eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
13.9هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [#قسمت‌صدوچهل‌وسه] _اینم لشکر آباد معروف اهواز بیا
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ [ یک سال بعد] در را با کلید باز کردم و برگشتم تا او داخل شود با مهربانی دستش را روی کمرم نهاد و آرام به جلو هدایتم کرد: first Lady (خانم ها مقدمن ) یک تای ابرویم را بالا دادم : اوکی مِستر فرنگی کفش هایم را در آوردم و روی پله ها به انتظارش ایستادم. مثل همیشه و مثل تمام کار هایش با حوصله و دقت و آرامش ،کفش های مشکی اش را کنار اسپرت های صورتی رنگم جفت کرد ،به تفاوت زیاد سایز شان خندیدم و امیر علی کفش هایش را جوری چید که قلبم ریخت. یک جفتش را یک طرف کفش هایم و جفت دیگرش را آن ور کفش هایم کفش هایش ، کفش هایم را احاطه کرده بود من تا ابد در محاصره دلبری های این مرد بودم ! لرزیدن دل برای این کار هایش عجیب نبود ، بود ؟! به پذیرایی که رسیدیم ، برای تعویض لباس به اتاق رفتم و با دیدن عکس عروسی مان روی دیوار رفتم به یک سال پیش.. بعد شش ماهی که نامزد ماندیم که به خاطر تمام کردن آخرین ترم من ، یک ماهی اضافه تر شد و عروسی که هیچ وقت فراموشش نمیکنم لباس سفید بلندم و امیر علی که حکم شاهزاده شهر رویا ها را داشت. نصف جهیزیه را از خانه مادرم نیاوردم در بیش مله جایمان کوچک بود ادامه اش ماند تا زمانی که به اهواز برویم این چند ماه زندگی مشترک ، روز های به شدت قشنگی بود پر از انرژی و تازگی و زیبایی و سادگی امیر علی فراتر از خواسته ها و باورم بود و من سعی هر روزه ام این بود تا برای مرد منحصر به فردم کم نگذارم ! بعد مرتب کردن موهایم راهی آشپز خانه زدم پیشانی ام را به رسم همیشه بوسید و من یاد اولین بوسه اش کنار کارون افتادم ""شب بود و کارون آرام بود بعد گفتن اولین دوستت دارمش خم شد و پیشانی ام را بوسید و من یاد قصه های کودکی افتادم زیبای خفته ای که سحر و جادو باعث شده بود که به خوابی ابدی برود و شاهزاده ای که با یک بوسه بیدارش کرده بود ولی نه من زیبای خفته بودم نه اینجا افسانه بود نه امیر علی شاهزاده اینجا ریحانه ای بود با راهی که تازه شروع کرده بود و امیر علی که با تمام مردانگی و مهرش دوسش داشت همانطور که قول داده بود اینجا اهواز بود شهری که جنگ دیده بود و هنوز سر پا بود کارونی که کم آب شده بود اما هنوز سر پا بود اینجا اهواز بود! "" [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . رضا شدی که رئوفی همیشه ناب بماند 😌 برای عرض دعا راه مستجاب بماند✨ . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» بولو بیلون (😒)° بیژا من لیباس عَبض تُنم.(☺️)° ای بابااا! عه ذَلِّه خدالت بِتِش(😒)° همیسه بی اژاژه میان آتاخ من(😳)° ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ ☝️برای اینکه رابطه‌ی بهتری با فرزند خود بسازید لازم است که با او وقت بگذرانید.🚵‍♂ 👈این رابطه‌ی قوی در سال‌های آینده بسیار کارآمد خواهد بود. 👏 شما در این ارتباطات به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوید و جزئیاتی را متوجه می‌شوید که پیوند میان شما را عمیق‌تر خواهد کرد. 👌داشتن ارتباط خوب با فرزند او را سربه راه تر خواهد کرد. «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. ❄️'| |' .| . . ‖↵ به جمالِ تو😘 که دیدار ز من باز مگیر☺️ ‖↵ که مرا طاقتِ⚡️ نادیدنِ دیدارِ تو نیست😉 /✍ |✋🏻 |📖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1715» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ در ظلمتـ شبـ طلوع ناهیــد تویے🌙 بر مشرق جانـ❤️ جـلوه خــورشــ☀️ـید تویے لبخند مےزداید از دل غم را در مقدمـ صبـ🌤ـح نور تویی...💕 ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . 🌸🍃امام رضـا علیه‌السلام: هرڪس یڪ روز از آخر مـاه رجب را روزه بگیـرد، خداوند او را از پادشـاهان بهشت قرار مے‌دهد. 💚 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
•‌<💌> •< > . . 「💚」 عبداللّـہ هیچ وقت بہ من نمی‌گفت برا؎ شہــادتم دعـا ڪن. 「💜」 می‌گفت لــزومی ندارد آدم از این حــرف‌ها بہ همســرش بگوید. 「♥️」 گفتمش: می‌دانم ڪہ زیاد برا؎ شہـادتت دعــا می‌ڪنی، 「🧡」 اگــر مــرا دوست دار؎، دعــا ڪن با هم شہیــد شویم. 「💛」 گفت: دنیا فعلا با شما ڪار دارد. گفتم: بعــد از تو سخت می‌گــذرد. 「🖤」 گفت: دنیا زنــدان مـؤمن است. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|•👒.| |• 😇.| . . 🔰 رهبر عزیز انقلاب و تعریف یک جریان خواستگاری😄😁 امیدوارم زودتر جواب کلمه اول رو بگیرید 😀 . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌دخترم سه سال و نیمش بود فصل زمستان و بود و حال و هوای 22 بهمن. یهو دخترم اومد تو آشپزخونه به من گفت مامان! آمریکا هییییچ غلطی نمیتونه بکنه👊 فقط ما میتونیم غلط بکنیم😬 مگه نه مامان🙈😂 . . ''📩'' [ 557 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
4_5855214135930784343.mp3
3.43M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 لا يَسَعَنِي أرضِيَ ولا سَمائِي ولَكِن ‏يَسَعَنِي قَلْب عَبْدِيَ المَؤمِنْ .. من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم، ولی قلب بنده مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.. -حدیث‌قدسی- . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
قسمت اول رمان ازسوریه تا منا🌸👇 https://eitaa.com/heiyat_majazi/50883