dastan_haye_kotah_az_saleh_alaa_3__299953.mp3
6.33M
#آن_روزی_که_من_عاشق_شدم
#محمد_صالح_علا
گفتن از عشق مثل آن است که روی زخمی را بخارانی نه بیشتر. مثل دامن گُر گرفته است....
شیشه ها می ریختند و آینه تَرَک برداشت...
دانشجو بودم که عاشق شدم.
امر ذاتی قابل تعمیم است؟
گل چرا گل شده؟
باید چشمهایم را پنهان میکردم.
نوک انگشتانم کل داده بودند.
یکی از نشانه های عاشقی....
از فرط هیجان دستهایم را گم کرده بود. برای نامه نوشتن علاوه بر کاغذ و قلم، دست هم میخواهد.
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344