⧉ 🧸
#نازدونه ୧
.
.
•بفرمایید نی نی پا برگر😋😍
شما با چه سسی میل میکنید؟😍
.
.
رَنگےْترینبخـشزندگےمامانْباباꪆ
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 🧸
⧉ ✈️
#همسفرانه ୧
.
.
گیرےم ڪه من نگویم
دوستت دارم...❤️🩹
تو نباید بگویے دوستت دارم..؟💝
تا برایت
به اندازه ے همین خط باریڪ
عاشقانه بمیرم ...🔫🥰🦋
.
ꪆ عــَطرِ تو بــرایِ ریـہهایـَــم خـوب اســت
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ ✈️
⧉ 🪅
.
.
#پشتک୧
.
.
اوج بگیر تا ببینی
نه که دیده بشی(:💙🕊
.
.
ꪆگـَرشــَودعالـَمنگارسـتاننگارِمنیکیسـت
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 🪅
⧉ 💞
.
#زوجوانه ୧
.
╮❥ تو اتاقم نشسته بودم،
نوشت 🤭👇🏻
╟🤍 «لبخندت نماز دلمه»
° یعنی هر لبخندت،
حال دلم رو جا به جا میکنه 🕊️💛
﹆🛍 #بفرستبراش
﹆🏡 #متاهلهابخونند
.
ꪆ تـو مـِـثـلخـــونتـوےِرَگهـامے
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 💞
⧉🧔🏻♂
#منو_بابام ୧
.
📩) همیشه میگه
«چراغای اضافی رو خاموش کنین!»
بعد خودش تو اتاق خوابیده، چراغ
هالوژنای پذیرایی روشنه 😐😂
تجربه مشابهے دارے بفرست🧑💻
𖢆📞𖢆 @Khadem_Daricheh
.
ꪆ اینجاباباهامیدوندارن
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉🧔🏻♂
هدایت شده از هیئت مجازی
24.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊹🖤✨⊹
#خادمانه ¦ ᴋʜᴀᴅᴇᴍᴀɴᴇʜ
❜❜↲ تنها بنایی که به هر دو قبله ی
مسلمانان وصل مشه😱😎👌
تاکید میشه که این شاید یکی از هزاران
حکمت زاویه دار بودن حرمین باشه نه
دلیل اصلی ...✋
‹ ❤️🩹›↝ #شب_جمعه
‹ 🫀 ›↝ #کربلا
੭੭ حالِقلبِماوصلبهخوشیوغمشماآلعلیست
╰─ @Heiyat_Majazi
⊹🖤✨⊹
737.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⧉👒
.
.
#خانم_خونه ୧
🪡 یه روش خاص
برای گرم کردن غذا😋
بدون اینکه خشک بشه 😍☝️
.
ꪆ تَرْفَنْدْهاٰیِ کاٰرْبُرْدیْ بَراٰیِ خاٰنُمِ خوُنِه
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉👒
⧉ 🦩
.
.
#دلیار୧
.
.
یکی بهم میگفت
اگه تو تمام لحظات تصورش میکنی؛
اگه نمیتونی فراموشش کنی،🥺
یعنی روحت تو اون آدم گیر کرده.
قشنگترین نوع دلبستگی همینه
که روحت گیر اون آدم باشه؛ 🥨
جوری که دلت بخواد تو لحظه لحظه ی
زندگیت، تو خوشحالیت، تو شادیات،
تو ناراحتیت، تو غم هات باشه 🖤
.
.
ꪆدلهانَجـوامیڪننداینجا
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 🦩
www.ziaossalehin.ir | علی فانی - محسن فرهمند - سید مصطفی موسوی014-Dua-Kumayl-www.Ziaossalehin.ir-Farahmand-Musawi-Fani.mp3
زمان:
حجم:
28.24M
⧉ 📀
.
.
#نغمه_بهشتی୧
يارَبِّ! قَوِّ عَلى خِدمَتِكَ جَوارِحي💪
وَاشدُد عَلَى العَزيمَةِ جَوانِحي❤️
#الهی
#شب_جمعه
ꪆهَـرنَفَــسآوازِعشقمیرِسَـدازچــپوُراســت
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 📀
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⧉ 👑
.
.
#قرار_عاشقی୧
.
.
خلوت نشینِ گوشهی
گوهرشادِ تو منم✨️
یک شب سری بزن
به من و کنجِ عُزلتم🌙
.
.
ꪆ ٖساعت۸؛دلهایمانپابوسْامامرضا
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 👑
عاشقانه های حلال C᭄
⧉ 🪄 . . #عشقینه ୧ . داســـٺان جذاب و واقعی #قیمت_خدا نام دیگر رمـــان؛ #تمام_زندگی_من 💫قسمت
⧉ 🪄
.
.
#عشقینه ୧
.
.
داســـٺان جذاب و واقعی #قیمت_خدا
نام دیگر رمـــان؛ #تمام_زندگی_من
💫قسمت ۳۴
💫با هر بسم الله
.
.
پدرم به سختی حرکت می کرد …
روزی که داشتم خونه رو ترک می کردم … روی مبل، کنار شومینه نشسته بود … اولین بار بود که اشک رو توی چشم هاش می دیدم …
.
.
– آنیتا … چند روز قبل از اینکه برگردی خونه … اون روزها که هنوز تهران شلوغ بود … خواب دیدم موجودات سیاهی … جلوی کلیسای بزرگ شهر … تو رو به صلیب کشیدن …
.
.
به زحمت، بغضش رو کنترل کرد …
.
.
– مراقب خودت باش دخترم …
.
.
خودم رو پرت کردم توی بغلش … .
.
– مطمئن باش پدر … اگر روزی چنین اتفاقی بیوفته … من، اون روز جانم رو با #خدا معامله کردم …
و شک نکن پیش حضرت مریم، در بهشت خواهم بود …
.
.
خواب پدرم برای من مفهوم داشت … روزی که اون مرد گفت…
روی استقامت من شرط می بنده … اینکه تا کی دوام میارم …
.
.
آرتا رو برداشتم و به آپارتمان کوچک اجاره ایم رفتم … .
.
توی کشوری که به خاطر کمبود نیروی تحصیل کرده و نیروی کارجوان تحصیل کرده وارد می کنه …
من بعد از مدت ها دنبال کار گشتن …
با مدرک دانشگاهی … توی یه شهر صنعتی … برای گذران زندگی …
داشتم …
زمین، پنجره و توالت های یه شرکت دولتی رو می شستم …!
.
.
با هر بسم الله،
وارد شرکت می شدم …
و با هر الحمدلله
از شرکت بیرون می اومدم …
اما تمام اون یک سال و نیم … #لحظه ای #ازانتخابم پشیمون #نشدم …
💫ادامه دارد....
نویسنده:
شــہـــید مدافـــع حرمـ طاهـــا ایمانـــے
.
.
ꪆ ٖڪاغذسفیدآغوشےبراےاحساسات
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 🪄
⧉ 🪄
.
.
#عشقینه ୧
.
.
داســـٺان جذاب و واقعی #قیمت_خدا
نام دیگر رمـــان؛ #تمام_زندگی_من
💫قسمت ۳۵
💫جاسوس ایران
کم کم ارتقا گرفتم …
دیگه یه نیروی خدماتی ساده نبودم … جا به جا کردن و تحویل پرونده ها و نامه هم توی لیست کارهای من قرار گرفته بود …
.
.
اون روز که برای تحویل رفته بودم … متوجه #خطای_محاسباتی کوچکی توی داده ها شدم … بدجور ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود …
گاهی انجام یه اشتباه کوچیک هم در مقیاس بزرگ، سبب خطاهای زیاد میشه … از طرفی به عنوان یه نیروی خدماتی چی می تونستم بگم …
.
.
تمام روز ذهنم درگیر بود …
وقتی ساعت کاری تموم شد و نیروهای کشیک شب توی اتاق نبودن …
رفتم اونجا …
کارت خدماتی من به بیشتر درها می خورد ….
.
.
نشستم پشت سیستم و داده ها و محاسبات رو درست کردم …
.
.
فردا صبح، جو طور دیگه ای بود …
کسی که محاسبات رو انجام داده بود توی چک نهایی، متوجه تغییر اونها شده بود …
اما نفهمیده بود محاسبات صحیحه …
.
.
یه ساعت نگذشته بود که از حفاظت اومدن سراغم …
به جرم اختلال و نفوذ در سیستم های دولتی دستگیر شدم …
ترس عمیقی وجودم رو پر کرده بود … #من_مسلمان_بودم …
اگر کاری که کردم پای یه عمل تروریستی حساب بشه چی؟ …
.
.
بعد از چند ساعت توی بازداشت بودن … بالاخره رئیس حفاظت اومد …
نشست جلوی من …
.
.
– خانم کوتزینگه … شما با توجه به تحصیلات تون چرا توی بخش خدمات مشغول به کار شدید؟ … هدف تون از این کار چی بود؟ …
.
.
خیلی ترسیده بودم …
.
.
– چون جای دیگه ای بهم کار نمی دادن …
.
. – شما حدود سه سال و نیم در #ایران زندگی کردید … و بعد تحت عنوان فرار از ایران به اینجا برگشتید … یعنی می خواید بگید بدون هیچ هدفی به اینجا اومدید؟ …
.
.
نفسم بند اومده بود …
فکر می کرد من #جاسوس یا نیروی #نفوذی ایرانم …
یهو داد زد … .
.
– شما پای اون سیستم ها چه کار می کردید خانم کوتزینگه؟ …
💫ادامه دارد....
🕋نویسنده:
.
.
ꪆ ٖڪاغذسفیدآغوشےبراےاحساسات
╰🤍─ @Asheghaneh_Halal
°
⧉ 🪄