❲ ؏ـلیهان . .💚 ❳
و چشم هایی پر راز . . .🤍
نہ در برابر چشمے، نہ غایب از نظرے
نہ یاد مےکنے از ما، نہ میروے از ياد . . : )
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذن به یک لحظه نگاهم بده . .! )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی عطش ، عطش آب نیست . .
گاهی عطش زیارت است که دل ، ماه هاست در آرزوی آن ، بی تاب تر میشود ؛🖤🌱
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر تو :
همدمِ دلتنگی های من! . . .❤️🩹🔗!'
❲ ؏ـلیهان . .💚 ❳
السلام علیک یا امیرالمومنین ، در همین شهر نجف :)
من کور نشدم؛ چشام نمیبینه به جز تو :)!
❲ ؏ـلیهان . .💚 ❳
سلام بر تو : همدمِ دلتنگی های من! . . .❤️🩹🔗!'
enc_16495483731297815291415.mp3
2.74M
من آرامش دارم ، کنجِ صحنِ گوهرشادِ تو : )🖤
#محمدرضانوشهور
ᗩᒪIᕼᗩᑎ_313
❲ ؏ـلیهان . .💚 ❳
🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂 #پارت_بیست_دوم #رمان_اقیانوس_مشرق جوری می گوید که انگار،خود رو به دنیا خطایه می خو
🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂
#پارتبیستوسوم
#رمان_اقیانوسمشرق
_ کسی که امام را رد کند و بر پای خویش تکیه کند و به نورِ چشمِ خودش بَسَنده کند و به قوّه و امیدِ هوا و هَوَس و عقل و فلسفه و علومِ دست سازِ بشر راه پیماید ، جز بیراه و چاه عایدش نمیشود . حکمت و تعقّلی که از خانه معصومان خارج نشود ، حکمتیست دوزخی که هدایت کننده به آتش است! ..
سر مرداند طرفِ راحله :
_ تو هم چیزی بگو دخترم . منکه مشغولِ حرف زدن بشوم ، یادم میرود مخاطبِ من ، تو بوده ای . کلام را به کلام گره میزنم و میگویم و میگویم و پیش میروم . حالا قرار نیست که تا خراسان گوش های نَحیف و کوچکِ تورا بیازارم ... نوبتی هم باشد ، نوبت توست . توهم برای پدرت بگو . چع حرفی برای گفتن داری؟!
راحله لبخند میزند . با دو دست ، کوهانِ شتر را نگه داشته :
_ چه بگویم پدر؟
_ هرچه دوست داری بگو . از هرجا و هرباب که خواستی ..
_ تا یادم هست ، از دهانِ شما کلامی جز حدیث نشنیدم . هرچه بود ، یا کلامِ حق بود که قرآن بود ، یا مناجات بود و کلامِ معصوم . من با [قـٰالَ البـٰاقِر و قـٰالَ الصـٰادِق] بزرگ شده ام پدر! در گوش هایم صدا و کلام و سخنِ دیگری نیست . و همیشه در پسِ آخرین کلامتان ، تشنه تر از پیش ، منتظرِ آغازِ باقیِ سخن بودم . خدا نیاورد روزی را که از کلامتان خسته شده باشم .
پینه دوز با لبخندی از شعف نگاهش میکند و سر تکان میدهد . اشک در چشم هایش حلقه میزند و سر تکان میدهد :
_ بخدا ، من بیناتر از تو دختری ندیده ام راحله جان! من به داشتنِ دختری همچون تو افتخار میکنم ..)
راحله تبسمی میکند :
_ چشم های من از کلام شما نور میگیرد پدر . در حکمتِ خدا شک نمیکنم . راضیام به رضای او و این را از شما یاد گرفته ام .. اگر در این دنیای ظاهری فانوسی به دستم نداد ، در عوض ، در دلم کلامِ شما فانوسی است که به راحتی راه را از چاه باز شناسم ! ..
پینه دوز به طرفِ شتر میآید . دست دراز میکند تا دستانِ راحله را بفشارد . اشک از چشمش جاریست :
_ تنها خدا میداند که چقدر تورا دوست دارم . در این سفر بیش از آنکه برای خودم چیزی طلب کنم ، از سفره ی جود و کَرَمِ امام رضا برای تو حاجت دارم . . .
راحله بر شتر خم میشود تا دستش را به پینه دوز برساند . پینه دوز روی نوک پا بلند میشود و دستِ راحله را میبوسد :
_ خدا رحمت کند مادرت را که تورا برایم آورد .
راحله تمامِ سعیش را میکند تا دستانِ پینه دوز را ببوسد . پینه دوز میخواهد دستش را پس بکشد ؛ اما راحله دستانِ پینه دوز را میانِ دستان کوچکش نگه میدارد و انگشتانِ پدر را میبوسد . پینه دوز سرِ راحله را نوازش میکند :
_ بخدا سوگند ، در این جهانِ مادی هیچ چیز زیباتر از لبخندِ تو نیست راحله جان! ")
اشک را از گونه اش پاک میکند . نسیمِ خنکی به یک باره بر صورتش میوزد . پینه دوز رو به سویی میچرخد و دست را سایبان میکند و به دور دستها خیره میشود . تا چشم کار میکند دست است و دشت! افسار شتر را رها میکند و چند قدم پیش میرود . دورتر ها ، در آسمان ، توده ای خاکستری نظرش را جلب میکند :
_ انگار چیزی به ما نزدیک میشود! . .
_ چه چیزی؟! :/
دقیق میشود . ابروهایش در هم گره میخورد . راحله دستش را دراز میکند و دنبالِ پدر میگردد :
_ کجا رفتی پدر . . .؟!
ادامه دارد . . .!_
.🤍ᗩᒪIᕼᗩᑎ_313🤍.
❲ ؏ـلیهان . .💚 ❳
#معرفی_کتاب نام کتاب : بخشدارِ ۱۴ ساله نویسنده : نشرِ ستارگان درخشان زندگی و خاطرات پسر ۱۴ ساله
#معرفی_کتاب
نام کتاب : از چیزی نمیترسیدم
نویسنده : زندگینامه خود نوشت شهید قاسم سلیمانی .
قسمتی از کتاب :
دخترِ جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیاده رو در حالِ حرکت بود که در آن روز ها یک امرِ طبیعی بود . . در پیاده رو یک پاسبانِ شهربانی به او جسارتی کرد . این عملِ زشت او در روزِ عاشورا بر آشفته ام کرد! بدون توجه به عواقبِ آن ، تصمیم به برخورد با او کردم . . .!
Mahmood Karimi - Ye Madine (128).mp3
4.89M
یه امامی که ، حرم نداره . . )🖤✨
#حاجمحمودکریمی
ᗩᒪIᕼᗩᑎ_313