•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#رمان_ضحی
#قسمت_صدوشصتوشش
حالا اگر مردم امام رو نخواستن چه باید کرد؟
خدا صبر میکنه تا مردم رشد کنن
حالا مردم چجوری رشد میکنن همینجوری؟
نه قطعا به کار تربیتی نیاز هست
خب کی قرار بود کار تربیتی کنه از طرف خدا؟
باز هم همون امام
پس وظیفه آماده سازی باز با همون امامه
راجع به هزینه رشد هم صحبت کردیم
هزینه رشد اجتماعی رو امت و امام با هم میپردازن
بیشتر هم امام...
اون سهمی که گفتم منظورم این بود
بزرگترین نوع امتحان همینه
یادته گفتم برای برداشتن جسم داغ کدوم انگشت رو میفرستی؟
اونی که مطیع تر و مطمئن تر و قوی تره
امام هم در امت همین کار رو میکنه
جسم های داغ رو برمیداره!
در مقاطع مختلف تاریخی کار های سخت رو انجام میده تا مدل تربیتی بسازه
ژانت سر تکون داد: خیلی پیچیده شد
_الان مصداقی توضیح میدم
برگردیم به شرایط صدر اسلام
یادته درباره مصاف تمدنی حق و باطل برای تعیین سرنوشت زمین حرف زدیم؟
خب اینجا با ظهور اسلام و تکمیل ولایت و پا به هستی گذاشتن انسان های کامل یعنی همون ائمه نصرت بزرگی نصیب جبهه حق شده که میتونه توازن این معادله رو به نفع ما بهم بزنه
فقط اگر مردم بخوان!
گفتم همه چیز با آگاهی مردم پیش میره
خب در این شرایط طبیعتا طرف مقابل یعنی جبهه باطل هم ساکت نمیشینن
سعی میکنن از مردم به نفع خودشون استفاده کنن و این فرصت رو بسوزونن
اول که متناسب نشانه ها و طبق اسناد تاریخی* این شجره خبیثه که لیدرش یهوده و پیاده نظامش هم مشرکین فعال میشه برای ترور پیامبر*
اما کاری از پیش نمیبره و پیامبر به دنیا می آد به نبوت میرسه قرآن نازل میشه و حکومت اسلامی پا میگیره
چون خدا اراده کرده اسلام با شاکله و ساختارش در تاریخ قدعلم کنه
اما لایه جدیدی که میشه باهاش وارد شد و این ساختار رو از بین برد یا استحاله کرد و آزمون رشد امته، یعنی #نفاق، دقیقا همون فضای مطلوبیه که اینا ازش وارد میشن
چیزی که قرآن یک خط در میون تذکرش رو میده
مثلا ابوسفیان مسلمان شده!
و خیلیای دیگه
اینا آرزوشونه صاحب میراث خلافت بشن و بکننش اون چیزی که میخوان
چیزی که دیگه اسمش اسلام یا همون برنامه الهی نباشه
یه بهانه برای حکومت اشرافی باشه!
برای همینم خودشون رو به پیامبر نزدیک میکنن با دختر دادن و به امید نوه دار شدن و گره خوردن با نسل پیغمبر و کارهای اینچنینی...
قسمت اول رمان ضحی👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/71020
.
.
•🖌• بہقلم: #شین_الف
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوشصتوشش
عمو سرش را بلند میکند،با دست روی پیشانی اش میکوبد و زیرلب میگوید:من چقدر احمقم...
پاهایم از یک جا ایستادن خسته شده اند،اما نه...
پاهایم دیگر تحمل این همه فشار را ندارند.
حرکت میکنم.
عمو هم به دنبالم..
وارد اتاق میشوم و در را پشت سرم باز میگذارم. عمو داخل میشود.
روی تخت مینشینم.
عمو حتی لبخند هم نمی زند.
پس بیدارم!
:_نیکی منو ببخش...من شرمنده ام...
+:عمو؟
:_از همونجایی ضربه خوردم که خودم میدونستم..
+:عمو؟
:_کنترلم رو از دست دادم...حرفایی زدم که نباید...
+:عمو؟
:_نیکی ببخش منو...قول میدم درستش کنم
+:عمو؟؟ تقصیر شما نیست... این دفعه خودم باید دست به کار بشم...خودم با بابا صحبت
میکنم...
صدای موبایل عمو از کنارم میآید..
برش میدارم و نگاهی به صفحه اش میاندازم:مسیح
با بی تفاوتی سرم را برمیگردانم و موبایل را به طرف عمو میگیرم.
ذهنم،حوصله ی درگیری راجع این آدم را ندارد.
عمو از اتاق بیرون میرود..
خدایا،تنهایم نخواهی گذاشت...میدانم..
*
چند تقه به در میزنم. صدای آرام بابا بلند میشود:بیا تو
در را باز میکنم و وارد اتاق میشوم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•