.
میلاد سبط اکبر
✍نرگس ایرانپور
قدمهایت به خیر، خوش آمدی نازدانه خانه مِهر علی و فاطمه سلام اللهعلیهما.
چه زیبا ثمری بر نخل محبت خاندان پیمبر به بار نشسته.
اینک زمین و زمان تولد سبط اکبر نبی را به جشن مینشینند، کرامت معنا میشود و سفرهای از جنس سخاوت به وسعت تمام تاریخ گسترده میشود.
جانِ جهانِ حیدر، چه خوب شد که دستان تنگ دنیا شایسته در آغوش کشیدن قنداقه پر نورتان شد. تو آمدی تا واژههای بی رنگ جود و سخا جان تازهای بگیرند و دستان نیاز تمام سائلان از ازل تا ابد، گره شود به ضریح چشمانت.
نفسهای اشتیاقم برای عرض ارادت به محضرت به شماره افتاده، اسم زیبایت در قاب شیشهای چشمانم سوار بر موج دلتنگی، دلم را تا کرانه دریای خاکی مزارت میکشاند. سر ادب به آستان بوسیتان خم میکنم، نام نامیات ذکر همیشگی من است؛ «صلیاللهعلیک یا حـســـ♡ــن بن علی.»
رحمت خدا بر تو و قدمهای مبارکت♡♡
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
داستان #گرگیعان
✍ سیدهالهام موسوی
–محمد جان قبل اذان برو ی سطل حلیم بخر بیار!
محمد محو شبکه پویا بود. بدون اینکه سمتِ مادرش برگردد! گفت:
–باشه الان این تموم بشه، میرم.
مادر نزدیک افطار بود. میخواست کارهایش را قبل افطار زود تمام کند. گرمای آشپزخونه کلافهاش کرده بود. همانطور که خمیر لگمات (شیرینی عربی مخصوص ماه رمضان) را آماده میکرد صدایش را بالا برد.
–محمد رفتی؟ اذیتم نکن زود باش برو دیگه مامان جااان!
کاسه بزرگ پلاستیکی سبز رنگ در دست و هم میزد. دم در آشپز خانه آمد، سرکی به هال انداخت محمد رفته بود.
همینکه خواست وارد داخل آشپزخانه شود محمد هول هولکی در را باز کرد وسط پذیرایی با کفش آمد.
–مم، ما، ااان بیا، ببین کوچه چه خبره!!
با دیدن محمد اخمی کرد با بیحوصلگی...
–محمد مامان تازه روفرشی را شستم با کفش.. خب عزیزم مگه چه خبره!؟
محمد تازه متوجه کارش شده بود. کفشهایش را در آورد و دم در گذاشت برگشت.
–حواسم نبود یادم رفت خب!! مامان بچهها محله همه لباس محلی پوشیدن عروسیه؟
برای سرخ کردن لگمات اماده میشد. صندلی کشید و به محمد گفت:
–بیا اینجا بشین تا برات تعریف کنم.
محمد با ذوق بچگانه نشست و دست زیر چانهاش گذاشت، با ذوق گفت:
–خب بگو مامان
خندید، با بی حالی گفت:
–ی مراسم خیلی قدیمی هست. که از زمان حضرتمحمد (ص) بوده!
محمد تبسمی کرد با چشمان مشتاق و کنجکاو گفت:
_چه جشنی آخه؟ پس چرا قم بودیم، خبری از این جشن نبود؟
خمیر با قاشق به اندازههای کوچک و بزرگ در روغن داغ میگذاشت سمت محمد برگشت گفت:
– کشورهای خلیجی مانند کویت،بحرین،امارات، و کشورهای دیگه برگزارش میکنند. ایران هم خوزستان و بوشهر و هرمزگان جشن میگیرند.
محمد که هنوز متوجه نشد بود سری تکان داد.
_یعنی جاهای دیگه ایران این جشن نمیگیرند؟
مادر شعله را کم کرد. همانطور که داشت کارش را انجام میداد گفت:
_اتفاقا چند روز پیش بقول استاد علامه گوگل خوندم که اصفهان مثل شهر کاشان و بعضی شهرهای کرمان هم به اسم دیگری جشن میگیرند.
محمد لبخندی زد گفت:
_چه جالب!
مادر در ادامه گفت:
_البته شاید محلههای قدیمی؛ برای منم جالب بود، فکر کردم فقط این رسم بین عربها هست ولی اینطور نبود.
محمد از جاش بلند شد و از پنجرهی به بیرون سرکی کشید همانطور که بیرون را نگاه میکرد گفت:
–حالا فقط لباس نو میپوشند؟
یکی یکی لگمات را در بشقاب میچید جواب محمد را داد.
–بعد افطاری بچهها با خوندن شعرهای و کوبیدن در خانهها...
محمد نزدیک آمد گفت:
–چه شعرهای میخواند؟
یکی از لگمات در دستش داد گفت:
–شعرهای «ماجینه یا ما جینه حل الکیس و انطینا» یعنی «آمدیم و آمدیم در کیسه را باز کن و به ما عیدی و شیرینی بده» سروده می شود. اگر اهالی خانه در پشت بام باشند کودکان خطاب به آنها می گویند: «یا اهل سطوح تنطونه لو نروح» یعنی «ای افرادی که بالای پشت بام ایستادهاید، به ما عیدی می دهید یا برویم؟
محمد با چشم بسته گفت:
–وای چه خوشمزه است. چه جالب چه جشن قشنگی!
خندید سر محمد را نوازش کرد گفت:
–نوش جونت عزیزم، اما هر شهری ی شعری دارند ولی شعر معروفش این بود. «گرگیعان و گرگیعان، الله یعطیکم رضعان» به معنای گرگیعان و گرگیعان خداوند به شما بچه عطا کند است.
محمد یکی دیگر لگمات را برداشت و به شربت زد، درحالی که لگمات را گاز میزد گفت:
–مامان نگفتی چرا از زمان پیامبر این جشن بود؟
مادر دستهایش را شستم دست محمد را گرفت به پذیرایی برد بر روی مبل نشستند.
–چقد هوای آشپز خونه گرمه!
نگاهی به محمد انداخت:
کجا بودیم؟
محمد شروع به دست زدن کرد گفت:
–گرگیعان گرگیعان الله یعطیکم رضعان...
باهم خندیدند به شوخی پسگردنی زد گفت:
–گفتی چرا از زمان پیامبر این جشن بود. حقیقتش این جشن در اصل بخاطر ولادت امام حسن(ع) هست.
محمد مثل غنچهای شکفت لبخندی زد گفت:
–ای جانم من عاشق امام حسنم!
از تشنگی لبهایش خشک شده بود، توان زیاد حرف زدن را نداشت، ولی از دیدن شوق محمد خوشحال بود و ادامه داد
–با تولد امام حسن (ع) ۱۵ماه رمضان و خوشحالی حضرت محمد (ص) برای تولد اولین نوهاش، گفته شده که مردم برای عرض تبریک به امام علی (ع) و همسرش حضرت فاطمه زهرا «قرة عین! قرة عین!» گویان به درب منزلشان می رفتند و کمکم به صورت آئینی هرساله در میان مسلمانان رواج پیدا کرد.
محمد سکوتی کرد. دستش را گرفت گفت:
–مامان اسم محمد خیلی قشنگه ولی چرا محمدحسن صدام نمیکنی؟ اسم شناسنامه که فقط محمد نیست.
از در خواستش جا خورد و حق با او بود پیشانیش را بوسید گفت:
–ببخشید محمد حسنم! حالا بدو برو سطل حلیم بخر بیا تا بابا نیومده!!
محمد از جاش بلند شد چند قدمی سمت در برداشت سمت مادر برگشت گفت:
–مامان دشداشه (لباس عربی) و جفیه سبزم اماده کن منم میخواهم امشب با بچهها محله برم.
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عصاره بخشش خاندان نبی
✍فاطمه شکیبرخ
کریم و بخشنده بود و کریم اهلبیت علیهمالسلام شناخته میشد چراکه اموال فراوانی را در راه خدا میبخشید و بخششهای بیسابقه و بی نظیری را انجام میداد؛ چنانچه در طول حیات مبارکشان دوبار کل دارایی خویش را به نیازمندان بخشید و سه مرتبه ثروت خود را به دو نیم تقسیم و نصف آن را در راه خدا به فقرا انفاق نمود(۱).
او که عصارهی بخشش خاندان نبوت بود، به واسطه نامروتی دنیاطلبان مورد اتهام بود، همانها که امامشان را به زر و زیور دنیا فروختند و با اضطرابشان امام را مجبور به صلح با معاویه کردند، همانها تهمت ذلیل کنندهی مومنان را به بهترین مخلوق خدا نسبت می.دادند.
آنچه عمریست «خواص بی بصیرت» بر سر اسلام آوردند، دشمنان قسم خورده نیاوردند...
(۱) ر.ک: سیوطی، تاریخ الخلفا، ص190؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص215.
.
#کریم_آل_طه
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«حذف و اضافه»
✍طیبه فرید
این هم از عجایب است که تو در مدینه معروف به«کریم» باشی، مدینهای که اهالیاش بیمحبتترین و بیتفاوتترین مردم به تو و دودمانت بودند!
مردم کوفه را فاتحان، بد نام کردند. فاتحانی که تاریخ را مینویسند! با حذف و اضافه.
#میلاد_امام_حسن_مجتبی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔖فلسطین زندهتر از همیشه
✍آمنه عسکری منفرد
[۱].حمایت سیاسی از مردم فلسطین اولویت ویژه ملت های مسلمان وآزادی خواه با هر روش و سلیقه ای است؛ که میتوانند در یک هدف یعنی فلسطین و ضرورت تلاش برای آزادی آن، گرد هم آیند. اکنون بیش از هر زمان دیگر شعله های مقاومت نه تنها در فلسطین عزیز؛ بلکه در تمام دنیای اسلام، از جمله یمن مظلوم که چندی است در آتش ظلم و استکبار می سوزد، دیده میشود و این امر گویای نزدیک شدن وعده صادق الهی، برای پیروزی حق بر باطل است. «فلسطین دارد نشان میدهد که زنده است. برخلاف سیاستهای آمریکا و سیاستهای پیروان آمریکا، که خواستند مسأله فلسطین به فراموشی سپرده شود و مردم یادشان برود که سرزمین و ملتی به نام فلسطین وجود داشته ، برخلاف خواسته آنها روز به روز مسأله فلسطین پررنگ تر شده. امروز جوانهای فلسطینی در سرزمین ۱۹۴۸، نه زمینهای دور دست، در همان مرکز فلسطین اشغالی بیدار شده اند, حرکت، تلاش وکار می کنند و این ادامه پیدا خواهد کرد و به توفیق الهی، طبق وعده الهی، پیروزی هم با مردم فلسطین خواهد بود.»(بیانات رهبر انقلاب ۱۴۰۱/۱/۲۳).
[۲]. فلسطین زنده است، چون دلهای مردم غیور و همیشه در صحنه آن، با وجود تمام فشارها و هجمه های داخلی و خارجی رژیم غاصب صهیونیستی، سرشار از غیرت و حمیت اسلامی است و حیات آن وابسته به استمرار مقاومت است و «پایبندی به اندیشه ایستادگی در برابر دشمن و مقاومت در همه ابعاد آن، ضامن استمرار کمک به فلسطین است.»(رهبرانقلاب ۱۴۰۱/۱/۲۳).
«بیداری اسلامی» ثمرهی «مقاومت» و «تقویت بیداری اسلامی»، باعث «تقویت حرکت مقاومت اسلامی» خواهد بود. «معنای «مقاومت» این است که؛ انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند، راه درست میداند و دراین راه، شروع به حرکتکند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه متوقف کند.» (رهبر انقلاب ۹۸/۱۲/۴). «امروز در منطقه ما، «بیداری اسلامی» بر بسیاری از ملتها و کشورها حاکم است. در هر جایی که اسلام توانسته بر دل و جان مردم مسلط شود، استکبار سیلی خورده و ما معتقدیم که استکبار، بار دیگر از بیداری اسلامی در این منطقه سیلی خواهدخورد .»(رهبر انقلاب۹۷/۹/۴). «بیداری اسلامی» یک حالت برانگیختگی و آگاهی در امت اسلامی ایجاد می کند، که قیامها و انقلابهای بزرگی را پدید می آورد، تا آنجا که قادر است مهرههای خطرناکی از جبهه دشمن را ساقط کرده و از صحنه بیرون براند.
[۳].مهمترین دستاورد «مقاومت» ایجاد مانع اساسی در برابر پروژه های صهیونیستی است، همچنین ارادهی ملتهای مسلمان «امت واحده»، توانسته «روح مقاومت» را در مردم فلسطین زنده نگه دارد و همین امر، توان ایستادگی رژیم صهیونیستی را ضعیف و ضعیفتر کردهاست. «اساسا روش و طریقهی شکلگیری رژیم صهیونیستی به گونهای است ؛که نمیتوان از «توسعه طلبی وسرکوبگری و تضییع حقوق حقهی فلسطینیان» دست بردارد زیرا «موجودیت وهویت آن» در گرو «نابودی تدریجی هویت وموجودیت فلسطین» است. چه آنکه موجودیت نامشروع این رژیم غاصب، در صورتی «قابلیت استمرار» خواهد داشت؛ که بر «ویرانه های هویت و موجودیت فلسطین» بنا شود و به همین دلیل است؛ که «حفاظت از هویت فلسطین» و «پاسداری ازهمهی نشانههای این هویت بر حق وطبیعی»، امری واجب، ضروری و یک «جهاد مقدس»است.» (رهبر انقلاب ۹۵/۱۲/۳).
و امروز در حالیکه بیش از دو دهه از نقشههای شوم آمریکا و رژیم منحوس و غاصب اسراییل ، برای به حاشیه راندن «مسأله قدس و فلسطین» و « فراموشی آرمان مقاومت» می گذرد، نه تنها نتوانستند «طرح خاورمیانه بزرگ» را با «علم کردن داعش و گروههای تکفیری» به انجام برسانند؛ بلکه تمام تلاشهای بیهوده آنها برای به حاشیه کشاندن مسأله جهانی اسلام، یعنی «آزادی قدس شریف» نقش بر آب شده است. امروز این رژیم منحوس صهیونیسم است که روزهای آشوب و آتش را تجربه میکند و چندی است به ارادهی الهی، دستان پرقدرت حق از آستین حزبالله بیرونآمده تا طومار ظلم و استکبارشان از صحنهی روزگار محو شود.
#فلسطین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
تابلوی هنری
✍فاطمه وجگانی
حجاب زنان سلاحی است برای جلوگیری از طغیان جنبهی زنانگی؛ جنبهی زنانگی گاهی بر دیگر تواناییهای زن غلبه میکند. نرمش در سخن، پای کوفتن به زمین، تبرج و بروز دادن زینت ها؛ از همین جنبهی زنانگی است.
آشکار کردن زیباییها موجب سرکشی و طغیان زن میشود و او را به یک "تابلوی هنری" مبدل میسازد. وقتی تابلوی هنری شد، ارزش او فقط به اندازهی یک تابلو است نه بیشتر!چه قیمتی دارد؟ به همان اندازه یک میلیون! چند میلیون! بالاخره ارزشش بینهایت نیست، محدود است.
یک زن وقتی به این مدل محدود شد تحقیر میشود، عمر او تباه میشود. از استعدادهای ناب محروم و فرصت های طلایی را از دست میدهد.
در زمانهایی قبل از اسلام زن را به ارث میبردند ولی او را ارث نمیدادند. حق تملیک و گرفتن ارث نداشتند.برای کلفتی مجبورش میکردند و قتل او نه قصاص نه دیه داشت.
بیاحترامی که قبل از اسلام رواج داشت، زن را وارث مرد نمیدانستند و اگر زنان دختر به دنیا میآوردند یا رویشان سیاه میشد یا او را زنده بهگور میکردند. مردی که پسر نداشت مقطوع النسل بود و این زن مهریه و نفقه ای نداشت.
حتی قانون رُم که اروپا به آن افتخار میکند، مرد خدای خانه و محل عبادت بود. زن اگر به قتل برسد در این خانه مرد مواخذه نمیشود، مرد جواز فروش زن را بهعنوان کالا دارد. حتی در قانون آنها اگر زن در خانه ی این مرد اسراف کند مرد میتواند او را غرق کند.
در آیین کنفوسیوس و کیش بودایی در میان زرد پوستان ژاپن و چین، زن ارزش کمتری دارد. کنفوسیوس میگوید: وقتی زنت درِ خانه را برای تو باز کرد یک سیلی به او بزن، اگر تو علت را نمیدانی خود زن میداند!
در بودا زن حق ندارد شوهرش را عصبانی کند هرچند مرد خیانت کند. اگر زن بعد از مرگ یا طلاق شوهر ازدواج کند از بهشت محروم است.در برهمای هند هرگاه شوهر می مرد، زن را نیز با او آتش میزدند.
در یهود و فرمانهای دهگانهی تحریف شده زن جزو چهارپایان و اموال مرد شمرده میشد. این گوشهای از هویت زنانه و مقام زن در آیینهای مختلف بود.
اسلام؛ برای زن جایگاه، هویت، نقش، حقوق، مهریه، نفقه، حق ارث، حق انتخاب، حق ازدواج، حق مادری، حقوق اجتماعی وسیاسی.. برشمرد با رعایت تفاوتهای زن و مرد نه تبعیض.
اگر زن بخواهد فقط تابلوی هنری باشد چند ساعت باید وقتش را در آرایشگاهها سپری کند برای دلفریبی! چقدر روبه روی آیینه بایستد! چقدر به دنبال مد و لباس دلخواهش باشد تا دیگران را دلکش کند!
انسان در مسابقهی تن بازنده است چون همیشه یک تنی از او زیباتر است. علاوه بر اینکه این تابلوی هنری ترویج بدپوششی و بی بند و باری، کشف حجاب، عادی سازی گناه، تجاوز به ناموس، بی امنیتی و متزلزل کردن کیان خانواده، طلاق و جدایی..است، بی حرمتی به مقام زن خواهد بود.
خانم وندی شلیت میگوید: هرچقدر زن پوشیده تر باشد محترم تر خواهد بود.
زن زندگی آزادی #نه؛ زن زندگی سازندگی #آری.
📚برگرفته از کتاب زن و چالشهای جامعه؛امام موسی صدر
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند.
(96/مریم)
✍کلید محبوبیت در بین مردم دو چیزاست:ایمان و عمل صالح
موقعی که انسان پاکی از دنیا میرود، همه اندوهگین هستند. دلیلش چیزی جز این نیست که خداوند محبت آن مومن را در دلها قرار داده است.آری، خدای رحمان، خدایی که رحمت عام او شامل حال همه موجودات می شود، این خاصیت رادر ایمان و عمل صالح قرار داده است که شخص را محبوب مردم می کند..
تولیدگر :م* صالحی
#نکات_قرآنی
#کلیپ_تصویری
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃پیشنهاد تماشا
#به_عشق_مادرم
♡شرح اتفاقی عجیب و زیبا برای دختران
#حجاب
#یازهرا
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
💐 اینجا جمع ما، جمع است؛ جمع دیدگاه حوزویان در #ویراستی
💠 صفحهی "نویسندگان حوزوی" در شبکهی اجتماعی_ایرانی "ویراستی" 👇👇
🌐 https://virasty.com/HOWZAVIAN
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#کوتاه_و_گویا
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
"خانه دارمبارز"
✍نرگس سلیمانی
در گعده زنانهشان نشستهای از درآمد ماهانهشان میگویند و تو در ذهنت این سوال پدید میآید که آخر چه کسی درآمد شما را پرسیده است؟!
حرف به عدم مشارکت مردان در کارهای منزل میرسد و تو بر رسم ادب همصحبتی، حرف میزنی و مشارکت میکنی. یکی از آنان میگوید نمیدانم چرا مردان اهل کمک نیستند وقتی هر دومان باهم به منزل میرسیم!!
صدایش را در نمیآوری اما خودت میدانی چقدر ناراحتی!؟ بعضی حرفها را اگر غیرهمجنسهایت بگویند درد ندارد اما وقتی یک خانم این حرفها را میزند بیشتر به دردت میآورد. باخودت میگویی یعنی رسم کمک مردان به زنانشان فقط در مواردی است که زن و مرد باهم به خانه میرسند بعد از یک روز سخت کاری بیرون ازمنزل؟!خودمانیم این وقتها شیطان درون، بیشتر از هر ساعت و لحظهای اذیتمان میکند که قید خانهداری را بزنیم!
این قصه تلخ خیلی از زنان خانهدار است وقتی درک نمیشوند که آنها ساعت کاری ندارند ولی بیکار نیستند و ساعت کاریشان در واقع به ازای یک روز است. وقتی حتی درک نمیشوند که اگر حتی بچهای ندارند دلیل بر بیکار بودنشان درخانه نیست.
تو اما دلت میخواهد این بار بجنگی با هوای نفست هوای نفسی که دوست دارد طعم استقلال مالی واستخدام رابچشد اما فکر بچههای آيندهات و دوسالهای اول _که کامل کنار بچه بودن درشکلگیری شخصیت او بسیارمهم است؛ هوای نفست را کنار میزند
هوای نفسی که دوست دارد تو هم در آن جمع زنانه_ بهتر بگویم ضدزنانه !!_ حرف برای گفتن داشته باشی!
هوای نفسی که مدتهاست میگوید نفقه زندگیات خیلی وقت است در مقابل افزایش تورم، خیلی کم به چشم میآید درمقابل کارهایی که برای این زندگی میکنی؛اما تو همهاش را کنار میزنی شروع میکنی به رشد خودت در همان محیط خانه به اینکه چگونه نیازهای درونت را با خانهداری وفق دهی و هردو را جلو ببری و آن وقت تو هم "یک خانهدار مبارزی"!
همیشه که نباید با دشمن بیرونی جنگید این بار سهممان جنگیدن با هوای نفس و وسوسهها!
#خانهدار_مبارز
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
نقدی بر فیلم «برادران لیلا»
✍طیبه فرید
برادران لیلا را دیدم.
از دیالوگ های تصنعی و فیلم نامه فوق تخیلی آن که بگذریم، بلحاظ محتوا سعید روستایی همه هنرش را بخرج داده تا با یک روایت سریع، ملغمه ای از واقعیت و توهمات اغراق آمیز را در قالب یک فاضلاب متعفن فرهنگی به تصویر بکشد.شخصیت های نچسب فیلم روستایی، متعلق به هیچ جا نیستند، بطور کلی سبک زندگی مشخصی در خانواده جورابلو وجود ندارد،بهتر است بگوییم اصلا زندگی وجود ندارد،انگار سازنده می خواسته هرجوری که شده کل جهانبینی خودش را در همین یکی دو ساعت فیلم بچپاند.رفتار خانواده لیلا پر از احساسات متناقض است، و بیننده ای که دنبال کشف روابط علی و معلولی درمیان عناصر فیلم می گردد بارها غافلگیر می شود که چطور سعید روستایی گودرز را به شقایق ربط می دهد.در برادران لیلا اثری از خانواده ایرانی نیست و آنچه این جمع پراکنده نابسامان را خانواده کرده منافع شخصیست.مشکلات اجتماعی جانبدارانه مطرح می شود اما سازنده آن را بی نتیجه و عقیم می گذارد، گویا هیچ راه برون رفتی از مشکلات وجود ندارد.در حالی برخی سعی می کنند برادران لیلا را در قالب یک فیلم مهم بولد کنند، که منهای برخی از صحنه ها مثل مشکلات اقتصادی، خانواده جورابلو هیچ درصد از جامعه ایرانی نیستند!
در جای جای فیلم نوید محمد زاده در نقش روشنفکرترین و پاکترین شخصیت خانواده آجرلو با دیالوگ مغالطه آمیز "مسائل آدم ها به دیگران هیچ ربطی ندارد" آب اباحیگری را روی ذهن مخاطب می ریزد.
کاراکتر زن در برادران لیلا شباهت زیادی به زن در سِفر پیدایش تورات دارد! وقتی که لیلا در شب عروسی پسر فامیل پدری اش دست همه مردهای خانواده را در پوست گردو می گذارد!و در دیالوگ برادرش عامل بدبختی همه می شود. لیلا در عین حال که پر از نفرت است اما خیرخواه ترین و معقول ترین شخصیت فیلم است،و مخاطب در این جمع اضداد می ماند. شخصیت پردازی روستایی در برادران لیلا مفتضح است و مخاطب درک نمی کند که کاراکترها چطور به این مرحله رسیده اند!
مجموعا فیلم افتضاحی بود و دقیقا نگرش فضای شبه روشنفکری را به جامعه ایرانی نشان می داد! فیلمی که در جشنواره کن برای مخاطب غیر ایرانی خود، جامعه ایرانی را در رقت انگیز ترین شکل ممکن به تصویر کشید. جامعه ای که برای درمان یک عنصر سالم ندارد.....
منطقی ترین پایان، در جهانبینی حاکم بر فیلم برادران لیلا، چیزی جز پایانی که کیومرث پور احمد برای خودش رقم زد نیست!
برادران لیلا مفتضح بود!
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI