eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . مانی دستهایش را در هوا تکان میدهد :_چی؟محاله!فکر کن یه درصد من دوباره این جلو بشینم... نیکی خانمت بیاد جلو من میخوام برم بخوابم. در را باز میکنم. مانی کنار میکشد،پیاده میشوم و با انرژی به مسیح میگویم +:خسته نباشی مسیح پرانرژی‌تر از خودم میگوید:سلامت باشی حاج خانم. دلم میریزد. لبخندی میزنم و نگاه گرمم را بین اجزای مهربان صورتش میگردانم. اینبار رو به مانی میگویم:مسئله‌ای نیست آقامانی من جلو میشینم،شما پشت بشینین و استراحت کنین مانی لبخند شرارت باری میزند و میگوید:تا این نیکی خانم هست که من غم ندارم... یاد بگیر تو مثلا برادر خونی من هستی! روسری و چادرم را مرتب میکنم و اینبار سوار صندلی جلو میشوم. مسیح پشت رول مینشیند و همچنان صدای غرغرکردن مانی را از صندلی عقب میشنوم! مسیح با لبخند دستش را روی دنده میگذارد و نگاهم میکند:یه فنجون چایی برام میریزی؟این آقامانی که فقط داشت چرت میزد! مانی از پشت میگوید:الهی کچل شه اونی که دروغ میگه! لبخندی میزنم و فلاسک را برمی دارم. آرامش در هوای ماشین جریان دارد. * هوای خوب و نسبتا خنک دریاکنار را با تمام وجود میبلعم. این هوا انرژی خاصی دارد. روح دارد. جلا میدهد زندگی را. صفا میبخشد به ریه‌ها.. حسابی به جانم نوش میشود. 🔖لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ¤📄به قلم: 𐚁 سِپُردن‌ِاِحساسات‌به‌ڪاغَذِسِپید ╰─ @Asheghaneh_Halal . 📚 ⏝