🔅گشایش یا تمهید
گشایش داستان جای مناسبی برای #تمهید یا #پیشبینی است.
در فیلمها دیدهایم که قهرمان در آغازِ داستان در سالن کاراته مشغول تمرین است. سپس در جایی از فیلم میبینیم که قهرمان از این توانایی خود استفاده میکند.
به این ترفند، «تمهید» میگویند.
در فیلمهای پلیسی تمهید کاربرد زیادی دارد. مثلا در آغاز فیلم، مرد جوانی را میبینیم که در هتل محل اقامتش، مرتب گریم میکند و خود را به شکل پیرمردی فرتوت درمیآورد. برای بیننده این پرسش پیش میآید که چه منظوری دارد.
بعد میبینیم او پس از گریم، به ثروتمند بزرگی شبیه شده است که با استفاده از این شباهت، پول زیادی را از بانک میگیرد و میگریزد.
چخوف داستانی دارد به نام «قفس». در این داستان با مردی آشنا میشویم که به خانه دوستش آمده است تا تپانچهای از وی بگیرد. او تپانچه را برای خودکشی میخواهد. در شروع داستان متوجه میشویم قفسی که یک قناری در آن است، به دیوار آویزان است.
خواننده نمیتواند که کاربرد این قفس در داستان چیست.
مردی که میخواهد خودکشی کند با دوستش دردِدل میکند و میگوید که از دوستان و همسایگانش در روستا خسته شده است؛ چرا که هر بار میخواهد به شهر بیاید، کلی سفارش خرید به او میدهند.
دوستش غمخواری میکند و میگوید: واقعا سخت است که یک کارمند هر روز مقدار زیادی جنس در شهر تحویل بگیرد و در روستا تحویل دهد. پس از آنکه وی موفق میشود مرد را از خودکشی منصرف کند، به هنگام خداحافظی، قفسی را به او میدهد تا آن را در روستا به یکی بسپارد.
اشاره به قفس در شروع داستان یک تمهید یا پیشبینی است. چخوف در جملهی معروفی میگوید:
« اگر در جایی از داستان به تفنگی که بالای بخاری است اشاره کردید، این تفنگ در جایی دیگر از داستان باید شلیک کند.» این گفته چخوف به تمهید اشاره دارد.
در داستان نباید چیزی زیاد و به دردنخور باشد.
#تمهید یعنی:
کاشتن بذرهایی در شروع داستان، و برداشت و استفاده از آنها در بخشهای دیگر.
#افتتاحیه_رمان
@ANARSTORY