📚
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_ششصدوبیستوشش
به موجهایی که پیدرپی سر به سقف صخرهها میکوبند خیره میشوم.
چقدر واژه برازندهی مسیح است.
"مرد"
"کوه"
"پشتوانه"
داشتن حمایت مردی مثل او،قطعا داشتن تمام دنیاست.
صدای آرام مانی،را میشنوم.
:_خواستم بگم،میدونم که مسیح همیشه کنارته،مراقبته،هواتو داره...ولی اگه قابل بدونی برادری
منم داری..همیشه...
شاید مثل مسیح قوی نباشم،ولی به اندازهی دستای خالیم و شونههای کمجونم تحمل درد و
دلهای خواهرم رو دارم..
با لبخند به مهربانی اش پاسخ می دهم و دوباره به ساحل مینگرم.
صدای خندهی بلند مانی،ابر فکر و خیال را بالای سرم پاره میکند.
:_کجایی نیکی خانم؟
حالا تو بگو ببینم داشتن برادرشوهری مثل آق مانی چه حسی داره؟
لبخندی از تهدل میزنم.
قطعا کنار او بودن موهبتی بزرگ است.
و محبتهای برادرانهاش که هیچوقت تجربهاش را نداشتهام.
+:حس فوقالعادهایه..عالیه اصلا...
لبخند میزند و با شیطنت میپرسد:داشتن شوهری مثل مسیح چی؟
نگاهم را میدزدم و چشمهای متلاطمم را به امواج خروشان می دوزم.
هیچ جوابی ندارم.
مسیح شوهرم هست و نیست.همسرم هست و نیست.
همخانهام هست و نیست.
در دلم هست و نباید...
صدای دو بوق از پشت سر میآید.
از جا میپرم.
🔖لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
¤📄به قلم: #فاطمه_نظری
𐚁 سِپُردنِاِحساساتبهڪاغَذِسِپید
╰─ @Asheghaneh_Halal
.
📚
⏝