eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🌙𓆪• . . •• •• ••᚜‌‌‌‌‌ای اخم و عتابت❗️ رجی از قالی کاشان👌🏼 ای خنده ی تو☺️ سر زده از غنچه ی گلدان🪴 چشمان تو🥰 سر مشق همه نقشه کشانست📈 محبوبترین😘 نقشه ی سرتاسر ایران🇮🇷᚛•• نیما رحمانی ✍🏼 . . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •📲 بازنشر: •🖇 «1290» . . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• انداخته گُل🌸 نانِ تنـــوری، به‌به😍 عاشق شده💚 فنجـ☕ــانِ بلــوری، به‌به👌🏻 صبـ🌤ـح است و تو هستی و بهشتی ابدی🌈 دم آمده🌬 چــایِ سیـبِ قوری، به به😋 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• هرکس به تماشــ👀ــایے رفته است به صحـ🏔ـرایے ما را که منظورے خاطر نَرَود جایے!😍👌🏻 . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• آیا می دانید😎👇 وقتی مرد می بیند همسرش با نوشیدن مورد علاقه اش☕️🧋🥤 ب او می آیدچقدر آرام می شود 😍 و انرژی میگیرد؟؟؟ پس دریغ نکنید♥👆 . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏‏خاله کوچیکه‌م بچه‌ش هر بار که خرابکاری می‌کنه به عنوان یه مادرِ مدرن میشینه باهاش یه عالمه صحبت می‌کنه:) امروز بچه انقدددد کلافه شد گفت مامان تو رو خدا تو رو جون عزیز بیا کتکم بزن ولی انقد حرف نزن😁 :) . . •📨• • 845 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• حال دلتون خوب خوب(:♥️ . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•◟🗳️◞• •• •• 🔔 فوری فوری 🔔 😱 انیمیشنی که حمله اسرائیل به ایران را در آستانه انتخابات پیش‌بینی کرد! | | | | | | . . ◞انتخابات، مظهرحضورمردم◟ 🆔 T.me/Asheghaneh_Halal 🆔 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 🆔 Eitaa.com/Heiyat_Majazi 🆔 Eitaa.com/Rasad_Nama •◟🗳️◞•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• امام رضا(ع) خیلی روزه می‌گرفتند ایشان سه روز روزه در هر ماه را از دست نمی‌دادند و می‌فرمودند: روزۀ این سه روز، مثل روزه گرفتن همۀ سال است🌸🍃 . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_دویست‌وشصت نفسش را با آه بیرون داد و گفت: این
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• _مطمئن باش تو توی اون لحظه بهترین کارو کردی مدارک تو کیف تو و دست تو بود. تو می موندی دست ساواکیا به مدارک می رسید. پس خودتو سرزنش نکن و مقصر ندون اگه تو رو میگرفتن ممکن بود خیلی از علما به خطر بیفتن. همیشه که شجاعت تو موندن و جنگیدن نیست گاهی،شجاعت توی رفتنه _کجا و کی دیدی آدم شجاع فرار کنه؟ _ببخشید اینو میگم ها ولی به نظر من اگه تو با اون همه چیزی که دستت بود می موندی و درگیر می شدی شجاعت نبود حماقت بود. چون خیلی راحت چیزی که ساواکیا می خواستن رو با گرفتن تو به دست می آوردن و الان خیلی از علما و بزرگان که دارن مبارزه می کنن یا تحت شکنجه بودن یا این که حکم تیر یا اعدام شون امضا شده بود. شاید فرارت به مذاق خودت خوش نیومده باشه ولی قطعا کار درستی بوده و به نفع مبارزه تموم شده پس با این فکرای الکی خودتو داغون نکن احمد آه کشید و گفت: دیگه انگار نمی فهمم چی درسته چی غلط فعلا که باید با شرایط کنار بیام تا ببینم خدا چی میخواد احمد دوباره دراز کشید که گفتم: خدا برای بنده اش بد نمیخواد حالا هم یکم بخواب خستگیت دربره سینی را کنار دیوار گذاشتم و چراغ را خاموش کردم. کنار احمد دراز کشیدم و پرسیدم: صبح میری سر کار؟ احمد دستش را از روی پیشانی اش برداشت و گفت: نه .... میخوام اگر بشه برم شهر _شهر برای چی؟ _شیخ حسین می گفت علما برای اعتراض به دستگیری حاج آقا واعظ طبسی و هاشمی نژاد و محامی بیانیه دادن. اگه بشه فردا برم کسب تکلیف کنم بازوی احمد را گرفتم و گفتم: نه تو رو خدا .... _نه تو رو خدا یعنی چی؟ چرا قسم میدی الکی؟ _خطرناکه احمد اگه بری و اتفاقی برات بیفته چی؟ احمد به سمتم چرخید و گفت: به قول خودت کسی منو با این ریخت و قیافه نمیشناسه اتفاقی نمی افته نگران نباش میخوام برم حرم اونجا بعد نماز ظهر اگه شد کسب تکلیف کنم _خودت نرو یه کاغذ بنویس بده کسی جات بره احمد روی صورتم دست کشید و گفت: میخوام اگه شد دیدن حاج بابامم برم. خیلی وقته ازشون بی خبرم _پس منم ببر تا تو بری و برگردی که من از ترس می میرم. _دفعه بعدی می برمت این دفعه نه _اگه بری و دستگیرت کردن چی؟ _نگران نباش طوری نمیشه _حالا چرا فردا؟ بذار یه روز دیگه برو _فردا چون احتمال میدم شهر شلوغ باشه بهترین موقعیته 🇮🇷شادی روح طیبه شهید اندرزگو صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•