eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
898 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
161 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
چند وقتی می شد، که کتابی را از کتابخانه امانت گرفته بودم. اما هر وقت؛ که سراغ کتاب می رفتم. هیچ رغبتی در خودم برای خواندن نمیدیم. دلم هم هیچ جوره راضی نمیشد که کتاب را پس بدم. ذهنم بابت این قضیه مشوش شده بود. خسته از اینکه هر دفعه مهلت کتاب را تمدید کنم. این خود در گیری ادامه شد تا اینکه حریف خودم شدم. " شروع به خواندن کتاب کردم. هر چه بیشتر جلوتر میرفتم؛ عطشم برای خواندن این کتاب بیشتر میشد. قصه ی شیرنی؛ که روایت آدم هایی از جنس خودمان را داشت. آدم هایی که چه زیبا قصه ی زندگی شان را سر مشق آیندگان کردند.