༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) پسرک مدینهای،
وقتی کاروان از اربعین برگشتن،
دید باباش خیلی ساکته.
گفت: «بابا! چرا چیزی نمیگی؟»
باباش با صدای گرفته جواب داد:
«پسرم… بعضی روزا،
حرف زدن خیانته به بغض…»
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی کسی که حتی
وقتی حرف نمیزنه،
داره بلندترین گریه رو میکنه 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) یه پسر مدینهای بعد از اربعین
کنار باباش نشست و گفت:
«بابا! چرا زینالعابدین با اون همه داغ،
هنوز خم به ابروش نمیاد!؟»
بابا جواب داد:
«پسرم… بابایی که
پشتش به حسین گرمه،
زمین میخوره، ولی نمیشکنه…»
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی تکیهگاهی که حتی تو شکست،
بهت یاد بده چطور دوباره بایستی 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) پسر بچهای تو کوچههای مدینه،
به دوستش گفت:
«بابای تو هنوز بهت نصیحت میکنه…
اما من بابامو از دست دادم،
فقط وصیتاش مونده…»
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی حتی وقتی نیست،
راهی برات بذاره که گم نشی 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) مدینه پر از بغض بود.
یه جوون به قبر باباش نگاه میکرد
و میگفت:
«بابا، میگن زهر بهت دادن…
من هرچی غذا جلو روم میذارن،
میترسم یاد تو میفتم..»
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی حتی داغش،
میتونه تا ابد طعم زندگیتو عوض کنه 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) حسن و حسین علیهالسلام
نشسته بودن کنار بستر پیامبر(ص).
باباشون آخرین جمله رو گفت:
«من میرم، ولی قرآن و عترت رو
براتون میذارم…»
و بعدش دیگه فقط اشک بود.
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی حتی وقتی میره،
بازم چیزی بذاره که دستتو بگیره 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) میگن وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفت،
حسن(ع) و حسین(ع) کوچیک بودن…
هر دو دنبال باباشون میگشتن،
اما علی(ع) مجبور بود با همون دستهایی
که در بدر و احد شمشیر زده بود،
این بار کفنِ رسولالله رو جمع کنه…
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی حتی وقتی بزرگترین غم دنیا
سراغت میاد، دلت نمیاد بچههات بیپناه
بمونن… 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) میگن وقتی امام حسن(ع) رو
با زهر مسموم کردن،
تیرها هم راهشو به سمت بقیع بست…
بچهها میگفتن:
«بابام دیگه نمیتونه برگرده خونه…»
و حسن(ع) فقط صبر میکرد،
تا مبادا دل فرزندانش بیشتر بلرزه…
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی با زهر و تیر هم بسوزی،
باز نمیذاری بچههات بیپناه شن… 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) میگن وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفت،
امام حسن(ع) کوچیک بود، دنبال باباش
میگشت…؛ سالها بعد هم همون پسر،
خودش بابا شد؛ ولی بچههاش باید با
چشم خودشون میدیدن که چطور باباشون
با زهر مسموم کردن… 🖤
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی هر چی غم بخوره،
دلش نمیخواد بچههاش بیپناه بشن…
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) روزی که امام حسن(ع)
با زهر جفا زمینگیر شد،
بچهها دور بسترش نشسته بودن…
یکی پرسید: «بابا چرا دیگه مثل قبل
برامون قصه نمیگی؟»
بابا فقط لبخند زد،
که بچهها غم غربتشو نفهمن…
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی حتی وقتی زهر،
تمام جونشو میسوزونه،
دلش نمیخواد بچهها
بیپناهی ببینن… 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩) روزی که خبر شهادت امام رضا(ع)
رسید، بچهها دیدند پدرشان چقدر مظلوم
و تنها رفت…
هیچکس نبود دستش را بگیرد، فقط
خاطرهی مهربانیهای بیپایانش ماند🖤
📝 ته ماجرا؟
بابا یعنی حتی وقتی دنیا دست به دست
ظلم میشود، یادش میماند که فرزندانش
نیاز به امنیت و امید دارند… 🖤
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𐚁 ٰپُشتَمِه، دُرُسْتْ مِثْلِ عَلَمْداٰرِ کَرْبَلا
╰🖤─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩 رفتم خونه، بابام داشت با گوشی
بازی میکرد😅
گفتم: «بابا کمکم کن یه چیزی یاد بگیرم!»
گفت: «یادگیری؟ الان؟! بذار اول رکوردم رو
تو بازی بشکنم، بعد بشین درس بخونیم!»😏
گفتم: «باشه، پس تو بازی شکست بخور،
بعد من درس بخونم!»😂
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
.
𐚁 اینجاباباهامیدوندارن
╰─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻
༻🧔🏻♂
•. #منو_بابام .•
.
.
📩 براتون مهمون میاد،
شام هم میمونه؛ همتونم خوشحالین؟😐
یه سری خونه ما مهمون اومد نزدیک شام
بابام برگشت گفت: میرسید برین خونه
شام بذارین؟ دیرتون نشه😱
دیگه هیچ وقت نیومدن خونمون 🙊😂
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
.
𐚁 اینجاباباهامیدوندارن
╰─ @Asheghaneh_Halal
°
🧔🏻♂༻