. @AFKAREHOWZAVI
«برهان محکم کلمات» ✍طیبه فرید پرونده کمین چهارم جولای بسته شد! من از وقتی چشم باز کرده ام همه دارند دنبال تو می‌گردند! بیچاره حمید داوود آبادی خودش را کشت که اثبات کند تو شهید شدی. اما باید روال تاریخی ماجرا طی می شد. من اسمش را می گذارم روال تاریخی اما در حقیقت سیاسی بود. سیاسی با تِم ماست بندی و ماله کشی. چهل و یک سال از بیست و هشت سالگی ات می گذرد. صبح شهادت حاج قاسم همه ما سوختیم. سوختیم که او در غربت و تاریکی نیمه شب پرپر شد. ما برای حاج قاسم هنوز مرثیه می خوانیم و می گرییم و می سوزیم اما برای تو چه باید بکنیم؟! قهرمانی که بارها برای بودن یا نبودنش امتحان پس دادیم،با هم کَل انداختیم، و محض احتیاط برایش غروب پنج شنبه ها فاتحه خواندیم! شهادت تو اتفاق جدیدی نیست! من از وقتی کتاب خواندن یاد گرفتم، صدای تو در گوشم زنگ می زند!«من بدست اسراییلی ها کشته می شوم»! آدم ها دنبال چه می گشتند!؟ دنبال سرنوشت توئی که چهل و یک سال مصداق عند ربهم یرزقون بودی؟ کسانی که منتظر مستند شهادت تو بودند چهل و یکسال از تو عقب افتادند. قیافه تو شبیه آدم هایی بود که دیگر بر نمی گردند. برهان کلمات تو محکمترین مستند شهادت تو بود. بگذریم! بغضی ته گلویم سنگینی می کند! ما بلد نیستیم برای شهید مفقودالاثری که خصم ماشه را چکانده توی صورتش مرثیه بخوانیم. ما بجای سوختن و مرثیه خواندن تمام می شویم! دعا کن این ها را خدا یادمان بدهد. ما به حرف های تو ایمان داریم، حتی به توقف های میان کلماتت. @AFKAREHOWZAVI
. ایستاده در غبار خوش آمدی ✍مهتا صانعی مشتاقی‌ و‌ مهجوری‌ دور‌ از‌ تو‌ چنانم‌ کرد کز‌ دست‌ بخواهد‌ شد‌ پا یاب‌ شکیبایی ایستاده‌ در غبار نفسانیات، جوانی‌مان محو شجاعت و رفتن تو شد حاج احمد. یک حاج احمد می‌گفتیم و در هر گلزار شهدایی یادت را بر قبور شهداء جاری می‌کردیم. مگر حضور ما فی سرور شما را فراموش می‌کنیم. شما همیشه‌ی ایام شهید زنده‌ی دوران بودی. فرمانده‌ی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله، حاج احمد متوسلیان، اولین شهید فتح‌الفتوحات قدس، فروردین ماهیِ به فروردین بازگشته، ایستاده در غبار...خوش آمدی. هر بار نام تو بود تمام وجودم از اسارتت به لرزه درآمد که چه بسا شهادتت دلگرم کننده‌ بود. حال می‌گویند همان روزهای اول اسارت شهیدتان کرده‌اند. این شهادت تسلیت و تهنیت بر ایرانِ ایستاده در غبار. در ما نمانده زان همه شادی نشانه‌ای مائیم و دلشکستگیِ جاودانه‌ای پ‌ن۱: شما تمام تفکر و توسل جوانی من بودی. نامت پرشکوه حاج احمد. ⚘️♥️ انّکُما‌لن‌یفترقا‌حتی‌یردا‌علی‌الحوض‌ان‌شاالله پ‌ن۲: پیشنهاد کتاب ۳۷ سال به قلم حمید داوود آبادی @AFKAREHOWZAVI
. 🔖درِ باغِ شهادت بازِ باز است... ✍آمنه عسکری منفرد 🥀خوشا به حال یاوران مهدی که در روزهای مانده تا ظهور از این خاک مقدس گلچین می‌شوند. همانها که در زمره‌ی «السابقون السابقون» جای گرفتند و نزد پرودگارشان روزی دارند. 🥀 هنوز قلبمان در تب و تاب شنیدن خبرِ قطعیِ شهادتِ بزرگ‌مردِ ایستاده در غبار، «شهید حاج احمد متوسلیان» بود که با شنیدن خبر شهادت شما، دوباره عِطرِکربلا را استشمام کردیم. 🥀 آنگاه که برای دفاع از حریم حرم، لایق همنشینی با حضرت زینب (سلام الله علیها) گشتید، در خلوت خالصانه‌تان چه نجوا کردید که چون مروارید از دل اقیانوس صیدتان کردند و باز ما ماندیم و حسرت با شهدا همراه شدن. 🥀یقین دارم شما چون سردار مقاومت شهید سلیمانی عزیز شهادت را زیسته‌اید، که لایق این ردای پرافتخار گشته‌اید و «پاکیزه» در محضر حضرت حق پذیرفته شدید. 🥀شما مردانِ مردِ روزگار به زمینیان غرقِ عادت اثبات کردید؛ درِ باغِ شهادت، بازِ باز است... @AFKAREHOWZAVI
. "دریای تشنه‌کام" ✍مرضیه رمضان‌قاسم همه‌ موسم‌ تفرّج‌ به‌ چمن‌ و صحرا می‌روند اما من در کنار دریا به انتظار نشسته‌ام زیرا جویبار چشمانم از فراق مولایم دریا شده... آقای من! اگر من به محضر شما نمی‌رسم حق دارم چون نمی‌دانم شما کجائید وگرنه برای دیدار وجود نازنین‌تان خدمت می‌رسیدم اما شما که می‌دانید من کجایم پس تفضل کنید و قدم بر چشمان ناقابلم بگذارید. پدر مهربانم! امسال با خود عهد بسته‌ام قلبم را به قلب مقدس‌تان گره بزنم، گره‌ای کور که حتی با دندان هم باز نشود. آقای من عطر حضورتان عالم را عطرآگین کرده اما این برایم کافی نیست، من تشنه‌ی دیدارم... خوب می‌دانم اگر رخ بنمائید از شوق شهید می‌شوم و در روز رجعت زنده می‌گردم و گره می‌خورم به یاران‌تان...🍃🌺 @AFKAREHOWZAVI
«افضل اعمال در رمضان» ✍فاطمه شکیب رخ بنا بر روایات اسلامی، ماه مبارک رمضان، ماهی است که اعمال نیک و بد ما در این ماه با ثواب و عقابی چند برابر محاسبه می شود(۱) و شاید از این رو بود که امیرالمومنین علیه السلام شاگرد اول مکتب رسول خدا(ص) وقتی از ایشان سوال کرد که بهترین عمل در ماه مبارک رمضان چیست؟ رسول خدا (ص) فرمودند: أفضلُ الأعمال فی هذا الشهر الوَرعُ عن مَحارمِ الله. سپس معلم نخست دین خدا در شرح ورع آن را ترک محرمات و پرهیز از گناهان توصیف نمود(۲)، همان بهترین عملی که در جامعه ما بسیار مورد غفلت واقع شده و جای خود را به اعمال مستحبی سپرده و گاه حتی در مقام تخریب آن نیز قدم برداشته است. بارها مشاهده شده که مومن عمل مستحبی را انجام می دهد که عمل واجبی به خاطر آن ترک گردیده و یا از آن غفلت ورزیده است؛ در حالی به اعمال مستحبی اهتمام دارد که از قطع رحم غفلت می ورزد، به زیارت می رود و از نگاه حرام و حفظ حجاب شرعی غافل است! به ثواب افطار روزه‌دار حریص است و از حُسن خلق با خانواده و ترک خشم غافل است! به تبلیغ دین خدا در فجازی توجه دارد و از تربیت فرزندان و حفظ کیان خانواده خویش روی گردان است و بسیارهای دیگری که مجال گفتن آن در این چند بند نمی‌گنجد… به‌راستی چه می‌شود که آدمی آن‌چنان مسیر دین خدا را خطا می‌پندارد که رضای الله را در ترک واجب شرعی و انجام مستحب می یابد؟ پروردگارا به حرمت این ماه مبارک، ما را در اهتمام به ورع و عبودیت یاری بفرما آمین یا رب العالمین (۱)ر.ک: امالی شیخ صدوق، ص۴۱؛ الکافی، ج‌۷، ص: ۴۴۰. (۲) خطبه شعبانیه، اربعین شیخ بهایی، حدیث۹. @AFKAREHOWZAVI
(۱) ✍فخری مرجانی انسان، حقیقتی دارد به نام «فطرت» كه آن حقیقت، به این جسم متصل است. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «اَتزعم اَنَّكَ جِرْمٌ صَغیر و فیكَ اِنطوی العالَم الاكْبَر»؛ خیال می‌كنی كه تو تكه گوشت و استخوان هستی؛ درحالی‌که در تو، عالم اكبر، پیچیده و پنهان‌ شده است. برای توضیح بیشتر به قرآن رجوع کنیم؛ خداوند در قرآن می‌فرماید:«فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی...»؛ «زمانی كه تسویه كردم او را و دمیدم در او روح خودم را...». «تسویه» به چه معناست؟ به این معناست که اجزای یک چیز را طوری منظم در ارتباط با هم قرار دهیم تا قابلیت پیدا كند نیرو و حقیقتی لطیف به آن القا و وارد شود. به عنوان مثال؛ یک رادیو قبل از ساخت و قبل از اینکه رادیو باشد، به‌صورت هزاران قطعه در انبار موجود بود. آقای مهندس، آن قطعات را طوری دقیق به هم ارتباط می‌دهد و می‌سازد که وقتی آخرین پیچ آن را می‌بندد و روشن می‌كند، به دلیل آن نظم دقیق، امواج الكترومغناطیسی در آن برقرار می‌شود. وقتی رادیو سخن می‌گوید، می‌گوییم این رادیو «تسویه» شده است. اگر یك سیمش قطع شود و نتواند سخن بگوید، با یك قوطی حلبی فرقی ندارد. یا اگر یك آهن‌ربا را در نظر بگیریم؛ قبلاً فقط یک‌ تکه آهن بود؛ اما وقتی ذرات و اتم‌های آن در یك نظم خاصی كنار هم قرار گرفتند، به ‌محض اینکه چنین نظمی ایجاد شود، میدان مغناطیسی به سرعت در اطراف آن به وجود می‌آید. «فَإِذا سَوَّیتُهُ...»؛ یعنی وقتی اجزای مادّی انسان (سلول و ذرات و...) در یك نظم فوق‌العاده تنظیم شد، آخرین جزء که تمام شد، قابلیت پیدا کرد که روح الـهی در آن القا و دمیده شود. بلافاصله نظم، همان؛ و ظهور و حضور و بروز روح خدایی در او، همان. پس اگر فرض كنیم كه جسم من یك میلۀ آهنی است، قوه آهن‌ربایی در همین آهن است؛ اما غیر از این آهن است. در باطن آن است، اما نه مثل مداد در داخل یك جامدادی. طوری حساب‌شده و منظم است كه قابلیت پیدا کرده در من ظهور پیدا كند. @AFKAREHOWZAVI
«لات های کوچه خلوت» ✍طیبه فرید دوازده فروردین امسال درست وقتی که ماجرای سخیف سطل ماست دست آویز محافل برانداز و فضاهای مجازی شده بود عده ای از ایرانی های مقیم ایالات متحده در واشنگتن دی سی همه پرسی نمادینی برگزار کردند که طی آن رای «نه به جمهوری اسلامی» را به صندوق ریختند. بگذریم که این شوآف بیشتر شبیه دست و پا زدن های بی فایده ای بود که مصداق«الغریق یتشبث بکل حشیش»* است اما نکات قابل تأملی در آن به چشم می خورد. در میان کسانی که در این رأی گیری نمادین شرکت کرده بودند یاسمین پهلوی همسرِ در اگرِ رب پهلوی بود. کسی که می گوید ایران باید از وجود ملاها پاک شود تا ما برگردیم! کسی که طی چند ماه گذشته تصاویر تلفن هک شده او و همسرش مورد توجه بسیاری از مخاطبین فضای مجازی قرار گرفت. تصاویری که حاکی از، از هم گسیختگی و فروپاشی خاندان پر حاشیه پهلوی بود. عکس هایی که یاسمین را در کنار دوست پسر فرانسوی اش با ژست های نامتعارفی که شبیه عکس های دو نفره همسرانه بود به رخ مخاطب می کشید،همچنین تصاویر لو رفته ولیعهد خودخوانده را در هیبت شخصی شکم باره،تن پرور،همیشه در میان فوجی از زنان و شبیه خواجه های حرمسرا، وبا مشخصه های ظاهری کسی که اهتمامی به بهداشت ظاهری خود نداشت نشان می داد! هر چند خاندان پهلوی تا پیش از هک شدن تلفن همراهشان به انواع جرائمی نظیر تجارت مواد مخدر، اشتغال به اعمال منافی عفت، انسان کشی، دزدی های نجومی، خیانت و وطن فروشی شُهره بودند اما این تصاویر ابعاد جدیدی از فضای روانی حاکم بر خاندان رو به انقراض پهلوی را به نمایش می گذاشت. ابعادی که تبیین آن می تواند در افکار عمومی مخاطبین شبکه های مجازی سوالاتی ایجاد کند. مخاطبینی که هنوز از خودشان نپرسیده اند که چطور کسی که از اداره خاندان رو به انقراض خود عاجز است می خواهد یک مملکت را اداره کند! کسی که حتی از ویژگی های ظاهری یک حکمران معمولی نیز برخوردار نیست. کسی که در میان زنان حرمسرای خودش اقتدار مردانه ای ندارد! و این را فیلم لو رفته از خر و پف رب پهلوی در اتاق خوابش به خوبی نشان می دهد. فیلم هایی که عقب ماندگی زیستی این خاندان گدای معتبر را به دیدگان جویای حقیقت انسان ها نشان می دهد. لات های کوچه خلوتی که تصور نمی کردند گوشی هایشان هک شود.یاسمینی که در خلوت دستش اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود و شهبانویی که در سودای رسیدن پسر الافش به تاج و تخت گیسهایش سفید شد. این جماعت مضمحل بی بهره از آداب فردی و اجتماعی قبله آمال کسانی هستند که به مدت دو ماه خیابان های کشور را جولانگاه خودشان کردند. جماعتی که ماجرای احمقانه سطل ماست را بولد می کنند وسعی می کنند آن را به نحوی به تفکر انقلابی بچسبانند تا حافظه ی تاریخی مردم حادثه تحویل سال ۱۴٠۲ حافظیه را از یاد ببرد. جماعتی که توحش و لختی و بربریت را به تمدن ایرانی می چسبانند! جماعتی که پدرشاهِ دزدشان محاسن مرد ایرانی را به سخره می کشید و امروز نیست که ببیند ولیعهد سُفله اش حوصله رعایت بهداشت فردی اش را ندارد. به پهلوی ها و طرفدارانشان بگویید نسبت تمدن ایرانی با ملاها مشخص است. فردوسی و سعدی و حافظ و ملاصدرا و بوعلی را از ایران بگیرید ببینید چه باقی می ماند! پ. ن: انسان در حال غرق شدن به هر چیزی چنگ می زند. @AFKAREHOWZAVI
. یا مجیر ✍زهره قاسمی خدایا ضعیف و حقیر و بدم خدایا دوباره خجل آمدم خدایا ببین نامه ام شد سیاه اسیر گناهم، پر از اشتباه من از روی ماه تو شرمنده ام تو بخشیده ای، من سرافکنده ام منم بنده ی بی حیا و پلید که عهد خودش را دوباره برید تویی مهربان و بزرگ و صبور که من را ز چاه بلا کرده دور گنه کردم و آبرو داده ای اجازه بر این گفتگو داده ای اگر عادلانه عذابم کنی اگر امشب آخر جوابم کنی اگر در عتابت بسوزانی ام یقینا سرانجام ویرانی ام حبیبا طبیبا نگارا خدا ولی مبتلایم به اشک و دعا امیدم فقط لطف بی حد توست نگاهت دلم را رحیمانه شُست سرم خورده بر سنگ و عمرم تباه خدایا ندارم به جز تو پناه دلم غرق دنیا و نفسم اسیر نجاتم بده از خودم یا مجیر اجرنا من النار یا رب به لب ببخش ای خدا بنده را بی سبب تعالیت یا خالق با وفا تو را دوست دارم، بده کربلا... @AFKAREHOWZAVI
(۲) ✍فخری مرجانی پس حقیقت من، غیر از این جسم است. این همان است. وقتی من دیوار را می‌بینم، خیال می‌كنم چشمم می‌بیند؛ درحالی‌که من می‌بینم. اما آن‌قدر از خودم بیگانه‌ام كه خیال می‌كنم چشمم می‌بیند. برای اثبات این سخن؛ فرض كنید شما اخبار گوش می‌دهید. یک ‌لحظه اتفاقی در كوچه می‌افتد كه تمام توجه شما به كوچه می‌رود. بعد كه به حال خود برمی‌گردید از شما می‌پرسند اخبار چه گفت؟ می‌گویید نمی‌دانم. با اینکه جسم اینجا بوده و گوش می‌شنیده است؛ اما تمام حقیقت شما به سمت کوچه بوده است. بنابراین این‌ها همه ابزار مادی است و آن که می‌شنود، «منم». «من» مثل نور است که خودش، خودش را نشان می‌دهد. تفكر و حرف‌زدن و دیدن و... به ظاهر با این ابزار جسم اتفاق می‌افتد؛ اما این‌ ابزار نمی‌توانند من را ببینند. من را باید من ببیند. من را باید من بشناسد. غیر از من، نمی‌تواند من را بشناسد. «من» هم هنوز در لای گِل است و زندگی دنیا آن را ضایع كرده‌ است. باید كارهایی كه انجام داده است را اصلاح كند تا از لایِ گل خارج شود. اما آیا خودسرانه؟! اینکه بدتر است. @AFKAREHOWZAVI
. قدردانی ماه عزیز ✍م.حیدریان‌منش قرمزی چشم‌های کوچکش وسط چهره سفید و گونه‌های گندم‌گونش پیدای پیدا بود؛ اما حاضر نبود سرش را از روی گوشی بالا بیاورد.با تعجب گفتم: "چیزی به اذان نمانده سحری نمی‌خوری؟" بعد از کلی اصرار و صدا زدن، کنار سفره سحری نشست؛ اما بیشتر از غذا خوردن حواسش هنوز روی صفحه گوشیی‌اش بود و مابین لقمه‌هایش مکث‌های طولانی داشت. با ناراحتی گفتم: "چیزی به اذان نمانده فردا از گرسنگی بی‌حال می‌شوی، مگر این گوشی چه دارد؟ نکند قرار است خودت یا گوشیت فرار کنید!" با لبخند کم جانی سرش را بلند کردو گفت:"اینستام وصل شده، میدونی چند وقته اینستا ندارم اگه قطع بشه معلوم نیست کی دوباره وصل شه! " با ناراحتی گفتم:"ماه مبارک هم همین‌طوره الان فرصتش بهت داده شده تموم بشه معلوم نیست دوباره ماه رمضون باشه و تو باشی ..." خندید و گفت: "آره حالا بذار اینا رو ببینم" حالا صدای اذان می‌آید و من به فرصتی که دارم و ممکن است از دستم برود فکر می‌کنم. فرصتی که می‌شود لحظاتش برای دنیا و آخرتم رشد دهنده باشد یا سقوط محض! یعنی واقعا ما قدر این ماه را می‌دانیم؟! @AFKAREHOWZAVI
. «نامه‌ای از ایتالیا» نجمه صالحی وارد دفتر گروه که شدم، یکی از اساتید پیشکسوت هم آنجا بودند. خانمی که در همه زمینه‌ها استادند از تاریخ گرفته تا هنر آشپزی و ...و هر از گاهی ما را از خوراکی‌های بی‌نظیر مستفیض می‌کنند! امروز که به‌خاطر ماه رمضان، بازار خوراکی کساد بود، فقط با کتاب‌هایشان ما را بهره‌مند کردند! هنگام تورق کتاب، نامه‌ای دیدم که قدمت بیش از دو دهه پیش را داشت و خودش سند تاریخی شده بود! نامه از طرف دوستی در کشور ایتالیا پست شده بود و استاد محترم که از یافتن نامه میان کتاب متعجب شده بودند با خواندن نامه، خاطراتی از دوست‌شان گفتند! حین صحبت ایشان به این فکر می‌کردم چقدر این نامه و نامه‌نگاری‌ها دلچسب بوده مثلا زمانی که منتظرش نیستی نامه‌ای از یک دوست به دستت برسد! نسل میانسال فعلی، شاید آخرین گروه نامه‌نگارِ کاغذی باشند، نامه‌ای که در بیم و امید رسیدنش به دست گیرنده بودند! از وقتی نامه، تبدیل به صفر و یک‌های زبان ماشین شد و تنها روی صفحه نمایش مخاطب نقش بست، چیزی همچون این نامه باقی نماند تا به دست آیندگان برسد! امروزه دیگر کسی تمبر جمع نمی‌کند و صندوق‌های پست کم رونق شده‌اند و چه بسا به زودی پستچی‌ به لیست مشاغل در آستانه انقراض بپیوندد! با آمدن اینترنت، وضعیت دنیا دگرگون شد؛ حالا نامه‌های الکترونیکی جایگزین نامه کاغذی شده‌اند بی تمبر و پاکت! و امواج، جایگزین کبوترهای نامه‌رسان و چاپارها! سنت نامه‌نگاری که با ساخت کاغذ و جوهر شکوفا شده بود و قرن‌ها مهم‌ترین وسیله ارتباطی افراد در فواصل دور، اکنون به نامه‌های خشک رسمی و اداری مبدل شده است. افراد زیادی هستند که با آمدن انواع و اقسام ارتباطات اینترنتی حتی یک بار هم نامه‌ای را تمبر نچسبانده‌ و در صندوق پست نینداخته‌اند و اگر هم اطلاعات یا تصویری در ذهن داشته باشند با کمک همین تکنولوژی است! شور و شوقی که در آن نامه‌نگاری‌ها وجود داشت هیچ وقت با صفر و یک ماشینی چشیدنی نخواهد بود! @AFKAREHOWZAVI