عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_دویست_وشصت_وهشت - از نتیجش. آرامشی که اون داره کمتر کسی داره. همه تلاش
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_دویست_وشصت_ونه
شروین نگاهی به شاهرخ که همانطور با گوشی ور می رفت حرف می زد انداخت و دوباره سرش را به طرف خیابان برگرداند. شاهرخ سربلند کرد و کمی با نگاهش در پیاده رو جستجو کرد و گفت:
- اینجا نگه دار باید یه چیزی بخرم
تا ساعت چهار اکثر کارها تمام شده بود. شروین و شاهرخ دم بیمارستان منتظر علی بودند. بالاخره سر و کله اش پیدا شد.
- من با ماشین خودم میام
- سوار شو بریم. به اون لگن هم می گن ماشین؟
- خب اگه با شما بیام ماشین خودم می مونه. اونوقت صبح بدون ماشین می مونم
شاهرخ با لحنی خاص گفت:
- تو هم مثل بقیه با وسایل نقلیه عمومی بیا
و کلمه وسایل نقلیه را چنان با لحن ادبی گفت که بالاخره علی رضایت داد سوار شود.
- نکته آموزشیش بود؟
- دقیقاً! با اون پراید داغونت آبروی ما رو هم می بری
- حالا وقتش می شه برای همین لگن التماس کنی
قبل از اینکه شاهرخ جوابی بدهد شروین گفت:
- شاهرخ؟اگر ماشین نبود کافیه اشاره کنی
شاهرخ و علی که هر دویشان دهانشان از این طرفداری غیرمنتظره باز مانده بود نگاهی به هم انداختند.شاهرخ خودش راجمع و جور کرد.
- واووو! حال کردی؟ دیگه برام کلاس نذار
بعد با قیافه ای جدی رو به شروین ادامه داد:
- قربون دستت شروین. فردا اون بنز رو بیار. یه جلسه کاری مهم دارم
شروین دنده را عوض کرد و گفت:
- حالا من یه چیزی گفتم. جنبه داشته باش
علی خنده اش گرفت ولی آمبولانسی که از کنارش رد شدباعث شد خنده اش فروکش کند. شاهرخ برگشت چیزی بگوید که دید علی ساکت شده و توی فکراست.برای اینکه اذیتش کند گفت:
-زندگی پر از ناامیدیه. خیلی بهش فکر نکن
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_دویست_وشصت_ونه شروین نگاهی به شاهرخ که همانطور با گوشی ور می رفت حرف می
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_دویست_وهفتاد
علی که انگار حرف شاهرخ را نشنیده باشد گفت:
-یاد هادی افتادم. وقتی صبح باباش رو آوردن رنگش پریده بود. یکی دوبار نزدیک بود از حال بره. باباش سکته کرده بود. هرچی شوک زدیم فایده نداشت و آخرش...
مونده بودم چطور بهش بگم. وقتی فهیمد عکس العمل خاصی نشون نداد. ولی از چشماش معلوم بود حالش خرابه. گفت می خواد با باباش تنها باشه. با اینکه می ترسیدم ولی گذاشتم بره تو و خودم جوری که نفهمه از پشت در حواسم بهش بود. بالای سر باباش ایستاد، دست گذاشت روی سرش و پیشونیش رو به پیشونی باباش چسبوند. برخلاف تصورم خیلی آروم خداحافظی کرد
شاهرخ کمی به علی خیره ماند و بعد برگشت. با یادآوری غم هادی همه ساکت شدند. شروین از آینه بغلش می توانست اشک های علی را ببیند...
خانه شلوغ بود. صدای گریه و قرآن با هم مخلوط شده بود. علی از یکی از جوانهایی که توی حیاط بودند پرسید:
-ببخشید، آقا هادی کجان؟
-توی اتاق خودشون هستن. مهمون دارن
- کدوم اتاق؟
پسر به گوشه ای اشاره کرد و گفت:
-اونجا. اما گفتن فعلاً کسی نیاد
علی از پسر تشکر کرد و متعجبانه رو به شاهرخ گفت:
- مهمون خصوصی؟ مشکوک میزنه!
شاهرخ به اتاق نگاه کرد. یکدفعه حالش عوض شد. علی که قیافه شاهرخ را دید گفت:
-چی شد ؟
-نمی دونم چرا دلشوره دارم
خودش را گوشه حیاط رساند و توی سایه به دیوار تکیه کرد . علی و شروین روبرویش ایستادند.
- چت شد یه دفعه؟
شاهرخ سری تکان داد و گفت:
-نمی دونم. حالم خوب نیست
و نگاهش رابه در اتاق دوخت. نمی دانست چرا این اتاق اینقدر برایش مهم شده! دلشوره مرموزی بود. انگار قرار بود خبر مهمی بشنود! علی دستش را گرفت تا نبضش را بگیرد. یکدفعه در اتاق باز شد. دلشوره اش تبدیل به حالتی عجیب شد.
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
[• #مجردانه♡•]
//💞
برخے روانشناسان توصیه مےڪنند با مردے ازدواج ڪنید ڪه خواهر دارد و یا با مادرش رابطه اش عالیست !چون او با دنیاے زنها بیشتر اشنا شده و احتمال اینڪه از شما توقعات غیرمنطقے داشته باشد ڪمتر از بقیهے مردان است. البته نه در حدے ڪه شمارو ول ڪنه و وابسته اونها باشه.
//💞
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
[• #ویتامینه ღ •]
🍃•|•ڪدام حرف ها را
نباید به شوهرتان بگویید•|•🍃
•💟•مردها در بسيارے
از مواقع به خاطر اشتباههاے
خانوادهشان شرمنده مےشوند اما
وقتے خط و نشان ڪشيدنهاے همسرشان
را مےبينند و احساس مےڪنند در دعواهاے
زن و شوهرے مظلوم واقع شدهاند، تصميم
به انڪار اشتباههاے خانواده خود و
جبهه گرفتن در برابر حرفهاے
همسرشان مےگيرند...
•💟•آنها به اين فڪر
نمےڪنند ڪه رفتار خانوادهشان
درست بوده يا نه، بلڪه تنها مےخواهند
در يڪ بحث زن و شوهرے بازنده نباشند.
اگر نمےخواهيد حمايت همسرتان را از دست
دهيد، شڪايتهاے هر روزهتان از
اشتباههاے خانوادهاش را بر
سرش آوار نڪنيد.
•💟•يڪ توصيه مفيد...
حساب خانواده همسرتان را از
او جدا ڪنيد و تا زمانے ڪه اشتباهے
را در رفتار شريڪ زندگےتان نديدهايد،
بهخاطر خطاهاے ديگران او را مجازات نڪنيد.
#اینرسمشہ...😌✌️
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•🍹•] @asheghaneh_halal
..|🍃
#طلبگی
..|✨حرم مطهر حضرت #امام_رضا علیهالسلام نعمت بزرگ و گرانقدری است که در اختیار ایرانیهاست، عظمتش را خدا میداند، بهحدی که #امام_جواد علیهالسلام میفرماید:
🍃«زِیارَةُ أَبی أَفْضَلُ مِنْ زِیارَةِ الْحُسَینِ علیهالسلام لأِن الْحُسَینَ علیهالسلام یزُورُهُ الْعامةُ وَ الْخاصةُ، وَ أَبی لایزُورُهُ إِلا الْخاصةُ؛
زیارت پدرم از زیارت امام حسین علیهالسلام افضل است، زیرا امام حسین علیهالسلام را عامه و خاصه زیارت میکنند، ولی پدرم را جز خاصه (شیعیان دوازده امامی) زیارت نمیکنند».🍃
لذا #کرامات از ضریح آن حضرت بیشتر از ضریح امام حسین علیهالسلام ظاهر میشود. بنابراین، ایرانیها باید نعمت حرم حضرت امام رضا علیهالسلام را که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند.
#مـنـبـع: در محضر بهجت، جــ۱ـ، صــ۳۲۸ـ
•• @asheghaneh_halal ••
..|🍃
••🕊••
#چفیه
گـم میشوم میان
دلتنگےهایم
و محـو
نگاهت ڪه مشتاقانه
پرواز را
به انتظار نشسته اے...•💔•
#همسرانشهدا
#دلتنگے
•• @Asheghaneh_halaL ••
••🕊••
😜•| #خندیشه |•😜
تُپـــل خان☝️:)
دوســـت دارم به ایران بـــروم!☺️
داداش قبــل از تو خیلیــها آرزو داشتن
بیـــــان ایران✋
امــــا برو تحـــقیق ڪنـ ببین الان ڪجان!
اصلا چرا راه دور بریم😁
همـــین ربع پهــلوی✋
هر هفتـــهـ قرار میزاره
چهــارشنبه بــــیاد ایران😂
امـــا بیشتــــر تو خواب مےبینه!👊
تـــو هم بخواب!
حتمـــا آرزوت برآورده میشه!😅
[ وزیـــر امور خارجه فعلے]
رئیس سازمان سیا اسبق😉
سیاست در طنزترین حالت ممڪن اینجا😎👇
•|😜|• @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• #شهید_زنده •]
••🏃اهل مسابقه هستی؟!
••🍃میخوای بدونی چطور میشه
برنده شد؟!😃
••📲اوصیکم بدانلود👌☺️
#برندهشو
#استادپناهیان
ـشھید اند،امـا زندھ😌👇
[•🕊•] @asheghaneh_halal