eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
772 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
274 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار مزار خدیجه سلام الله علیها: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کانون عواطف بود. آن حضرت هرگز خدمات، ایثارها، فداکاری‌ها، شایستگی‌ها، محبت‌ها و فضائل خدیجه سلام الله علیها را فراموش نکرد. هنگامی که با ده هزار سرباز جنگی وارد مکه شد و کعبه را از لوث بت‌ها پاک کرد، اشراف مکه با اصرار و الحاح خواستند تا به خانه آن‌ها قدم بگذارد، اما آن حضرت به رسم وفا کنار قبر خدیجه آمد، آنجا خیمه زد و ایام اقامتش در مکه را در کنار قبر همسرش سپری کرد. این عمل پیامبر صلی الله علیه و آله، نه تنها درس حق‌شناسی به امت بود، بلکه پیام دلنشین و دلنواز به حضرت خدیجه سلام الله علیها داشت: “هان، ای سنگ صبور من! ای همسر با وفا! اگر در همه روزهای سخت زندگی، در دوران محاصره اقتصادی و در آن روزگار خفقان و اختناق جانکاه در کنار من بودی و آن همه رنج و مشقت را به جان خریدی، اکنون من پس از فتح قلعه‌های شرک و نفاق، به کنار تربت پاک تو آمدم تا شادی‌ام را با تو تقسیم کنم.” ۱. مصباح المتهجد، ص ۸۱۲ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۷۵ @AFKAREHOWZAVI
انسانِ پولکی ✍نساء خلیلی ماهی که پولکی باشد، پولکش سپر حفظ جان اوست. این سپر مانع ورود مواد سمی، میکروب‌ها و ویروس‌ها به جان او می‌شود. اما اگر انسان پولکی باشد، چه می‌شود؟ انسان پولکی، ارزش و معیار را در پول خلاصه می‌کند. برای او کسی ارزش‌مندتر و مفیدتر است که برق پولک‌هایش چشم‌های بیشتری را برباید. او همه چیز را از عینک هفت‌رنگ و بزک شده پولک می‌بیند. نه تنها معیار حرکتش پول می‌شود، بلکه آن را به کل عالم و کائنات تعمیم می‌دهد. موقع راهپیمایی‌ها که می‌شود، می‌گوید حتما ساندیس دادن این‌ها رفتند، اگر نه که شاید اضافه حقوق دادند، وگرنه در این سرما، در این گرما چه کسی بعد از چهل و خرده‌ای سال حاضر به بیرون آمدن است. در نگاه او همه در تُنگِ محدود زندگی پولکی‌اند. صغیر و کبیر، همهٔ معیارها و حتی ارزش‌ها باید با پول سنخیت داشته باشد و گرنه انسان هزاره فلان که بدون پول تحرک ندارد. سوالش این است که مگر می‌شود کسی جانش را در راه خدا بدون واریزِ پولکی بدهد؟ مگر می‌شود مدافع حرم باشی و از جانت بگذری و پولک نخواهی؟ غافل از آنکه شهدا مرگی تاجرانه را با سود ابدی نه پولکی به دست آوردند، سودشان در حیات عند ربهم و نظر به وجه الله و سرخوشی‌ای و روزی‌هایی است که پایان و رنج ندارند نه پولک. انسانِ پولکی از آنجا که دوتا دوتایش هم پولکی شده، منکر آن است که با زبان روزه بدون پولک هم می‌شود، در زیر آفتاب سوزان یا در سرما استخوان سوز رفت و موتور حرکت هم از پولک نباشد و برای احیای امر به معروف و نهی از منکر، اقامه حجاب قدمی برداشت. کاش می‌شد دمی عینک پولکی انسان ترک برمی‌داشت و لذت کار و جهاد انسان تراز انقلاب را می‌دید که بی‌هیچ پولکی هم می‌شود، حرکت و شتاب داشت. اما درد اینجاست که این انسان‌های پولکی کم کم پرتوهای پولک را به تفکر خوب‌‌ها هم رساندند. خوبانی که وقتی صحبت از اقامهٔ شرع می‌شود، اولین سوالشان این است که با این معشیت؟ اتصال قبول باور به معیشت جز با دستگاهٔ جوش‌های پولکی ممکن نیست. اما تجربهٔ زیست انبیا ثابت کرده است که باور الهی و ایمانی، به معیشت ربط مستقیم ندارد؛ حتی در ابتدا آن دلی قابلیتِ بیشتری برای پذیرش این باور را دارد که بی‌پولک‌تر است‌. اگر غیر از این بود که اول مومن به حضرت محمد باید سران قریش و امپراطور رم و ایران بودند نه عمار، بلال و مقداد. بیاییم دنیا را کمی بی‌پولک ببینیم. «ز یزدان دان نه از ارکان که کوته دیدگی باشد/که خطی کز خرد خیزد تو آن را از بنان بینی» @AFKAREHOWZAVI
🏴🏴🏴 ◼️اداره پژوهش مرکز مجازی و غیرحضوری برگزار می‌کند. 💠موضوع: کارگاه یادداشت نویسی علمی با محوریت زنان مقاومت و یادداشت زنانه از جنگ 💠با ارائه:سرکار خانم میری‌طایفه‌فرد (عضو شورای انجمن‌ علمی پژوهشی تاریخ) ❇️این کارگاه با رویکرد پژوهشی است. 🗓زمان: پنجشنبه، بیست و سوم اسفند ماه، ساعت: ۱۵ تا ۱۷ 🔹لینک شرکت در کارگاه https://faryan.cloud/join/jz-ac2/workshop/ 🔹ورود تنها به صورت مهمان اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم🌹 ┄┅═══••✾••═══┅┄ 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚«دست های من کمند» ✍️به قلم طیبه فرید 🌱اینجا همه چیز به هم ربط دارد.از حرف های یکشنبه صبح خانم دال توی اتاق اساتید تا مهمان برنامه محفل.وسط دو زنگ منطق نیم ساعتی مال خودم بودم.از سرما چپیدم توی صندلی مشکی کنار بخاری.تلفن تند تند زنگ می خورد و خانم دال پشت سر هم جواب می داد.بین تماس ها با هم درباره چالش های دوران بلوغ دخترها حرف زدیم.بحث نماز شد و اینکه چطور باید با کاهل نمازی نوجوان رفتار کرد.گفت و گو داغ شده بود که خانم دال با غمی تو چشم هایش گفت« یادم رفت بگم هفته قبل یکی از مدرسه های ابتدائی همین نزدیکی دانش آموزای سومیشو برای جشن تکلیف آورده بودامام زاده.خیلی جشنشون سوت و کور بود یکی از معلما زنگ حوزه رو زد که یکی نیست بیاد برای این بچه ها حرف بزنه؟»(امام زاده دیوار به دیوار حوزه ست) خانم دال می گفت «معلم بچه ها گفته توروخدا اصلا درباره نماز و روزه حرف نزنین خانواده ها برای همین امام زاده اومدنم کلی اعتراض کردن.به ما میگن مدرسه باید به آموزشش برسه .چکار داره به این کارا!» با اینکه هر یکشنبه صبح توی مسیر بالاشهر و خیابان منتهی به حوزه که یکی از محله های ثروتمند نشین شیرازست به شکل محسوسی بی حجابی را بیشتر می بینم اما از حرف های خانم دال تعجب کردم.توی دنیایی که انسان غربی بعد از سال ها دست و پا زدن در کلاف سردرگُم زندگیِ سرمایه داری، داشت برای نجات از پوچی زندگیِ مدرن دنبال ایمان می گشت ،وسط شهری که کوچه پس کوچه هایش پر بود از مسجد و امام زاده یک عده همشهری از اینکه بچه هایشان نماز و روزه یاد بگیرند حس خوبی نداشتند.حرف های خانم دال بوی جدایی می داد.توی اندازه بزرگ‌ترش همین رفتار می شد جدایی دین از همه عرصه های زندگی!سیاست ،اقتصاد....حالا توی اندازه کوچکترش جدایی دین از علم!شبهه نخ نمای قرون وسطائی!شاید اگر سابقه دیدن جمعیت سنگین اعتکاف و شب های قدر و ...را نداشتم از حرف های خانم دال به تحلیل غلطی می رسیدم.مشکل کجا بود؟چی شد که تجربه گروهی از آدم ها در یک نقطه دیگر عالم، از استنباط اسقف ها و کشیش های خودشان تعمیم پیدا کرد به مردم یک جای دیگر؟کی پل ارتباطی بین آدم ها را خراب کرد که حقیقت به گوش بعضی ها نرسید؟بعضی هایی که هم پول داشتند و هم رسانه! توی مسیر خانه همه اش به این فکر می کردم که من کجای این اتفاق ها هستم؟ وسط حدیث نفس کردنم اینترنت تلفنم را روشن کردم.خبر از استیضاح وزیر اقتصاد بود و کل کل های ترامپ و زلنسکی.بین خبرها چشمم افتاد به کلیپی درباره جزئیات شهادت محسن حججی در استان الانبار عراق. راوی لحظه به لحظه اش را باجزئیات می گفت.با اینکه تکراری بود اما صداش توی گوشم سوت می کشید «حججی بچه آیت الله عظمی نبود!پولدار نبود و خانه شان بالاشهر نبود.باباش یه راننده تاکسی معمولی بود.داعشی ها می گفتن ما خیلی اذیتش کردیم اما اون ازمون خواهش نکرد دست از سرش برداریم! حججی یه جوری رفت که حواس وطن پرستای بی اعتقادو هم تحریک کرد» خودم را گذاشتم جای محسن حججی!از تصور اتفاقات توی کوچه های الانبار پشت سرم درد گرفت.کتف هام.دست هام! داعشی ها به مردم می گفتند «این ایرانیِ مجوس حرسِ خمینیه»زن ها و مردها و بچه ها سنگ می زدند تف می انداختند،هووو می کشیدند بی آن که درکی از مجوس و‌حرس خمینی داشته باشند.آن ها هم قربانی خواب مصنوعی بودند.محسن حججی از پا کشیده می شد روی خاک ...اما بیدار بود.درد قلوه سنگ ها و تیزی های روی زمین وقتی می نشست توی تنش با همه زوری که داشت نمی توانست نظرش را عوض کند.وقتی رسیدم خانه پر بودم از احساس های متعارض...چطور باید حفره چند کیلومتری بین آدم ها را با دست پر می کردم؟حفره عمیقی که محسن حججی به سهم خودش قسمتیش را پر کرد.وقتی وطن پرست های بی اعتقاد از دیدن شجاعتش به وجد آمدند.از خودم دلخور بودم که عرضه پر کردن این حفره عمیق را نداشتم.توان بیدار کردن آدم هایی که توی خواب مصنوعی غرق بودند. دم غروب از توی آشپزخانه حرف های میهمان محفل به گوشم می خورد.اسمش یگانه بود و تنها دختر خانواده خیلی ثروتمند آذربایجانی...خانواده ای که اسما مسلمان بودند اما رسماً توی کفر دست و‌پا می زدند.تقدیر دست دخترک را گرفته بود و عین مومن آل فرعون یواشکی ایمان آورده بود.یواشکی حجاب می گرفت و نماز می خواند.خبر که به خانواده اش رسید شدند حذیفه و ابوجهل و مغیره و خودش سمیه مادر عمار...پوستش را کنده بودند.با خوف و رجا با تهدید و ارعاب جانش را برداشت و خودش را رساند ایران.همین ایران خودمان.می گفت شما توی نعمت غرقید نمی دانید سعادت بهتان رو کرده! دخترک از کشور غریبه آمده بود از پشت دوربین های محفل سهم خودش را خالی کند توی آن گودال عمیق. @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
📚«دست های من کمند» ✍️به قلم طیبه فرید 🌱اینجا همه چیز به هم ربط دارد.از حرف های یکشنبه صبح خانم دال
. 📚دست‌های من کمند ✍طیبه فرید نزدیک افطار بود. با خودم دخترهای نه ساله مدرسه بالا شهر را مرور می کردم که همین اول راه محکوم بودند خیلی چیزها را نبینند و نشنوند. من نمی‌دانم شاید قصه مهمان محفل، آینده یکی از دخترهای دبستانی مدرسه بالا شهر باشد. شاید تقدیر دست‌شان را بگیرد و برساندشان به ساحل امن نجات. خدا کار خودش را می کند اما من باید نسبتم را با حججی پیدا کنم! با خواب مصنوعی آدم های آن طرف گودال. من که توی ایمان آوردنم نه ارعابی بوده و نه شکنجه ای. کل زخم های زندگی ام دو تا خراشی بوده که موقع پوست گرفتن بادمجان روی دستم افتاده که آن هم ربطی به ایمانم نداشت! کدام شب از درد فاصله ها و گودال عمیقی که چشم انتظارست سهم خاک خودم را توش بریزم خواب به چشمم نیامده بود؟ باید با خانم دال تماس می گرفتم و می گفتم دست های من برای پر کردن این فاصله های عمیق کمند! بیا با هم خاک بریزیم و این چاله را پرش کنیم... ـ الو.... سلام خانم دال. https://eitaa.com/tayebefarid @AFKAREHOWZAVI
. سلام وعرض ادب و احترام طاعات و عبادات قبول است که کومله رو زده زن زندگی آزادی رو به شکلی زده ضد پان ترک و پان کرد هست ضد جریان نفوذ و عافیت طلب و ترسو هست آدمی احساس غرور و هویت میکنه به عمق جمله آقا پی میبریم که جنگ ۸ ساله گنجی است که گوهرهای زیادی برای معرفی داره با قصه ای جذاب که خیلی از افراد جامعه نشنیدند حتی شما با محوریت شهید قهرمانی که اعجوبه ای بوده و ناشناخته مونده شهید عزیز سعید قهاری این فیلم انقلابی که تو جشنواره فجر مورد پسند همه سلیقه ها قرار گرفت و سیمرغ آرا مردمی رو برد الان ته جدول استقبال مردمی است تنها فیلم دفاع مقدسی هست که توی این ۴۳ دوره جشنواره فجر موفق به کسب این سیمرغ شده است. نیاز به یا علی همگانی داره تا فیلمساز انقلابیش رو یاری بدیم بعد تک تیرانداز این دومین فیلمش هست که با بی مهری مواجه شده درحالی هرکدام جز جذاب ترین فیلم های سینمای کشورند و اگر این هم شکست بخوره پیامی است مبنی بر اینکه فیلم هایی با مفاهیم اصیل و انقلابی مخاطب ندارد پس دیگر نسازید ممنون میشم به همه دوستان برسونید که معرف و مروج این معروف باشند یا علی.... @AFKAREHOWZAVI
پیامبر هم که باشی، باید از نفس اماره به خداوند پناه ببری.. متاسفانه در تفاسیر اهل تسنن همه چیز به جناب یوسف،بسته‌اند در حالی که ایشان اساسا از منظر حرام فرار کرد و وقتی به سراغش آمدند، اولین کاری که کرد رفع شبهه از دامان پاکش بود و اینکه اثبات کند اهل خیانت نیست. دوم. آدم باید نقاط ضعف و قوتش را بشناسد و با تکیه بر لطف خدا، آنها را نعمت خداوند بداند و قدردانی کندـ جناب یوسف، خودش را به عنوان امانتدار آگاه معرفی کردـ. به عنوان. عابد زاهد، گوشه. نشین هم نشد. بلکه پاکدستی اش را در مناصب مهم، به رخ کشید. ادم باید مسولیت پذیر و مسیولیت شناس و خودشناس باشد و به اسم تواضع، در رشد، کوتاهی نکند. امام زمان، یک مشت عابد، نمیخواهدـ عابد متخصص و مدیر میخواهد تا جامعه مهدوی را مدیریت کند. @almohanaa @AFKAREHOWZAVI
شیرین مثل شهادت به وقت ۱/۲۰ ✍️زینب گودرزی از هستی مطلق و سرچشمه‌ی نور خلق شد "فِطرَتَ اللهِ الّتِی فَطَرَ النَّاس علیها ". آمد؛ تا با عشقی، که در عهد الست آموخت، لذت بندگی به جسم وجان زمینی‌‌اش بچشاند! طی کند، مسیر عاشقانه‌ی میان،رَب ومَربوب را! ققنوس شد؛ با بال وپری از جنس، "تقوا "، بندهای اسارت را از پای فرشی گشود، تا عروج به عرش را آموخت! رمز و راز سالها عاشقانه‌های در خلوت و سکوتش را با رنگ اشک و غم بر قاب دل به تصویر کشید! با اکسیر "شهادت " ؛ در جذبه‌ی عشق الهی، مسیر یافت و با فناء فی الله، بقاء را خرید و شد مصداق 《...بَل اَحیاءُُ عِندَ رَبِهِم یُرزَقُون》(۱۶۹_ال عمران ) امام خامنه‌ای(حفظه الله):《شهادت، یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی ومیهمان شدن بر سر سفره ضیافت الهی، این خیلی با عظمت است》. بیاناتِ (۱۱/دی/۱۳۷۰) تقدیم به عشق جاودانه: شهید "سردار حاج قاسم سلیمانی و شهداء اسلام" @AFKAREHOWZAVI
یاأبانا(ای پدر ما) اینکه چون شمایی با آن همه عظمت، ذرّه ای ناچیز را در بین دریایی از ذرّات می بیند... اینکه والا مقامی چون شما مرا می بیند، و به ناقابلی چون من نظر می اندازد... اینکه تا من لبانم را به حرکت در می آورم، بزرگی چون شما حرف هایم را می فهمد.* اینکه مقامِ شامخی چون شما مرا می شنود، و به ندای درونم آگاه هست. حتی اگر لبانم تکان نخورد... و اینکه آفتاب عالم تابی چون شما نقطه ای تاریک چون مرا بهتر از خودش می شناسد و به او التفات می کند... مرا سراسر شوق می کند. سراسر خواستن.! به راستی آن کسی که شما را ندارد، از این دنیا و آن دنیا چه دارد؟! من چون شمایی دارم... و همین مایه ی فخر و مباهات من است... أنا شیعة علی بن ابیطالب و أفتخر... (من شیعه علی بن ابیطالب علیه السلام هستم و افتخار میکنم) ✍🏻مریم زارعی *در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور نامه‌ ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ایشان نوشتند: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک » لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو، ما از شما دور نیستیم. @AFKAREHOWZAVI
خضر بد بود یا موسی؟نسا خلیلی در بهار قرآن، تحفه‌ای بهتر از بهره‌گیری برای خود و جامعه از رفتار‌های قرآنی نیست. این روزها که آتش اختلاف هر بار از سویی صورتی را می‌سوزاند، مدل رفتاری حضرت خضر و موسی (علیه‌السلام) بیشتر از همیشه به چشم می‌خورد. بیاییم رفتار خود را با الگوی رفتاری سوره کهف محک بزنیم. این سوره پس از ذکر ماجرای رسیدن به محل آب حیات حضرت موسی، گفتگوی این دو پیامبر خدا را بازگو می کند. پس از ذکر صحبت حضرت موسی خطاب به خضر که گفت اگر از تو پیروی کنم صلاح مرا یاد می‌دهی؟ حضرت خضر گفت چگونه برچیزی که از رموزش آگاه نیستی شکیبا باشی (کهف، آیه ۶۸) اعتراضات پیاپی حضرت موسی به حضرت خضر ادامه پیدا کرد تا در نهایت حضرت خضر کل ماجرا را برای ایشان تعریف نمود. فکر کنیم، چرا حضرت موسی اعتراض می‌کرد مگر خضر را نمی‌شناخت؟ خضر را می‌شناخت و او را متهم نکرد اما از کار او برمی‌آشفت؛ چرا؟ چون به علمش عمل کرد. در تفکر انسانی که نسبت به جامعه خود مسئول است، بی‌تفاوتی به آنچه می‌داند، جایی ندارد. این همان علتی بود که خضر هم می‌دانست که موسی نمی‌تواند بدون دانستن رمز کاری ساکت باشد‌؛ چون لازمه مومن بودن، عمل به علم است. اما پس از این ماجرا حضرت موسی از پیامبری عزل شد؟ یا مانند حضرت یونس به شکم ماهی پرتاب شد و مورد غضب الهی واقع شد؟ خیر او همچنان پیامبر اولوالعزم باقی ماند، همچنان کلیم‌الله بود. از سوی دیگر، در مدل حضرت موسی هرگز، توهینی نسبت به حضرت خضر انجام شد. مطالبه و حتی نهی کرد که چرا این کار را انجام دادی اما هرگز توهینی خطاب به خضر و حس بی‌اعتمادی به او نداشت. حالا این مدل رفتاری را با این روزهای جبهه انقلاب مقایسه کنیم، کجاییم؟ اگر غیر از مدل قرآنی رفتاری داریم، باز‌نگری کنیم. اگر خواستیم به مطالبه‌گری‌های بدون توهین به افراد، برچسب ضدیت با ولایت، خدا بزنیم؛ ببینیم موسی پس از ماجرای خضر از پیامبری عزل شد و مورد غضب الهی؟ از طرف دیگر اگر خواستیم مطالبه کنیم، ببینم آیا نسبت به اعماق ماجرا علمی داریم، نکند، رموزی باشد که ما از آن بی‌خبریم؟ حضرت آقا در دیدار با دانشجویان هم به این نکته‌ها اشاره داشتند که «اگر آن کاری که شما متوقّعید انجام بگیرد و انجام نمیگیرد، دنبال کنید و تحقیق کنید ــ که البتّه بعضی جاها قابل تحقیق هم نیست، برای اینکه مسائل سرّی است خیلی از این مسائل ــ خواهید دید که نه، موجّه است» و همین طور فرمودند «امید بنده فقط همین شما جوانها هستید. [بنده] معتقدم به تکیه به جوانها، منتها شرایط زیادی وجود دارد که به آن شرایط باید توجّه کرد و آن شرط اساسی این است که بر مواضع خودتان ماندگار باشید، «استقامت» کنید؛ این‌جور نباشد که به یک تحلیلی برسید، یک قضاوتی بکنید که انقلابی است، درست است و مورد قبول است، بعد بر اثر حتّی یک مانع کوچک، یک تردید، از آن مبنا منصرف بشوید و تبدیل بشوید به یک آدم بی‌تفاوت. مراقب باشید که این روحیه را، این احساس را، این نشاط را، این تحلیل را حفظ کنید.» (۲۲اسفندماه۱۴۰۳) در کنار این دو مورد، رهبری تاکید دارند که «بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند... مگر چنین کشوری می‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، می‌شود... اما حکومتی که می‌خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را می‌خواهد با قدرت بی‌پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می‌داند، مگر مردمش بخصوص جوانان، می‌توانند غیر سیاسی باشند؟!» (دیدار با دانشجویان و دانش آموزان، ۱۳۷۷/۰۸/۱۲) بنابراین، نباید بی‌تفاوت باشیم و نه پُر توقعِ بدونِ علم. و صد البته با هر حرکت و تحلیلی، دیگری را به خروج از دین و ولایت متهم نکنیم. هر کسی موظف است همانند موسی و خضر به علمش عمل کند و مطالبه هم داشته باشد. چگونه موسی می‌تواند نسبت به قتل کودک، سوراخ شدن کشتی مومنین که بنا به علمش نادرست است، ساکت باشد؟ چگونه جوان دغدغه‌مند و مومن نسبت به قتل‌عام کودکان غزه ساکت و خاموش باشد، وقتی پیامبر فرمودند هرکس درخواست برادر مسلمانش را بشنود و به یاریش نشتابد، مومن نیست؟ یا داده‌های اراده‌سازی چون مطالبه سوخت موشک است را بشنود و ساکت باشد؟ او تنها جایی مطالبه‌گر نیست که خضر بگوید، در آن رموزی سری است، که فعلا نمی‌شود. بیاییم کمی قرآنی عمل کنیم. @AFKAREHOWZAVI