•.♥️'' ⃞.•
⸤ #پشتڪ🌱 ⸣
.
.
-[ الهے خدا برات بخواد ..☺️💙 ]-
.
.
⸤شِڪوھ از پیلھ مَکُـن
پروانگے را آغاز کـُن..❥'⸣
•.♥️'' ⃞.• Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀.
『 #سوتے_ندید 🙊 』
.
.
🔻تازه ماشینمون رو عوض کرده بودیم...
یه هفته شده بود تقریبا رفتیم سر صبح
آزمایشگاه... از در اومدم بیرون
دیدم ماشین نیست... بلند گفتم ماشینمون
کووووووووووووووووووووو...😢
وااااای همه برگشتن ببینن چی رو دزدیدن...
یهو شوهرم گفت اونه بریم سوار شیم😂...
یادم رفته بود ماشینمون رو عوض کردیم!
اومدیم تو ماشین شوهرم گفت کاش یه تست
از مغزت میگرفتن😕
♧👮♂| #ادمین_نوشت:
دکتر خوووب میشناسیم
خواستین آدرس بدیم خدمتتون😄
○نتیجه اخلاقی:
حواس جمع باشیم✋
#سوتـے(3⃣5⃣4⃣)
#ارسالے_ڪاربران
─┅✵|💫|✵┅─
''📩'' ارسال سوتے قابل نشر و #مذهبـے:
🤓•➲ @Khadem_eshgh
.
.
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡👀. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Γ..🐹'' ⃝
【#نےنے_شو'👼🏻' 】
.
.
تمت، تمت، من چلا جایی لو نمیتونم ببینم😱؟
مامانی باز لفتی سر دوشیت😐📱؟!
بیا من اینجا نمیتونم تو رو پیدا تنم😫.
مجه جایم باشک بازی میکنی🤨؟!
یا نکنه من لوح سرجردان شدم بیام تولو بخولم👻؟
🤓•|#نےنے_لغت↓
😵تمت: کمک
👻دوشیت: گوشیت
😵جایم باشک: قایم باشک
👻لوح سرجردان: روح سرگردان
.
.
اینژا گُردانِ کوشولوهاے خوگشِلہ😎👇🏻
Γ..🐹'' ⃝ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°(♥️📚)°
#عشقینه 🍃
.
.
°•رمانِ : 'عشقِمقدس '
[ قسمتهایِ صدویکم تا صدوپنجم💛 ]
کپےتنها با ذڪرمنبع موردرضایتاست ☺️.
.
.
°♥️📚 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
˹.🌼 ⃟✨.˼
❲ #آقامونه ❳
.
.
◍⃟❣فدایت چون کنم
بپذیر جانا💚
◍⃟😌 چرا کاین سر
تمنای تو دارد🌸
✍/ #فیض_کاشانی
.
.
•📿 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
•🖼 #نگاره‴ 1479 ‴
•🌱 #بازنشر :: #صدقه_جاریه
- اۍبرقِخَندھھایتازآفتابخوشتر..♡'
˹.🌼 ⃟✨.˼ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
#صبحونه 🌻⃟•°
.
.
•|🍃✨💓|•صبح آمد دفتر این زندگی را باز کن
زیستن را با سلام تازه ای آغاز کن•|😍🌼❤️|•
.
.
↵ چھبِگویمسَحرتخیر؟!
طٌخودتـصٌبحجَهانۍـ 🤩👇🏻
🌻⃟•°➩ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
#همسفرانه ❥'
.
.
شاید علاقهاش را خیلی به من نمیگفت، ولی در عمل خیلی به من توجه میکرد.😊
با همین کارهایش غصه دوری از خانوادهام یادم میرفت.😢
حقوق که میگرفت، میآمد خانه و تمام پولش را میگذاشت توی کمد من.😁
میگفت: «هر جور خودت دوست داری خرج کن».
خرید خانه با من بود. اگر خودش پول لازم داشت میآمد و از من میگرفت.😅
هر وقت هم که دلم برای پدر و مادرم تنگ میشد، آزاد بودم یکی دو هفته بروم اصفهان.😍
اصلاً سخت نمیگرفت. از اصفهان هم که بر میگشتم، میدیدم زندگی خیلی مرتب و تمیز است. لباسهایش را خودش میشست و آشپزخانه را مرتب میکرد. 🤗
به روایت همسر شهید یوسف کلاهدوز🌱
#عاشقانههای_شهدایی 🕊
.
.
˼ -گاهگـٰاھِ ٺو مۍارزَد بھ أَبَدهـاے هَمـھ👇🏻
˹ •⃝⃡💙❥• Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•"✾͜͡🍬.
〖 #ریحانھ 🤍〗
.
.
🦋°وقتی با چادر
°📘شبیه مادرِ سادات میشوی،
🦋°نیازی به تعریف از آن نیست..!
°📘دختر، همیشه نگاهش معطوف
🦋°به مادر است..!
.
.
- درلَفافھٔخورشید؛
ٺُوتندیسِروشنےازنورۍ😌🌤
"✾͜͡🍬. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal