eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻سلام. خوبین؟ خوشین؟ برای من روز عقدم هم خنده دار بود و هم استرس زیاد! وقتی رفتیم عقد کنیم شناسنامه همسرم پیش مامانش بوده با بقیه مدارک آورده بود بعد به جای شناسنامه شوهرم، شناسنامه پدر شوهرمو داده بود تو محضر🙈😂 اونا هم اسمشو نوشته بودن وقتی خوندن همه پقی زدن زیر خنده تازه فهمیدن مادر شوهرم چه سوتی‌ای داده😅 دوباره از اول کاراشونو کردن😂😂 ♧👮‍♂| : منتظر سوتی‌های مستمر ایشان هستیم😄 ○نتیجه اخلاقی: ازدواج، سنتی حسنه✋ (8⃣5⃣4⃣) ─┅✵|💫|✵┅─ ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و : 🤓•➲ @Khadem_eshgh . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻چند روز پیش تلوزیون داشت تبلیغ مایع ظرفشویی نشون میداد... طرف گفت: من بعنوان یه آشپز حرفه ای وقت ندارم دو ساعت بذارم ظرفام خیس بخوره..! مامان‌بزرگم از اون ور میگه: تو اگه آشپز بودی ماهیتابه ات اینطوری نمیسوخت..😁😁😂 ♧👮‍♂| : جانا سخن از زبان ما می‌گویی😄 ○نتیجه اخلاقی: آشپزی‌مون رو تقویت کنیم✋ (9⃣5⃣4⃣) ─┅✵|💫|✵┅─ ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و : 🤓•➲ @Khadem_eshgh . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻سلام دوستان گرامے امشب یڪ پشه 🦟 مزاحم آمده بود تو خونه منم کلا از حشرات بیزارم و میترسم با مگس‌کُش دنبالش بودم تا بالاخره بعد از نیم ساعت موفق شدم بکشمش با عصبانیت گفتم 😡 کے میشه تابستون تموم بشه از دست پشرات راحت بشیم شوهرم و دخترم گفتن چییییے 😜😂😂 پشه و حشرات رو اشتباهے پشرات گفتم! بعد از خنده اونها متوجه شدم به قول دخترم دوباره حماسه آفریدم😢😂😂 ♧👮‍♂| : حماسه‌ای جاویدان از نوع پشره😄 (0⃣6⃣4⃣) ─┅✵|💫|✵┅─ ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و : 🤓•➲ @Khadem_eshgh . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻سلام بر عاشقانه حلالی‌ها. من به دو خیلی علاقه دارم. خوابگاه دانشجویی که بودیم یه رفیق شیرازی داشتم وقتی بهش میگفتم بیا بریم بدویم، میگفت: بدوئیم؟؟؟ کاکو من ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ، ﻧَـﻔَـﺴَـﻢ ﻣﯿﮕﯿـﺮﻩ😂😂😂 ♧👮‍♂| : مرزهای تنبلی رو چند پله جابجا کردن😄 ○نتیجه اخلاقی: ورزش کنیم✋ (1⃣6⃣4⃣) ─┅✵|💫|✵┅─ ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و : 🤓•➲ @Khadem_eshgh . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻من یکی از خاطراتم شب خواستگاریم بود با کلی استرس شب خواستگاری به پدر شوهرم چای تعارف کردم؛ طفلک یکی برداشت حواسم نبود فکر کردم میوه ست دوباره گفتم تورو خدا بفرمایید تعارف نکنید طفلک به نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد و گفت چایی رو یکی برمیدارن دخترم 😂😂😂 از همون موقع تو افق محو شدم😂 ♧👮‍♂| : سیاست ندارینا! میگفتین قند منظورمه😄 ○نتیجه اخلاقی: به جوونامون سخت نگیریم✋ (2⃣6⃣4⃣) ─┅✵|💫|✵┅─ ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و : 🤓•➲ @Khadem_eshgh . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻ما یه بار رفتیم خونه جاریم که تازه ازدواج کرده بودن برا پاگشا دعوتش کنیم؛ بنده خدا میوه آورد، کیوی🥝 هم بود که پسرم داد زد عهههه مامان سیب زمینی مودار😜😐 الان بیست سالی میشه که خانواده همسرم به کیوی میگن سیب زمینی مودار😁😂🥝 ♧👮‍♂| : لابد به داخلشم میگه نیمروی سبز😄 ○نتیجه اخلاقی: به بچه‌هامون اسامی میوه‌ها رو یاد بدیم✋ (3⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻رفته بودیم خونه خالم مهمونی... من و همسری رو پاگشا کرده بودن. شوهرخاله ام مدام بهمون تعارف میکرد که میوه پوست کنیم. خلاصه وسطای مهمونی، یهو خیز برداشت سمت میز. من فکر کردم دولا شده که برامون میوه پوست کنه. فریاد زدم نه تو رو خدا. زحمت نکشین. خودمون برمیداریم. دیدم یه کم با تعجب نگاهمون کرد، بعد یه دستمال از رو میز برداشت و همینجور که برمیگشت سر جاش گفت پس خودتون پوست بکنین😕 یعنی از شدت ضایع شدن زمینو گاز میزدم. بیچاره میخواست دستمال برداره، کاری به ما نداشت اصلا!!!!😂😂😂 ♧👮‍♂| : این حجم از ضایع شدن سابقه نداشته😄 ○نتیجه اخلاقی: حواسمون به عروس‌دومادا باشه✋ (4⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻این سوتی دختر عمه ام هستش، میگفت: خونمون رو رنگ و نقاشی میکردیم، هر روز دو تا نقاش میومدن تا عصر کار می‌کردند، مامانم براشون جدای از میوه و... توی ظرفی کشمش و گردو ریخته بود گذاشته بود روی یه تخته ای که سر راه من بود، منم هر بار که میرفتم میومدم هی ازون ها برمی‌داشتم میخوردم، نگو نقاشه زیر نظرم داشته و حرص می خورده😒 سری بعد که اومدم رد شم تا دست انداختم کشمش بردارم دیدم عه ظرف خالیه😱 بعد فهمیدم نامرد از درد اینکه من نخورم همه اش رو ریخته تو جیبش 😂😂😂 ♧👮‍♂| : با این تفاسیر و حواس جمعی نقاش بعید میدونم نقاشی خوبی از آب درومده باشه😄 ○نتیجه اخلاقی: شیطنت بچه‌ها رو تحمل کنیم✋ (5⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾‌👀. 『 🙊 』 . . 🔻بچه که بودم از توی کویر رد میشدیم... یک سری درختچه بود که مامانم بهم گفت اسمشون درخت گزه! من هم فکر کردم درختیه که میوه اش گزه😋 از این گزهای اصفهونی..🤪 تا مدتها درگیری ذهنیم این بود که پس اون پسته ها چطوری رفتن توش🙄 آخرش نتیجه گرفتم یک زمانی میان رو درختها مغز پسته میریزن میره تو میوه اش😂 ♧👮‍♂| : واقعا برای ما هم سوال بود🤭☺️ که خداروشکر شما حلش کردین😐 ○نتیجه اخلاقی: قدر ایران و سوغاتی‌های تک‌تک شهرهاش رو بدونیم✋ (6⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾‌👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀. 『 🙊 』 . . 🔻سلام به همه دوستان عزیزم چقدر به بعضی سوتی ها میخندم دمتون گرم حالا سوتی من: عید غدیر بود گفتیم خودمونو تحویل بگیریم بریم بیرون غذا بخوریم😋 با همسرجان و بچه ها نشستیم حالا رستورانم شلوغ هااا گفت چی میخورین منم خنگم نمیدونم چه فعل و انفعالاتی تو مغزم رخ داد گفتم: اکرم جوجه بیارین🙄🙄 حالا خودمم میگم اسمش چه عجیبه حالا اد همون موقع همه ساکت شدن دیدم یه دفعه همه به اتفاق همسرم دارن میخندن شوهرم گفت منظورش اکبر جوجه اس😂😂😂 اصلا فکر نمیکردم همچی سوتی بدم🤓 ♧👮‍♂| : اکرم و اکبر فرقی نمیکنه مهم رُب انارشه😄 ○نتیجه اخلاقی: تفریح خانواده در اولویت‌مون باشه✋ (7⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾‌👀. 『 🙊 』 . . 🔻سلام. رفته بودیم مهمونی خونه خالم ظرف میوه رو که آوردن، پسرکوچولوم در کمال تعجب گفت: این چیه مامان🤔 نگاه به میوه کردم و با خجالت گفتم: شلیل🤦‍♀ آخه بچه تو نمیدونی شلیل چیه؟ خب قشنگ بگو میوه بده😂 اما به همینجا ختم نشد ادامه داد: من تا حالا نخوردم🙄😰😂 خدایا منو سوسک کن😂 ♧👮‍♂| : احیانا خودتون از سوسک نمی‌ترسین!؟😄 ○نتیجه اخلاقی: ویتامین بچه ها رو بشرط مقدور، تامین کنین✋ (8⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾‌👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾‌👀. 『 🙊 』 . . 🔻یکبار عید قربان بود و آقای همسر در حال ذبح گوسفند در حیاط خانه پدری بنده؛ پسرم دو رو برش می چرخید، همسرم هم دوست نداشت اون لحظه ذبح ببینه دعواش می کنه برو تو خونه😒 ما دور هم نشسته بودیم و بساط چای آماده دیدم پسرم با اخم😡 وارد شد و اومد سمت من و با جدیت تمام گفت: مامان خانم! یه روز بهت وقت می دم از این بابا جدا شی و یک بابای خوب و مهربون پیدا کنی☹️ من در حال پردازش این تهدید در ذهنم بودم که پدرجان پیش دستی کردند و گفتند: پسرم سه روز که هیچ، سه سال هم وقت بدی پیدا نمیشه، بی شوهری بیداد می کنه😂😂 (خب پدر من چرا جای من جواب میدی من با بچه صحبت می کردم شاید قانع می شد بیشتر مهلت میداد😅😅🤣) ♧👮‍♂| : شوخیشم خوب نیست👌☺️ ○نتیجه اخلاقی: قدر داشته‌هامون رو بدونیم✋ (9⃣6⃣4⃣) ''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و . . •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾‌👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal