kesa-hadadiyan_0.mp3
2.09M
🖤'
#خادمانه | #ثمینه
• شب یازدهم چلھے حدیث ڪساء •
- حدیث کساء را باید با توجه و حضور قلب خواند تا اثر وضعی اش را در زندگیات ببینی.🌱
+درد و دل و حاجترواییهاتون:
@Daricheh_khadem
#ختم_چهل_روزه
#التماس_دعا
#حاجتروابشید💚
- عالَمبھفَداےچادرخاڪےتو، یازهرا👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
🖤'
∫°🍁.∫
∫° #صبحونه .∫
☕️جمعہ ها زندگی زیباتره اگہ
روزت رو با یـڪ فنجان قهوه ے داغ شروع کنے
در حالے کہ همہ چالـش ها و مشکـلات هفتہ قـبل و بعـد رو به فراموشـے می سپرے....
جمعه قشنگـے داشته باشی🥰🌱
[🧡]
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍁.∫
◦≼☔️≽◦
◦≼ #مجردانه 💜≽◦
.
.
تـویـے بهـانہےِ
آن ابـر ها ڪہ مـے گِـریند (🌧😞)
بیـا ڪہ صاف شـود این هـواےِ بارانـے ... (✨🌂)
.
.
◦≼🍬≽◦ زنده دلها میشوند از ؏شق، مست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◦≼☔️≽◦
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🕊|• وقتے روحاللہ شہیــد شد،
🌱|• چند وقت بعد ڪه خیلیییے
💔|• دلــم تنــگ شده بود؛
🏡|• به خــونه؎ خودمـون رفتم
📖|• وقتے ڪتابے ڪه روحالله به
🎁|• من هدیه داده بودرا بازڪردم،
🌹|• دیــدم ڪه روحالله رو؎
📝|• بــرگ گل رز برام نوشته بود:
«عشق من دلتنگ نباش»
🌷شـهـیـد مدافع حرم #روحالله_قربانی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
15.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‡🎀‡
‡ #ریحانه ‡
💥رزمایش حضور 💥
توسط بانوان زاهدانی😌🤞🏻🇮🇷
یه کار خیلی قشنگ از خواهرانمون😍
‡💎‡چادرت،
ارزشاست، باورڪن👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
|•👒.|
|• #مجردانه 😇.|
.
.
خانوم لطفا دختربچه باش👀
آقا لطفا پسر بچه باش👀
چند تا خصلت بچه ها رو باهم مرور
مےڪنیم تا متوجه بحث بشیم👌
بچهها ڪینهاے نیستند👏
اونا رفتار ساده و شیرینی دارند👏
اونا در عین بچگیشون،
آدمای قوی هستند؛ میدونی چرا؟!
چون بچه ها نقشبازی نمےڪنند و خودشونن👍
اونا زندگی رو مثل یه بازی مےبینند
نه مثل میدون مسابقات و جنگ😒
اونا ڪمتوقع و بیآلایش هستند؛
اگر با شما قهر ڪنند، میگن
قهر قهر قهر تا روز قیامت!
اما سه چهار دقیقه بعد روز
قیامت میرسه و آشتی میکنند😍
مثل بچهها باشید❤️😍
#آرامش
#ازدواج_موفق
#خواستگاری
.
.
|•🦋.|بہ دنبال ڪسے،
جامانده از پرواز مےگردم👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
∫°🍊.∫
∫° #ویتامینه .∫
.
.
ڪاش همهے زنها مردے را داشتند
ڪه عاشقشان بود..🌱°•
مردے ڪه حرفهایشان را مےفهمید..
ظرافتشان را به جان مےخرید..🌸
و روزانه چند وعده.. از زیبایے و خاص بودنشان تعریف مےڪرد...✨
و ڪاش مردها؛
زنے را ڪنارشان داشتند
ڪه عاشقش بودند..
ڪه به آنها تڪیه مےڪرد..
و قبولشان مےداشت..✌️
آن وقت جهانمان پر مےشد
از زنانے ڪه پیر نمےشدند🌺
مردانے ڪه سیگار نمےکشیدند
و ڪودڪانے ڪه انسانهاے
سالمے ميشدند...👶
.
.
∫°🧡.∫ #ما بہ غیر از #تو نداریم، تمناے دگر👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫
YEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 1401 - nariman panahi.mp3
5.18M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
.
#نریمان_پناهی🎙
اینآبوضوۍماڪہمعمولۍنیست..!
بامھࢪیہءشماوضومۍگیࢪیم؛
وقتۍڪہبہمجلسشمامۍآییم،
ازعطࢪاصیلیاسبومۍگیࢪیم💔:))!
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
هدایت شده از عاشقانه های حلال C᭄
قسمت اول رمان ازسوریه تا منا🌸👇
https://eitaa.com/heiyat_majazi/50883
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🎈]•
•همسایہهابہمجلسختمتنیامدند
•منبودموهمیندوسہتابچہهایتـو..
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
◉❲🌹❳◉
◉❲ #همسفرانه 💌❳◉
.
.
در بندِ کسے باش
ڪه در بندِ حسین است :)❤️
.
.
◉❲😌❳ ◉ چــون ماتِ #تــوام، دگر چہ بازم؟!👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◉❲🌹❳ ◉
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_بیستودوم] نگاهی به روستا کردم خیلی زیبا
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمت_بیستوسوم]
بعد کمی استراحت و صحبت تلفنی با مادرم آماده شدم تا به ساحل بروم ، ساحل شنی اش جان می داد برای نشستن و زل زدن به دریا و عکس هنری گرفتن !
به زباله هایی که در ساحل و کنار دریا بود با تاسف نگاه کردم، یک انسان تا چه حد می توانست بی فرهنگ و بی فکر باشد ؟!
دیدن اینگونه منظره ها همیشه آزارم می داد .
این طبیعت جان داشت ، این طبیعت برای همه بود و نگهداری و مراقبت از آن وظیفه همه .
مشغول سر تکان دادن بودم که زنی آن طرف تر ، قوطی آبمیوه را از دست فرزندش گرفت و به طرف ساحل پرت کرد !
چشمانم گرد شد ، کودکی که زیر دست چنین مادری بزرگ میشد ، در آینده تبدیل می شد
به چه نوع انسانی ؟!
به یاد حرف های مادرم افتادم :
"اولین و مهم ترین وظیفه یک زن مادری است ، مادری تنها رسیدگی به غذا و لباس بچه نیست ، مادری یعنی تربیت صحیح فرزندت .."
آن وقت میشد نام این زن را اصلا مادر گذاشت ؟!
نفسم را بیرون دادم ، کاری نمیشد کرد برای چنین آدم هایی !
کمی در امتداد دریا قدم زدم و چند عکس گرفتم ، بعد هم چند دقیقه ای بی صدا خیره دریای مواج امشب شدم .
موقع برگشت به طرف خانه هم با چند زن همسایه صحبت کردم ، خونگرم و مهربان بودند ، هنگام حرف زدن احساس می کردی سال هاست که می شناسی آنها را !
میان حرف هایشان هم از آقای معلمی حرف می زدند که دیدار اولمان چندان دوستانه نبود ؛ خیلی تعریفش را می کردند اما !
در راه برگشت هم که بودم سعید زنگ زد ، کمی با او حرف زدم ، مثل قبل دیگر با شنیدن صدایش آنقدر ها هم ذوق نمی کردم ؛
بی تاب تماس هایش هم نبودم !
اگر چند ماه قبل این احساس را داشتم خوشحال کننده بود اما حالا که او نامزدم بود ، حسی آزار دهنده بود که از صدای نامزدت هیچ حسی نگیری !
بعد برگشت به خانه ، آنقدر خسته بودم که بدون خوردن شام سرم به بالش نرسیده خوابم برد .
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal