.
تنفس مصنوعی علم در غرب بدون خانواده
✍معصومه فاطمی
امروز خبری منتشر شد که تیم آمریکا در المپیاد ریاضی اول شدند ولی افراد تیم آمریکا، نام هاي چینی داشتند. ناسا، ماکروسافت و... هم چنین شرایطی دارد و مهاجرین در آن بسیار جذب می شوند...
آمریکا و اروپا سال هاست با جذب نخبگان سایر کشورها که عموما مسلمان و مهاجر هستند برای تقویت و تثبیت جایگاه علمی خود می کوشند. در حالی که اولویت هر کشوری باید جذب نخبگان وطنی باشد. اما چرا نیست؟
رهبر انقلاب تعبیری دارند که خانواده در جامعه ای اگر دچار آسیب های جدی و فروپاشی بشود حتما پیشرفت جامعه به پسرفت تبدیل می شود. زیرا خانواده به عنوان سلول اجتماعی محل انس و آرامش و پیشرفت است.
در غرب هر روز شاخصه های خانواده گرایی بیش از پیش دچار آسیب می شود و جامعه به خاطر طلاق، عدم ازدواج، تولدهای خارج از خانواده، انسان های افسرده و تنها ، خودکشی، گروه های رنگین کمانی و... فروپاشی را از حد گذرانده است.
اگر کمی به آمار نخبگان مسلمان و مهاجر آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس و.... نگاه کنیم متوجه می شویم که غرب با تنفس مصنوعی علم را در مرزهایش نگه داشته است.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
یکی از روشهای تربیتی تقلید و الگو گیری از شخصیت های محوری است.
✍فاطمه وجگانی
الگو را دیگران نمی توانند نشان بدهند بلکه الگو را هر کسی خودش باید پیدا کند. تقلید از رفتار شخصیت ها می تواند مثبت و یا منفی باشد.
نهادینه کردن هر عملی به واسطه ی تقلید نادرست تبعاتی به جای می گذارد.
یک تقلید منفی حدود صد سال قبل، که هزار و اندی کشته، جنایت، تبعید و عادی سازی عادت نامرسوم غلط را جهت گیری کرد.
سفری که رضا قزاق چکمه پوش به ترکیه داشت. به دستور آتاتورک، زنان بی حجاب برایش آوردند و ذهن خرابش را مسموم کردند.
به نظر او برای تمدن سازی جدید زنها باید لخت و عور شوند و پیشنهاد کشف حجاب در ایران را به پا کردند.
این قضیه مهمتر از تجدد و... بود.
خشاب های گرم رضا خانی با واسطه ی خشاب های گرم جنگ نرم استعمارگری به هدف می نشست و مرتب تیر از چله ی کمان رها میشد.
با گیر دادن به آیت الله بهلول، تبعید میرزا حسین قمی و سنگ جلو پا اندازی آیت ا.. کاشانی و... و ترس و رعب انداختن در دل مردم با حجاب زنان مبارزه را آغاز کرد، به طوریکه زنان تا چند سال از منزل بیرون نمی آمدند.
شعار حجاب ممنوع و کشیدن چادر از سر زنان عدهای مردم مؤمن را به حرکت واداشت و با تحصن در مسجد گوهر شاد اعتراض خود را به حکومت رضا خانی اعلام داشتند. در جوار حرم رضا شاه، نه به رضا خان گفتند و دست بر دعا برداشتند.
عده ای مشرف به مسجد گوهر شاد از بالاخانه هایشان دید می زدند که مردم را به رگبار و خاک و خون کشیدند. جنازه ی زائرین زنده و نیمه جان و در خون غلتیده را بر 56 کامیون بار زده و به مزار علم دشت بردند. جوی خون در مسجد راه افتاد و با ظرف کاسه ای خونها را جمع می کردند.
بوی خون، صدای ناله ها که من زنده ام کجا میبریدم!! چادرهای تکه تکه شده، دیوارهای قرمز از خون، درهای کنده شده برای تابوت شهدا... چقدر فاجعه سنگین است ولی چرا به زودی محوش می کنند!!! دست استعمار و آدم کشی، قتل و خون و پاکسازی واقعه ها.... خیلی ادعای شخصیت الگو دارند و خواستند رد پایی از بی شخصیتی که هیچ خوی حیوانیشان به جای نماند. خواستند از یاد برود، ولی نفهمیدند که نه از یاد و نه از دل نمیرود...
پنجه های آهنین استعمار که در دستکش مخملی جا گرفته است، سلاحی که خشابهایش بی صداست، دست نشانده هایی که از جنس مردم ولی در لباس مزدور تن نمایی می کنند و....را که به ظاهر لباس حقیقت و به باطن دروغ را عرضه می کند همه الگوهای دروغین اند.
الگویی با تاج و تخت پهلوی و تزریق کلاه شاپو به...
گاهی مصیح را علم میکند با موهای فرفری و تزریق عریانی و نیمه برهنگی..
گاهی با جنگ شناختی و شلیک گلوله های داغ شک و تردید و ناامنی
و گاهی با ابزار ناامیدی و القای شما نمی توانید و بزرگ نمایی خود، پیش میرود و این یک تقلید منفی است.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«هیچ چیز و همه چیز، همه چیز و هیچ چیز»
✍طیبه فرید
پیرمرد ناباورانه پسر را نگاه کرد!
_تو کجا بودی؟همونجوری وایسادی طنابو بندازن گردنش!
هنوز گَرد و خاک راه طولانی تبعید را از سر و صورتش پاک نکرده بود که یکی از دهانش در رفته بود که،وقتی شما نبودید شیخ فضل الله را در ملاء عام دار زدند!این که چطور طناب به آن کلفتی را انداخته بودند دور گردن از مو باریکترش و چارپایه را از زیر پایش کشیده بودند،آن هم جلو آن همه چشم و کسی هم دم نزده بود. اینکه ایستاده بودند و جان کندن شیخ را دیده بودند!نقل عمامه پرانی بالای چوبه دار و فضاحت و هرزگی پسر شیخ پایین چوبه دار،که روی پسر نوح را سفید کرده بود!آخرکدام آدم عاقلی صاف می ایستد پایین چوبه داری که پدرش را آویزان آن کرده اند،عین خیالش هم نیاید که هیچ بزند و برقصد!تف به این وجدان سیاه!آدم باید شیر ناصبی خورده باشد!که دیگر از آدمیت در آمده باشد و ازین دست رفتارها بکند!
پیرمرد دوباره گفت:
_اونوقت تو چکار کردی؟ چرا نرفتی طنابو از گردنش باز کنی بندازی گردن خودت!چرا مانعشون نشدی؟!
وپسر مانده بود از آن روز چه بگوید!
از جنس ناجور آدم هایی که افسار تاریخ و مملکت افتاده بود دستشان!
حسش حس هارون بود،وقتی موسی از کوه برگشته بود و ارتجاع بنی اسرائیل را دیده بود!
هنوز از دار زدن شیخ یک سال نگذشته بود که دار و دسته ی «حیدر عمو اوغلی» با تحریک «تقی زاده» به بهانه ارتجاع ریخته بودند توی خانه آیت الله و پیرمرد را جلو چشم اهل و عیال بسته، بودنش به گلوله.نه یکی نه دو تا بلکه سه تا!می خواستند محکم کاری کنند! یک جوری زده بودند که کسی فکر حرف زدن علیه سکولارها را نکند.آخوند را چه به این حرف ها؟با شش کلاس سواد می خواهند از قانون حرف بزنند!مشروعه مرتجع!
وقتی تقی زاده ها از خانه اش بیرون زده بودند،پیرمرد توی خونش وسط خانه،غرق شده بود. کسی نمی داند درد جان کندن بالای دار سخت تر است یا کشته شدن با گلوله!اما کاش همه آدم ها بفهمند
این کتاب های فرهنگ لغت همه شان اشتباه چاپی دارند!عجیب نیست؟اینکه همگی با هم یک صفحه را اشتباه چاپ کنند.آخر همه شان نوشتند:
«سکولاریسم تفکریست که دین و اعتقاد در آن آزاد است و اعمال مخالف با شریعت هم در آن آزاد است،نه باورهای مذهبی را پشتیبانی میکند و نه با آنها مخالفت میکند. یک دولت سکولار با تمامی شهروندان فارغ از دینداری یا بیدینیشان، یکسان رفتار میکند.»
بنده خدا شیخ را سر همین اشتباه چاپی بر دار کردند؟با همین اشتباه چاپی تن آقای بهبهانی را سوراخ سوراخ کردند؟
هنوز هم دارند اشتباه چاپ می کنند و اشتباه می کُشند.
باید توی فرهنگ لغت ها و واژه نامه ها سکولاریسم را مترادف با استبداد بنویسند. اینجوری آدم حساب کار دستش می آید که گول ظاهر اتو کشیده و دکمه های خوشکل لباسشان را نخورد!
شاید شش کلاس سواد شیخ فضل الله تومنی صنار با دیپلماسی التماسی تقی زاده توفیر داشته باشد!
سکولارها بلدند چطور چو بیندازند که هیچ چیز همه چیز و همه چیز هیچ چیز بنظر بیاید. نقل شش کلاسی که می گویند نقل پدرسوختگی سکولارهاست که امثال علامه شیخ فضل الله و آیت الله سید عبدالله بهبهانی دنبالش نبودند.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«طبیعت گمشده»
✍زهرا نجاتی
توی حیاط خانه مستاجریمان، رختها را پهن میکنم. دمپایی به پا ندارم و به جای اینکه چندشم شود، از تماس خاک لطیف بعد از یک روز پرکار، لذت میبرم.
و باز به این فکر میکنم که کاش آدمها از خیر آپارتمانهای کوچک در شهرهای بزرگ بگذرند و دل ببندند به هوای تمیز شهرهای کم امکانات.
دل ببندند به خانههایی که قیمتهای چند میلیاردی ندارند اما حیاط دارند و درکنارشان از شلوغی و اتوبوس و بوی گازوییل و کلاسهای پی درپی برای فرزندان، خبری نیست؛ در عوض فرزندان خانواده، مکان دارند برای شیطنت!
دست و پاهایشان، دمادم با خاک و آب و درخت، آشنا میشود.
تفریحشان به جای سینما و پارکهای سرپوشیده، آسمان بلند پرستاره شب است و دویدن میان درخت و تاکمر توی آب، بازی کردن.
دارم فکر میکنم کاش کمتر از تماس خودمان با خاک، شانه خالی کنیم.
کاش کمتر دل ببندیم به زرورقهایی که کارشان دور کردن ما از اصلمان است.
کاش گاهی سرمان را بالا بگیریم و از تماشای انبوه ستارهها، کیفور شویم.
کاش کمی به زندگیهایمان، به مدل فکریمان، به لذتهایمان، به خانههایمان و به چهرههایمان رنگ و روی طبیعت ببخشیم!
کاش کمی ذهنمان را بازتر کنیم. شاید لازم باشد نگاهی دوباره به زندگیمان، به شهرمان، به تفریحمان بیندازیم...
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«دلهای دریایی»
✍زهرا نجاتی
فیلم دیدارامروز خانوادههای بهزیستی با رییس جمهور را دیدید؟؟
فارغ از اینکه چهخوب است به جای یک رییس جمهور خسته و فشل یک بیش فعال مجاهد انقلابی، رییس جمهورمان باشد،
لبخندشیرین کودکان معلول بهزیستی درجمع خانوادههایشان چقدر دیدنی بود. یادخانوادهای افتادم که از نزدیک میشناسمشان. عاشق بچه و ازقضا فرزندی از بهزیستی آورده بودند و دریا دریا عشق و تربیت را به پایش میریختندـ
چقدرتفاوت است بین کسانی که خودشان هم فرزند دارند و میتوانند داشته باشند اما از کودکان معلول بهزیستی، کسی را به فرزندی قبول میکنند که معلول است که برایش خانه بفروشند و خرج دوا و درمانش کنند، با کسی که از ترس اینکه فرزندش در آینده ثروتمند نباشد یا کمی سختی بکشد، سعادت پدر و مادری را ازخودش دریغ میکند!
چقدرتفاوت است بین کسی که دلش پیش یتیمهاست، نه فقط یتیم که معلولینی که شاید دست یا پا یا لبخندزیبا، نداشته باشند یا به عکس قلب و کلیه و بدنی معیوب داشته باشند اما دلی دارند و ذهنی. قلبی و عقلی و ارزششان در انسانیت کمتر ازسالمها نیست، اگر بیشتر نباشد! با کسی که همه هم و غمش زیبایی و ثروت است!
چقدرشاکر است کسی که کودکی معلول به سرپرستی گرفته و سالانه میلیونها تومان هزینه سلامتی او را میدهد نسبت به کسی که چهارستون بدن خودش و فرزندش سالم است اما به خاطر پول روی پول نگذاشتنش، سرخدا و خلق خدا غر میزند!
چقدر دنیای بعضی آدمها بزرگ است برخلاف بعضی دیگر که تمام هم و غمشان خودشان است و پول و خانه!
چقدرتفاوت است میان کسی که به عشق خدا و اهل بیت و ترس از قیامت یتیمنوازی میکند با کسی که فرزندخودش را میکشد!!!
چقدرـ..
دیدار امروز، خیلی فکریام کرده که بهزیستی بروم و فرزند یا فرزندانی را اگرمالی هم ندارم، زیرچترمحبتم بگیرم!!!
و عجب سعادتی میخواهد اندیشیدن و عجب دل بزرگی و عجب روح بلندی! خداکندکه پیدایشان کنم!
خوشا به حال آنها که نه در شعار که درعمل، دل دریاییاند.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
درک اولویتها
✍فاطمه شکیب رخ
رهبر فرزانه انقلاب، استحاله فرهنگیِ احتمالی را معلول غفلت از تبلیغ در حوزه علمیه دانستند؛ این مسئله نشان از آن دارد که تنها نهاد روحانیت میتواند سدّ محکم بر سر راه کُفر و ضدفرهنگها قرار بگیرد! و بدون تردید در این کارکرد، حوزه علمیه جایگزینی نخواهد داشت و هیچ نهاد و یا جریانی نمیتواند این نقش را به جای حوزه ایفا نماید!
پس میتوان دریافت که هر کم کاری و یا نتایج ناخوشایندی آتی که در اثر غفلت در این امر دیده شود، بدون تردید تکلیف وا نهادهای است که طلاب در آن اهمال و کوتاهی کردهاند!
شاید وقت آن باشد که طلاب محترم با درک اولویت دین و مسائل جامعه در دوران حاضر، از جدیت در اجرای کرسی علمی گذاشتن و یا انتشار کتب و مقالات پژوهشی خویش بکاهند و خیزش نوینی را به سوی امر تبلیغ برگزیند!
به نظر می رسد جامعه ای که در نتیجه استحاله فرهنگی تغییر مسیر دهد، میزبان علوم و پیشرفت مکتوب و منشور طلاب و اندیشمندان حوزوی نیز نخواهد بود و چاره آن است که مسئله تبلیغ، پیش از علم اندوزی هر طلبه، تبدیل به بایدی لاجرم در اذهان طلاب گردد.
#تبلیغ
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
#تمدید_شد
📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعهالزهرا سلاماللهعلیها برگزار میشود.
📚شرایط آثار:
🔸آثار منتشر شده بانوان اعم از تألیف، ترجمه و تصحیح در عرصه علوم انسانی_ اسلامی
🔸 مقالات علمی پژوهشی منتشر شده بانوان در عرصه علوم انسانی_اسلامی
🔸رساله های (دفاع شده) سطح 4 و دکتری بانوان در عرصه انسانی- اسلامی.
🗞موضوعات آثار:
تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث، منطق، فلسفه و کلام و ...
🔆محور ویژه:
آثار منتشر شده (بانوان و آقایان) با موضوع زن و خانواده
📙آثاری که در سالهای 1400 و 1401 تألیف و منتشر شدهاند، پذیرفته میشوند.
📆مهلت ارسال آثار به دبیرخانه همایش: 15 آذر 1402
📪روش ارسال آثار:
1. تکمیل فرم ثبت نام از طریق سایت یا مراجعه حضوری.
2. ارسال یک نسخه از اثر به دبیرخانه.( ارائه نسخه زبان اصلی اثر یا فایل PDF، برای کتاب های ترجمه شده الزامی است.)
💎مراکز همکار:
مرکز مدیریت حوزه های علمیه
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
جامعه المصطفی العالمیه
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث
مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
دانشگاه قم
دانشگاه فرهنگیان
پژوهشکده زن و خانواده
جهاد دانشگاهی
دانشگاه علامه طباطبایی (ره)
دانشگاه تفرش
دانشگاه اصفهان
دانشگاه کردستان
دانشکده هدی
☎️راههای ارتباط با دبیرخانه:
تلفن۳۲۱۱۲۱۸۶_۰۲۵ یا ۳۲۱۱۲۱۸۹_۰۲۵
آیدی ایتا
@Ketabsal003
سایت
www.ketabebanovan.ir
🌐کانال معاونت پژوهش
🆔https://eitaa.com/jz2602
.
«اعتراف سخت»
✍زهرا نجاتی
اعتراف میکنم از نقش زنها، آنقدرها خبرنداشتم نه تا شبی که در مختار دیدم که زنهای کوفی، چطور با وعده طلا و ترس از بیآقابالا سرشدن، شوهرانشان را از گرد مسلم برگرداندند.
نه تا قبل از اینکه نقش آن پیرزن جاسوس را بفهمم! و یا حتی قبل از اینکه عاشقی رباب، وعاشقانگیهای اباعبدلله را برایش بخوانم و بشنوم!
و نه قبل اینکه بدانم این زینب بود که حسین فاطمه را از نعش جناب اکبر، بلند کرد،
نه تا وقتی فهمیدم میان همسران ابیعبدلله، تنها رباب توفیق همراهی داشته.
نه تا وقتی دانستم حسین فاطمه، میان آشوب دلهاب دیگران، نشسته و باحوصله و کسی چه میداند شاید بااشک، ذرهذره خارها را جمع کرده؛ تا درپای دخترکانش کمتر فروروند.
اعتراف میکنم «از من درونم میترسم.» از یک خودی که ممکن است وقت وقتش، کسی باشد که امروز نمیشناسمش.
از زن ترسوی خودمحوری که وقت وقتش ثابت کند شوهر و بچه و خودش و زندگیش ازجهاد در راه خدا، و شاید ازخدا و امامش، نزدش محبوبتر است...
از همانها که خدا وعدهی عذابشان داده. کسانی مثل آن زنان کوفی که هجده هزارمرد تنومند عرب را ازگرد نایب امام زمانشان، به خانه برگرداندند...
زنها مهمند، خیلی زیاد..خیلی...
السلام علیک یا اول شهید کربلا.. السلام علیک یا مسلم بن عقیل.
#محرم
#شب_اول
#امام_حسین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«برد پیت و اذان مغرب»
✍ فاطمه میریطایفهفرد
اذان به آجرهای خانه بها میدهد، به غذای سر گاز مزه میدهد، نور خانه را زیاد میکند بیآنکه به منبع نوری وصل باشد. اصلاً اذان خودش منبع نور است، مثل یک جسم منیر، مثل خورشید.
صدای اذان میآید و من دنبال شبکهای که اذان مؤذنزاده را داشته باشد.
کنترل تاب میخورد توی دستم تا میرسم به شبکه ورزش.
یک صفحه سفید و کلی درصد و دو پرچم که مال ایران نبود. کلی گذشت تا صفحه اصلی بیاید. حالا آن گوشه صفحه نوشتهشده: اذان مغرب به افق تهران.
تازه مجری شروع میکند به تذکر اذان. بعد با هیجان به تعریف بازی شروع نشده میپردازد.
بازیکنها خودشان را برای تنیس گرم میکنند.
همان موقع آقای برد پیت روی صفحه ظاهر میشود و چیپس خوردنش توجه مجری را به خود جلب میکند و شروع میکند به واکنش. برد پیت چیپس میخورد و هنوز گوشه تصویر نوشته است اذان مغرب به افق تهران...
برایم سؤال شد این بازی که نمیدانم کجا با کجاست؟ و هنوز شروع نشده و تلویزیون مجبور است حاشیه زمین را نشان میهد چه اهمیتی دارد؟ مدیر محترم شبکه محترم ورزش! یک سؤال را جواب بدهید: اذان کلاً چند دقیقه است؟
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
#معرفی_کتاب
افزون بر راویان وقایع رویداد عاشورا نظیر امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام و بانوان خاندان اهلبیت علیهمالسلام و دیگر بانوان، افرادی از سپاه دشمن نیز راوی رویداد عاشورا بودند اما اغلب شفاهی بود و گاه همه رویدادها احصاء نشد.
اولین مقتلی که به عنوان اثر مکتوب در مورد رویداد عاشورا نگاشته شد مقتل ابومخنف(متوفای ۱۵۷ق) بود که سند اصلی باقی نماند و در کتب تاریخی متقدم نکاتی ذکر شده که اشاره به این اثر دارد.
نکته مهم این است که به گفتهی اساتید، محتوای کتاب منتسب به ابو مخنف با نام مقتل الحسین که اکنون در دسترس عموم است، قابل اعتماد نیست، اما استاد یوسفی غروی، گزارشهای قابل اعتماد ابو مخنف را بر اساس منابع معتبر، به زبان عربی، بازسازی و احیا کردهاند و این اثر با نام "وقعه الطف" منتشر شده و در سالیان اخیر جزو منابع اصلی واقعه عاشورا بوده است.
"وقعه الطف" کهنترین گزارش مکتوب از واقعه کربلا است و استاد، با این کتاب به گزارشی تاریخی از واقعه عاشورا، بدون افزودههای متاخر دست یافته است. در این کتاب، همه نقلهای بازمانده از کتاب ابو مخنف گردآوری شده و میتوانیم بگوییم اکنون ساختار اصلی کتاب مقتل الحسین را در اختیار داریم.
کتاب "وقعه الطف" استاد یوسفی غروی توسط محمد صادق روحانی ترجمه شده است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI