هدایت شده از حسین ابراهیمی
ای پدر که در آسمانی
گروهبان که از خواهر و مادر بچه بازجویی میکرد، سروان دست بچه را گرفت و با خود به اتاق دیگر برد.
گفت: بابات کجاست؟
بچه زیر لب گفت: رفته آسمون.
سروان پرسید: چی؟ یعنی مرده؟!
بچه گفت: نه هر شب از آسمون میاد پایین و با ما شام میخوره.
سروان چشم گرداند و در کوچکی را در سقف دید.
#لئوناردو_اوروینا